زنبور عسل باشید!

رها احمدی
زنبور عسل باشید!

از نظر فرانسیس بیکن، شیوه‌ی‌ سوم رویارویی با اطلاعات، شیوه‌ی‌ زنبور عسل است؛ یعنی شیوه‌ی کسی که اطلاعات را که جمع می‌کند تحلیل می‌کند، نقد می‌کند، فرآوری می‌کند، چیدمان جدیدی به آن می‌دهد، چکیده‌ای از آن در می‌آرود، آن را شخصی‌سازی می‌کند، در زندگی عملی و روزمره‌ی خود از آن‌ها استفاده می‌کند؛ مثل زنبور عسلی که گرده‌های گیاهان را جمع می‌کند؛ ولی با فرآوری‌ای که انجام می‌دهد؛ از گرده‌های گیاهان عسل می‌سازد.
اطلاعات زمانی تبدیل به دانش می‌شوند که روی آن اطلاعات، کار و فرآوری انجام شود؛ اگر ما به شیوه‌ی مورچه‌ای با اطلاعات مواجه شویم، تبدیل به یک آدم پر از اطلاعات؛ اما بدون معلومات و دانش می‌شویم؛ به دلیل این که وقتی به سمت تحقیق می‌رویم، همانند مدل عنکبوت، سوی‌مندانه و سوی‌گیرانه تحقیق می‌کنیم تا همان چیزهایی را که به آن‌ها اعتقاد داریم، تایید کنیم، یا این که مرتب با اطلاعات سرو کار داریم.
آدم‌های زیادی استند که عضو ده‌ها گروه و کانال و صفحه‌ی فیسبوک استند، آن‌قدر که در هر کدام از این کانال‌ها و صفحه‌ها، صد و چهل پیام نخوانده وجود دارد. در نتیجه در هر جا که می‌نشینند، در حال بازکردن پیام‌ها و نوک‌زدن به این پیام‌ها استند؛ حتا در حال رانندگی هم این پیام‌ها را باز می‌کنند و به آن نوک می‌زنند؛ اما این نه منجر به تصمیم جدیدی در زندگی آن‌ها می‌شود، نه منجر به یک تصمیم مبتنی بر اطلاعات، نه منجر به یک خلاقیت، نه کار آفرینی‌ای از آن در ایجاد می‌شود، نه ثروت آفرینی‌ای ایجاد می‌شود، نه منجر به یک جمعی می‌شود؛ چون این افراد، اصلا فرصت این را ندارند که این حجم از اطلاعات را فرآوری کرده و تبدیل به دانش کنند.
پیتر دراکر از برترین نظریه‌پردازان مدیریت در جهان می‌گوید که سازمان‌های موفق، سازمان‌هایی استند که بتوانند به بعضی از موفقیت‌ها نه بگویند. ما هم باید یاد بگیریم که به بعضی از اطلاعات نه بگوییم. اگر هر روز ساعت‌های زیادی را در کانال‌های خبری و صفحات فیسبوک بچرخیم، بدون این که وقت نقد و فرآوری اطلاعات موجود در آن‌ها را داشته باشیم، بدون این‌ که خود ما در هفته، در ماه و حتا در سال، چند پاراگراف نظرات، جمع‌بندی‌ها و نقدهای خود ما را از اطلاعاتی که دریافت کردیم، بتوانیم بنویسیم و ارایه کنیم و با دیگران در میان بگذاریم؛ این یعنی ما با همان شیوه‌ی مورچه‌ها با اطلاعات مواجه استیم.
باید یاد بگیریم که اگر وقت نمی‌کنیم مطالعه‌ی دقیق و عمیق داشته باشیم؛ گروه‌ها و سایت‌های خبری را دنبال نکنیم، خیلی از کانال‌های خبری را تماشا نکنیم. طبیعتا برای کسی که در کار تجارت است؛ لازم است که نرخ ارز را بداند. کسی که در تجارتی است که با فوتبال ارتباط برقرار می‌کند؛ لازم است که هر روز اخبار مربوط به فیفا و جام جهانی فوتبال رو بداند. کسی که پزشک است لازم است که راجع به داروهای جدیدی که به بازار آمده مطالعه داشته باشد؛ ولی کسی که پزشک است در اصل لازم نیست هر روز اخبار فیفا را هم بداند. کسی که در کار تجارت است؛ لازم نیست که همه اطلاعات مربوط به پزشکی را مطالعه کند. این اطلاعات، اطلاعات زایدی استند و اطلاعات زاید منجر به تغییر در سبک زندگی ما و منجر به تغییر در رفتار ما و یک عملی که خلاق باشد، نقاد باشد، بینش‌گر باشد، کارآفرین و ثروت‌آفرین باشد، نمی‌شود. ما باید یاد بگیریم غربال کنیم؛ همان‌طور که یک سری کالاهای اضافی را باید از خانه‌ی خود بیرون بیندازیم؛ باید به یک سری از این کالاها و مخزن‌های اطلاعاتی نه بگوییم، تا بتوانیم عمیق‌تر و فعالانه‌تر با اطلاعات مواجه شویم.