دین و جهانی‌شدن

عزیز رویش
دین و جهانی‌شدن

«تونی‌بلیر»، صدراعظم سابق انگلستان، از سال ۲۰۰۸ حرکتی را زیر چتر «بنیاد تونی‌بلیر» به راه انداخت و تا کنون برعلاوه‌ی پیش‌بُرد برنامه‌های این بنیاد، مصروف ایجاد نزدیکی میان اعراب و اسراییل، مبارزه با فقر و مرض در افریقا و اخیراً، ایجاد نزدیکی میان ادیان بزرگ بوده است. پروژه‌ی «دین و جهانی‌شدن» از آخرین کارهای تونی‌بلیر است که با هم‌راهی کالج‌های الهیات، مدیریت و برنامه‌ریزی دانشگاه یل، پیش برده می‌شود. چندی پیش، آقای «میروسلاو وولف»، استاد الهیات در دانشگاه یل، ضمن برنامه‌ای که با هم‌راهان ورلدفیلوز داشت، از طرح و دیدگاه‌های آقای بلیر یاد کرد و دیدگاه‌هایش را در رابطه‌ی دین و جهانی‌شدن مورد بحث و بررسی قرار داد.
آقای بلیر، اولین درس خود را در دانشگاه یل به تاریخ ۱۹ ماه سپتامبر در تالار گرین‌برگ آغاز کرد. من، ماروین‌ریس و سرگی لگودینسکی از جمله‌ی هم‌راهان ورلدفیلوز بودیم که به طور رسمی اجازه یافتیم در این درس اشتراک کنیم. اشتراک کنندگان با قبول مقررات امنیتی ویژه و ثبت کارت‌های شان اجازه‌ی ورود به تالار را می‌یافتند. جمعاً حدود پنجاه الی پنجاه و پنج نفر در جلسه‌ی درس حضور داشتند. آقای میروسلاو ولف، میزبان جلسه بود و در ابتدای سخنانش، از ابتکار آقای بلیر برای بررسی رابطه‌ی دین و جهانی‌شدن حرف زد و گفت، جهانی شدن هم حاوی پیامی مثبت است و هم سایه‌ها و ابهاماتی را در خود دارد که بدون پرداخت متفکرانه و تحلیلی به آن نمی‌توان، نسبت به جنبه‌های مختلف آن برای همه‌ی مخاطبان به‌طور یکسان، قناعت خلق کرد. او در مورد دین نیز عین تعبیر را به کار برد و گفت: دین به دلیل این‌که با بخش غیرعقلانی و محاسبه‌ناپذیر روان و ذهن آدمی سر و کار دارد، نمی‌تواند به طور ثابت و یکسان مورد ارزیابی قرار گیرد. او گفت: ادیان به طور عموم مفهوم خیر و شر را در آموزه‌های خود دارند؛ اما تعیین مصداق برای این آموزه‌ها از پایگاه‌های مختلف دینی صورت‌های مختلف به خود می‌گیرد. او گفت: حتا در درون ادیان نیز تفسیر و برداشت از آموزه‌ها و احکام دینی یکسان نیست. مثلاً، در میان متکلمین و پیشگامان مسیحی در رابطه‌ با سقط‌جنین نظر واحدی وجود ندارد. در اسلام نیز مثلاً، وقتی از سید قطب بپرسید که واکنش او در برابر حادثه‌ی یازدهم سپتامبر چیست؟ نظری را مطرح می‌کند که بدون شک، یک دانشمند دیگر مسلمان که دارای دیدی معتدل و میانه‌رو در اسلام است، آن را نمی‌پذیرد.
آقای ولف گفت: دین و باورهای دینی در جریان زمان، تحول‌ می‌پذیرند و شما نمی‌توانید در سخن گفتن، برداشت‌های یک زمان را در زمانی دیگر تعمیم دهید. کلیسای کاتولیک روم زمانی با آزادی مذهب و عقیده شدیداً مخالف بود و در رابطه‌ی دین و دولت نظر دگرگونه‌ای داشت، حالان‌که شما، رویکرد کاملاً متفاوتی را ملاحظه می‌کنید. با این‌هم، آقای ولف گفت: در همه‌ی ادیان نقطه‌های اشتراکی وجود دارند که شما می‌توانید همان نقطه‌های اشتراک را سرفصل پیوند و یا گفت‌وگو میان ادیان قلمداد کنید. وی اشتراک ادیان مختلف در مفاهیم اخلاقی را از مثال برجسته‌ی اشتراک در بنیادهای عقیده‌ی دینی عنوان کرد و گفت که می‌توان از اخلاق دینی به عنوان عاملی برای ایجاد پیوند میان ادیان و پیروان استفاده کرد.
آقای ولف گفت: ادیان بزرگ جهان را، یک پیکره‌ی واحد می‌نگرند و از دید واحد، به آن نگاه می‌کنند، به همین علت، آموزه‌های عمده‌ی آن‌ها نیز به یگانه‌ساختن جهان متمرکز است. رشد سالم انسان نیز از دغدغه‌های مشترک همه‌ی ادیان بزرگ است و اگر به آموزه‌های بنیادی ادیان نگاه کنید، می‌بینید که تلاش عمده‌ی آن‌ها این است که چگونه می‌شود انسان را به سوی بهتری هدایت کرد.

میروسلاو ولف، پیوند میان دین و جهانی‌شدن را سوال‌برانگیز عنوان کرد و گفت: جهانی‌شدن به‌ رغم طنین خوش‌گواری که در ظاهر دارد، با پذیرش یکسان مواجه نیست. کسان زیادی هستند که از مفهوم جهانی‌شدن در بخش‌های مختلف، نگرانی‌هایی نیز احساس می‌کنند. مثلاً جهانی‌شدن چون با غلبه، از سوی جهان غرب همراه است، هراس انقراض فرهنگ‌ها و ارزش‌های بومی کشورهای دیگر را به میان می‌آورد. وی از پیامدهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهانی‌شدن به عنوان چالش‌های عمده‌ای یاد کرد که آرمان یگانه‌شدن و به‌هم‌رسیدن جهان را، تیره جلوه می‌دهد. آقای ولف گفت که شما نمی‌توانید برای پیش‌بُرد جریان جهانی‌شدن، از کلیشه‌های استاندرد استفاده کنید. حتا شما نمی‌توانید تعبیرات خود، از برخی مفاهیم مشترک را به سادگی یکسان بسازید. مثلاً، شاید تعبیر امریکایی‌ها از خوش‌بختی ،داشتن موتر شخصی برای هر فرد باشد؛ اما تصور کنید که اگر خوش‌بختی، برای چینایی‌ها و هندی‌ها، نیز به همین گونه تعبیر شود، برای جهان شما و برای محیط‌زیستی که دارید چه پیش خواهد آمد؟ او گفت: این یک مثال ساده است که وقتی بحث از جهانی‌شدن می‌کنید، فکر نکنید که با یک دهکده‌ی واقعاً کوچک طرف هستید، برعکس، با جهانی سر وکار دارید، با هزاران میلیون جمعیت که به طور مداوم نیز در حال رشد و گسترش است.
آقای ولف، فاصله‌ی طبقاتی عظیمی را که میان انسان‌ها در حال رشد است، از سؤال بزرگی دانست که در برابر پیش‌بُرد مفهوم جهانی‌شدن قرار دارد. او گفت: این سؤال از دیر زمان در میان متفکران و مصلحان بشری وجود داشته است که آیا ثروت به معنای واقعی کلمه می‌تواند، خوش‌بختی و آرامش مورد نیاز انسان را هدیه ‌کند؟ اگر چنین نیست، چگونه می‌توانید میان دو انسان متفاوت که یکی از ثروت سرشار بهره‌مند است و یکی به مقداراندکی به آن، دست‌رسی ندارد، همسانی و اشتراک خلق کنید؟
آقای ولف گفت: جهانی‌شدن به همین علت، یک هدف نیست، یک راه است، برای رسیدن به هدفی که عبارت است از جهانی بهتر. ما داریم برای دریافت همین راه تلاش می‌کنیم و آقای بلیر نیز معتقد است که می‌توان با تکیه بر نقطه‌های اشتراک ادیان راه جهانی‌شدن را هموارتر ساخت.