زندگی زنان زیر سایه‌ی امارت؛ «حالی فکر می‌کنم همه چیز به پایان رسیده»

روحینا فرملی
زندگی زنان زیر سایه‌ی امارت؛ «حالی فکر می‌کنم همه چیز به پایان رسیده»

زندگی زنان در افغانستان با فرازوفرودهایی زیادی گره خورده که گاه آن‌ها را به سکوی خوش‌بختی و گاه در پرتگاه نگون‌بختی و نابودی کامل کشانده/می‌کشاند.

هرچند در درازای تاریخ زنان در افغانستان هیچ گاه به گونه‌ی مداوم به همه حقوق فردی و اجتماعی شان دست‌رسی نداشته اند؛ اما در بیست سال گذشته، زنان توانسته بودند به بخشی از حقوق و آزادی‌های شان دست پیدا کنند که با آمدن طالبان به قدرت سیاسی، از آن‌ها سلب شده است.

مدینه، آموزگار در یکی از نهادهای آموزشی خصوصی که با آمدن طالبان به قدرت، شغل اش را از دست داده، می‌گوید: «در شرایطی که مادر و فرزندم را از دست داده بودم، به تحصیلاتم ادامه دادم و امروز فکر می‌کنم، همه چیز تمام شده. در انزوا رفته ام و هر روز که به شام نزدیک می‌شود برای بیهوده‌گذشتن روزگارم گریه می‌کنم.» او برای ادامه‌دادن به درس‌هایش، بارها با مخالفت خانواده و اجتماع روبه‌رو شده؛ اما هیچ گاه دست از تلاش برنداشته تا این که بتواند مدرک کارشناسی اش را بگیرد و کاری برای خودش دست‌وپاکند. «حالی فکر می‌کنم که همه چیز به پایان رسیده.»

هرچند طالبان پس از تصرف کابل در ۲۴ اسد سال روان، وعده دادند که زنان نیز می‌توانند با رعایت اصول شریعت اسلامی، به کار و فعالیت‌های اجتماعی در افغانستان ادامه بدهند؛ اما تا هنوز چارچوب مشخصی برای حق حضور زنان در محیط کار و اجتماع از سوی این گروه ارائه نشده و شمار زیادی از زنان شاغل در حکومت پیشین، خانه‌نشین شده اند.

در حال حاضر، زنان به صورت گسترده تنها در سکتورهای بهداشتی و آموزشی حق کار و فعالیت را دارند. پس از تعطیلی مکتب‌های دخترانه به دنبال تصرف کابل، در بیش‌تر ولایت‌های کشور دختران تنها می‌توانند تا صنف ششم به مکتب بروند.

لیمه، یکی دیگر از آموزگاران زن در یکی از نهادهای آموزشی خصوصی که با قدرت‌گرفتن طالبان، شغل اش را از دست داده، می‌گوید که پس از فروپاشی جمهوری و روی‌کارآمدن امارت اسلامی، تا هنوز اجازه‌ی رفتن به سر کار را نیافته است؛ چیزی که او را از آینده‌ی خودش و دیگر زنان در افغانستان نگران کرده است. «با این که هر روز در ترس انفجار و انتحار زندگی می‌کردم؛ اما درس‌هایم را تا درجه‌ی لیسانس به پایان رساندم.» لیمه پس از این که دوره‌ی کارشناسی اش را در افغانستان به پایان می‌رساند، برای اشتراک در دوره‌ی کارشناسی ارشد به هندوستان می‌رود و پس از دو سال، به افغانستان بر می‌گردد و در یکی از نهادهای آموزشی به تدریس شروع می‌کند.

اکنون که نزدیک به دو ماه از حضور طالبان در قدرت می‌گذرد، زنان زیادی در افغانستان حق دست‌رسی به آموزش و حق کار را از دست داده اند. در روزهای نخستین تصرف کابل، شماری از این زنان، با راه‌اندازی گردهم‌آیی‌هایی در کابل و دیگر شهرهای افغانستان به خیابان برآمدند و خواستار تأمین حقوق شان از سوی امارت اسلامی طالبان شدند؛ اما بیش‌تر این گردهم‌آیی‌ها از سوی نیروهای امارت اسلامی، با خشونت سرکوب شده است.

این در حالی است که زنان در دوره‌ی پیشین حاکمیت طالبان در دهه‌ی ۹۰، حق دست‌رسی به آموزش‌وپرورش و حق کار در اجتماع را نداشتند. در آن دوره، زنان حتا بدون محرم شرعی، نمی‌توانستند از خانه بیرون شوند.

اعتراض شماری از زنان فعال در واکنش به بسته‌ماندن مکاتب دخترانه و بی‌کار شدن هزاران زن شاغل به دنبال قدرت گرفتن دوباره‌ی طالبان.

سحر صالحی، فعال حقوق زنان، می‌گوید: «وضعیت زنان در افغانستان، نگران‌کننده است؛ چون بیش‌تر زنانی که درس خواندند، تحصیل کردند و زحمت کشیدند، اکنون خانه‌نشین استند.»

به باور او، شمار زیادی از زنانی که خانه‌نشین شده اند، نان‌آور خانه بودند؛ از این رو هم از لحاظ روانی و هم از لحاظ اقتصادی آسیب دیده اند.

محدودیت‌هایی که پس از قدرت‌گرفتن طالبان روی زندگی زنان وضع شده، باعث شده که شمار زیادی از زنان خبرنگار، فعال مدنی، هنرمند و ورزش‌کار از افغانستان بیرون شده و به کشورهای دیگر پناهنده شوند.

خانم صالحی، می‌گوید که؛ حذف زنان از نهادهای آموزش و گرفتن حق کار از آن‌ها، باعث می‌شود که جامعه‌ی افغانستان دوباره به عقب برگردد. «ستون اساسی یک کشور معارف آن است. زنانی‌ که در بیست سال گذشته تحصیل کرده اند و دست‌آوردهای سودمند داشته اند، مجبور به فرار می‌شوند.»

از سویی، طالبان پس از تسلط بر افغانستان، نه تنها که به حقوق و آزادی‌های زنان را محدود کرده است؛ بل که هنگام تشکیل کابینه، وزارت امور زنان را نیز از ساختار حکومت شان حذف کرده اند و در هیچ بست کلیدی حکومت، زنی حضور ندارد.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، چهارشنبه‌ی هفته‌ی گذشته با اظهار نگرانی از عدم رعایت حقوق زنان از سوی طالبان در حالی که به آن وعده داده بودند، گفته است که وفانکردن طالبان به وعده‌های شان منجر به ازمیان‌رفتن رویاهای دختران افغانستانی می‌شود.

روشن‌نبودن رویکرد طالبان در برابر زنان در افغانستان، در کنار نگرانی شهروندان، نگرانی‌هایی را در سطح بین‌المللی نیز ایجاد کرده است؛ تا جایی که یکی از پیش‌شرط‌های به‌رسمیت‌شناختن حکومت طالبان از سوی جامعه‌ی جهانی، تأمین حق تحصیل و کار زنان است.‌