قریه‌ی سوگ‌وار در عید قربان به خاطر طالبان

ساره ترگان
قریه‌ی سوگ‌وار در عید قربان به خاطر طالبان

درست یک هفته مانده بود که عید قربان فرا برسد و هلهله‌ی رسیدن شادی عید، در تمام روستا میان اهالی زمزمه می‌شد. بزرگ و کوچک، زن و مرد، پیر و جوان، همه در روستایی از توابع ولسوالی خواجه‌عمری ولایت غزنی هیچ گاه بر این فکر نمی‌کردند که طالبان شادی آن‌ها را این قدر زود بتوانند تبدیل به ماتم و سوگ کنند.

ولسوالی خواجه عمری ولایت غزنی، در سمت شمال این ولایت قرار دارد. مساحت این ولسوالی ۲۰۸ کیلومتر مربع و دارای ۴۲ قریه است. قریه‌های مشهور این ولسوالی عبارت اند از: قریه‌ی بنی سنگ، طورمی، علی‌آباد، ده نهال، قلعه‌ی نو، آقاصی، ده درات، کاریز، چهل گنبد، پای‌مست‌علی، قبلدال، ده قلی، نه برجه، چهار برجه، ده دولت و كدول کندهاري.

این ولسوالی متأسفانه همیشه مورد تهدید طالبان بوده است و این ولسوالی تا همین چند ماه پیش در زیر تسلط طالبان قرار داشت؛ اما مرکز این ولسوالی در ساعت ۹ صبح ۱۷ جوزا با عملیات نظامی نیروهای ارتش افغانستان از دست طالبان آزاد شد. با این همه تا هنوز دیده می‌شود که طالبان در بسیاری از نقاط این ولسوالی تحرکات نظامی دارند و حضور طالبان در قریه‌های این ولسوالی سبب وحشت مردم شده است.

روایتی که در ادامه می‌آید، یکی از جنایت‌های فراموش‌نشدنی طالبان در برابر مردم قریه‌ی کاریز است که به تازگی توسط طالبان صورت گرفته است. این رویداد تمام اهالی قریه‌ی کاریز را، در آستانه‌ی عید قربان متأثر کرد و هیچ یک از اهالی روستا به خاطر این جنایت طالبان حاضر به برگزاری رسم و رواج‌های رایج عید قربان در قریه‌ی ‌شان نشدند.

درست شامگاه جمعه،  ۱۸ اسد بود که عبدالخالق (نام مستعار) و برادرزاده‌اش که سر زمین‌های کشاورزی شان مشغول آب‌یاری بودند، مورد حمله‌ی بی‌رحمانه‌ی طالبان قرار می‌گیرند. افراد طالب که با تاریک شدن هوا همیشه جسارت حضور در بیرون از پناهگاه‌های خود را پیدا می‌کنند و مشغول گشت‌زنی می‌شوند، گذر شان به زمین‌های عبدالخالق می‌خورد. این مرد میان‌سال که همراه برادرزاده‌ی جوان خود دیگر در حال اتمام آب‌یاری زمین‌های کشاورزی خود بودند و آماده می‌شدند برای برگشتن به خانه‌ی شان، با افراد طالب روبه‌رو می‌شوند.

البته چون تاکنون گزارشی از هیچ منبع رسمی در مورد دلیل قتل این دو فرد به دست طالبان وجود ندارد، انگیزه‌ی قتل این دو فرد نیز تا هنوز نامعلوم است و هیچ یک از اهالی روستا نیز نمی‌دانند که چرا طالبان عبدالخالق و برادرزاده‌اش را به گلوله بسته اند. اهالی روستا می‌گویند که وقتی خانواده‌ی این مرد کشاورز با تاریک شدن هوا نگران تأخیر آمدن عبدالخالق و برادرزاده‌اش می‌شوند، همسایه‌های خود را به کمک می‌طلبند و مردان همسایه به دنبال این مرد کشاورز و همراهش به زمین‌های وی سر می‌زنند که با رسیدن به آن‌جا با جنازه‌های این دو مرد روبه‌رو می‌شوند که هر کدام چندین گلوله در بدن شان شلیک شده است.

این مرد کشاورز، تنها نان‌آور خانواده‌ی خود بوده است و این مرد دارای خانواده‌ی پر جمعیت ده نفره بوده و تنها راه امرار معاش این خانواده در قریه‌ی کاریز ولسوالی خواجه عمری، تولید محصولات کشاورزی بود که حالا با کشته شدن این مرد دیگر هیچ فرد بالغی این خانواده ندارد تا برای شان کار کند و همسر این مرد کشاورز دچار سرگردانی بزرگی شده است.

تمامی اهالی قریه کاریز با آگاه شدن از این رویداد غم‌انگیز توسط طالبان، آن هم در چند روز باقی‌مانده به عید قربان، برای ادای احترام با خانواده‌ی این دو کشته شده، تصمیم بر این گرفتند تا در روزهای عید از شادی کردن بپرهیزند و تلاش کنند با برپا نکردن رسم و رواج عیدی و نپوشیدن لباس نو، خود شان را در غم این خانواده‌های سوگوار شریک بدانند و  تلاش کنند که نگذارند خانواده‌ی این دو مرد کشاورز، در این غم خود را تنها احساس کنند.

پی‌نوشت: مطالب درج شده در این ستون، برگرفته از قصه‌های مردمی است که قسمتی از زندگی خود را تحت سلطه‌ی طالبان در افغانستان گذرانده ‌اند و خاطرات ‌شان را با روزنامه‌ی صبح کابل شریک کرده ‌اند. خاطرات‌ تان را از طریق ایمیل و یا صفحه‌ی فیس‌بوک روزنامه‌ی صبح کابل با ما شریک کنید. ما متعهد به حفظ هویت شما و نشر خاطرات ‌تان استیم.