مثل عنکبوت نباشید

رها احمدی
مثل عنکبوت نباشید

فرانسیس بیکن، فیلسوف و دانش‌مند بریتانیایی می‌گوید که شیوه‌ی فکر کردن بعضی از آدم‌ها، مرا یاد عنکبوت می اندازد؛ شیوه‌ی تفکر بعضی از آدم‌ها، مرا یاد مورچه می‌اندازد و شیوه‌ی فکر کردن بعضی از آدم‌ها، مرا یاد زنبور عسل می‌اندازد. در این قسمت می‌خواهم در باره‌ی شیوه‌ی تفکر عنکبوتی توضیح بدهم.
شیوه‌ی فکر کردن کسانی که فرانسیس بیکن را یاد عنکبوت می‌اندازد، شیوه‌ی فکر کردن کسانی است که سوگیرانه اطلاعات را جمع‌آوری می‌کنند. فرانسیس بیکن، می‌گوید که گنجایش و ظرفیت تارهای عنکبوت این‌گونه است که مگس را به دام می‌اندازد، هیچ وقت یک عنکبوت کوچک نمی‌تواند یک ملخ را به دام بیندازد، انگار دنیای عنکبوت از پدیده‌هایی تشکیل می‌شود که از دنیای بیرون از دنیای واقعیت صید کرده؛ ولی این صیدها را گنجایش تارهای سست و باریکش محدود کرده، در نتیجه می‌گوید که بعضی از آدم‌ها هم مطالعه می‌کنند؛ ولی به گونه‌ای مطالعه می‌کنند که همیشه همان نتیجه‌گیری‌ای که پیش از مطالعه داشتند، تایید می‌شود؛ یعنی وقتی که به سراغ مطالعه‌ی مطلبی می‌روند، چنان با سوگیری و تعصب به سمت تحقیق و مطالعه می‌روند که فقط نظریات و اطلاعاتی را که اعتقادات شان را تایید می‌کند، پیدا می‌کنند و بی‌طرفانه تحقیق نمی‌کنند.
فردی که به صورت متعصبانه و دگماتیسم به مساله‌ای چنگ می‌زند و آن را حقیقت مطلق می‌داند، حاضر به گفت‌وگو با فردی که نظریات و اعتقادات متفاوتی نسبت به او دارد، نیست و معمولا در جمع‌هایی که نظریات او را نقد می‌کنند، قرار نمی‌گیرد و بیش‌تر با افرادی نشست و برخاست می‌کند که نظریات او را تایید کند؛ این افراد هنگامی که دور هم جمع می‌شوند، شواهد و مدارکی را ارایه می‌کنند که همه‌ی آن‌ها، تایید‌کننده‌ی نظریات آن‌ها است؛ آن هم به این دلیل است که افراد متعصب و دگم که به صورت انعطاف‌ناپذیر و خشک به موضوعی نگاه می‌کنند، شیوه‌ی تفکر عنکبوتی دارند و فقط به دنبال اطلاعاتی استند که بتواند باورها و اعتقاد خود را تایید کند؛ روی این دلیل، هنگامی که افرادی با شیوه‌ی تفکری عنکبوتی کنار هم جمع می‌شوند، معمولا هم‌کوشی و هم‌افزایی ندارند؛ یعنی جمع نمی‌شوند تا چیزی یاد بگیرند و یا چیزی به دیگران اضافه کنند، آن‌ها وارد بحث و جمع می‌شوند تا به وسیله‌ی اطلاعات سوگیرانه‌ای که جمع کرده اند، خود را به تایید برسانند. این چنین آدم‌ها، آدم‌هایی استند که تغییر را نمی‌پذیرند و اگر چنین فردی را بعد از سال‌ها دوباره ملاقات کنید، معمولا می‌بینید که همان طرز فکر ها و همان نگرش‌ها را دارد و اثری از تغییر و نگاه جدیدی در او پیدا نمی‌کنیم.
فرانسیس بیکن به ما می‌گوید که مثل عنکبوت نباشید؛ هنگامی که مثل عنکبوت باشید، در تارهای خودتان هم گیر می‌کنید و گنجایش محدود تارهای تان باعث می‌شود که شما اطلاعاتی را جمع آوری و ذخیره کنید که اطلاعات قبلی تان را تایید می‌کند؛ بنا بر این، شما سال‌ها و دهه‌ها مطالعه می‌کنید؛ ولی هیچ کدام از انتخاب‌های شما در سطح کلان و عمیق انتخاب‌های متفاوتی از یک دهه پیش نیست.
چطور می‌شود که هر چیزی که شما مطالعه می‌کنید هم‌چنان تایید‌کننده‌ی همه‌ی فرضیه‌هایی ده سال پیش شما باشد؟ امروزه متوجه شده ایم که هیچ چیز مطلقی وجود ندارد و شناخت‌های ما بر اساس نوع نظام تفسیری‌ای که از جهان و پدیده‌ها داریم ایجاد می‌شود. افراد نظام‌های تفسیری متفاوتی نسبت به پدیده‌ها دارند؛ ولی هنگامی که ساختارها به گونه‌ی متعصبانه شکل می‌گیرد، این ساختار ها افرادی متعصب با شیوه‌ی تفکری عنکبوتی را ایجاد می‌کند که قادر نیستند حقیقت‌های دیگر را ببینند.