دیانا از تصویر زن در اسلام می‌پرسد

عزیز رویش
دیانا از تصویر زن در اسلام می‌پرسد

در مسیر راه، دیانا تسوی خواست که اندکی در مورد اسلام برایش بگویم و شرح دهم که قرآن در واقع چگونه کتابی است. درماندم که این سؤال را برای زنی که از اسلام هیچ نمی‌داند جز تصویرهایی که از تلویزیون و اخبار گرفته است، چگونه می‌توانم پاسخ دهم. قبل از هر سخنی ترجیح دادم که تصویر خود او از اسلام و قرآن را بدانم. گفت: چیز زیادی نمی‌دانم؛ اما همین قدر می‌دانم که جوهره‌ی اسلام نیز مانند همه‌ی ادیان بزرگ دیگر بر مدارا و نیکی تکیه دارد و دیدگاه آن در مورد انسان واقع‌بینانه‌تر است. گفتم: می‌خواهی چه چیزی را به طور مشخص در مورد اسلام بدانی؟ گفت: می‌خواهم بدانم خدا و انسان در قرآن چه مقام دارند و دید این کتاب در مورد زنان به طور خاص چیست. با توضیح دیانا حس کردم کارم اندکی آسان‌تر شده است. گفتم: خدای اسلام مجردترین تصویر را در ذهن خلق می‌کند: قدرتی که به گونه‌ی یک نومن و به تعبیر عارفان مسلمان، «بی‌صورت»، هیچ شکل و شمایلی نمی‌گیرد و با هیچ چیزی قابل قیاس نیست و او را به هیچ چیزی نمی‌توان تشبیه کرد. همین تصویر مجرد از خدا، وقتی با انسان ارتباط می‌یابد مفهومی بزرگ و کریمانه از انسان ارائه می‌کند: انسان خلیفه و نماینده‌ی خدا، حامل روح او، مسجود فرشتگان او، کریم‌ترین و باعظمت‌ترین مخلوق او و امانت‌دار او در زمین. از این تصویر باز هم نمی‌توان درک کامل و روشنی از خدا پیدا کرد؛ اما به هر حال، می‌توان فهمید که مقام انسان در پیشگاه او خیلی ارجمند و بزرگ است. حتا پیامبر هم حق ندارد چیزی را بر انسان تحمیل کند. پیامبر در قرآن تنها حامل وحی و یا سخن خدا برای انسان است، ولی حق ندارد که انسان را در پذیرفتن آن مجبور کند. آیاتی از این‌گونه که محمد تنها فرستاده‌ی خدا و رساننده‌ی پیام او است و حساب و کتاب انسان‌ها تماما به خدا برگشت می‌کند و نه به پیامبر و یا انسانی دیگر، روح پیام قرآن را تشکیل می‌دهند.
دیانا پرسید: پس چرا انسان در اسلام بیشتر از هر دینی دیگر مورد تحقیر و اهانت قرار می‌گیرد؟ چرا تروریست‌های مسلمان به سادگی حاضر می‌شوند انسان‌ها را بکشند و یا خود را به کشتن بدهند؟ با این سؤال بحث کوتاه تعبیرات و تفسیرهای متفاوت از قرآن به میان آمد و ناچار گفتم: این مناقشه در میان مسلمانان در طول تاریخ اسلام جریان داشته است؛ اما برداشت‌های سطحی و ظاهربینانه از قرآن از یک‌سو، و نقش زمام‌داران و فقیهانی که تنها منبع تفسیر قرآن در میان مسلمانان بوده اند، از سوی دیگر، برداشت‌های درست‌تر از پیام و محتوای قرآن را مغفول کرده است. می‌دانستم که این توجیه برای دیانا که اولین بار چنین حرفی را می‌شنید، قناعت‌بخش نیست؛ اما متوجه شدم که توجهش به قرآن جلب شد و خواست چیزهایی بیشتر از این کتاب بداند. گفت: دیدگاه قرآن در مورد زنان چیست؟ وقتی گفتم: زن و مرد به عنوان انسان در پیشگاه خداوند از یک مقام برخوردار اند و هیچ امتیازی بر هم‌دیگر ندارند، پرسید: پس چرا مردان در اسلام می‌توانند تا چهار زن داشته باشند؟ در جوابش گفتم: این بحث دامنه‌ای دراز دارد و شاید درکش خیلی دشوار باشد. آنچه از قرآن به عنوان پشتوانه‌ی این حرف مطرح می‌شود، اساسا این مفهوم را نمی‌رساند که مردان حق دارند چهار زن بگیرند. حتا اگر درست‌تر بگوییم، بر اساس همین آیات قرآن گرفتن بیش از یک زن توسط قرآن منع شده است نه این که مردان تشویق شده و یا اجازه یافته باشند که بیشتر از یک زن بگیرند.
برای دیانا از آیه‌ای یاد کردم که در سوره‌ی «نساء» از چهار زن گرفتن مردان سخن می‌گوید و این آیه اساسا مربوط به تکفل یتیمان است نه اختصاصا چهار زن گرفتن مردان. با شرح مختصری از وضعیت جامعه‌ی عرب در زمان پیامبر اسلام گفتم که آن زمان، نظام و ساختار حمایت از خانواده، زنان و اطفال وجود نداشت؛ به همین علت، نگه‌داری و مراقبت از یتیمان بی‌سرپرست امر دشواری بود. قرآن در همین رابطه به مسلمانان توصیه می‌کند که با اطفال یتیم عادلانه برخورد کنند تا حس یتیمی و محروم بودن از پدر به آنان دست ندهد و بعد می‌گوید که اگر شما هراس داشتید که میان یتیمان دادگری نمی‌توانید از زنان (که طبعا مادران یتیمان اند و بیوه محسوب می‌شوند) دو یا سه یا چهار زن بگیرید. هدف از این آیه این است که وقتی زنی در قید نکاح مردی قرار گرفت، اطفال او را مانند اطفال خود نگه‌داری و مراقبت می‌کند؛ اما تأکیدی مهم‌تر باز هم در این است که می‌گوید میان زنانی که به این‌گونه گرفته می‌شوند، باید دادگری کنید؛ در غیر آن، اگر هراس دارید که میان زنان دادگری نمی‌توانید یک زن بهتر است. این سخن به طور واضح حکم می‌کند که عدالت میان زنان مهم‌تر از عدالت میان یتیمان است و اگر هراس شکستن عدالت میان زنان مطرح باشد، به هیچ صورت، حتی به بهانه‌ی عدالت میان یتیمان، بیشتر از یک زن گرفته نشود. با این هم، در آیه‌ی دیگری که در همین سوره‌ی قرآن است باز هم مسأله‌ی تکفل یتیمان و دادگری میان یتیمان بحث می‌شود و در آن‌جا با صراحت خطاب به مردان می‌گوید که هر چند هم اگر تلاش کنید توان ایجاد عدالت میان زنان را ندارید، پس نباید به سوی آن‌ها به گونه‌ای میل کنید که بعدا آن‌ها را به طور بی‌سرنوشت و معلق رها کنید. این که گفته می‌شود حتا توان ایجاد عدالت را ندارید به طور صریح معنای این را می‌دهد که مردان نباید به هیچ بهانه‌ای به بیشتر از یک زن تمایل نشان دهند.
با گفتن این سخن متوجه شدم که دیانا با چه تعجبی به من نگاه می‌کرد. پرسید: اوه، راست می‌گویی؟ و بعد بدون این که منتظر حرف بیشتری از جانب من باشد، گفت: فکر می‌کنم این‌ها می‌دانند که برداشت و تفسیر شان غلط است؛ اما چون منافع شان به همین تفسیر بسته است، از آن دفاع می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که کسی دیگر چیزی خلاف آن را بیان کند. او گفت: اکثر ملایان و مبلغان مذهبی مسائل را همین گونه وارونه تفسیر می‌کنند و متأسفانه مردم هیچگاه متوجه این گونه استفاده‌های نادرست نمی‌شوند.
(ادامه دارد)