نویسنده: رامش راهی
مهاجرت، به مثابهی ادامهی منطقي توزيع و تركيب نهايي و جابهجايي جمعيت در مکان جغرافيايي، مهمترين شكل تحرك مكاني جمعيت است. پديدهی مهاجرت مردم افغانستان به كشورهاي همسايه، به ويژه ايران، پاکستان و دیگر کشورهای جهان نيز يكي از اشكال مهاجرت است.
مهاجرت پدیدهای است که از دیرباز در تمامی کشورها سایه گسترانیده و به دلایل مختلف مردم را مجبور به ترک سرزمینشان کرده و زیانهای جبرانناپذیر انسانی و اقتصادی در سراسر جهان بر مردم وارد کرده است. این پدیده همچنان سالهای متمادی است که با نام افغانستان و مردم آن عجین شده است. افغانستان یکی از کشورهایی است که بالاترین گراف مهاجرت را تاکنون داشته و این روند با وجود وضعیت موجود در آن که کشور به سختی اداره میشود، همچنان ادامه دارد و روند مهاجرت نیز روزبهروز به سایر کشورها بیشتر میشود.
با افزایش روزافزون مهاجرت در جهان، حالا دیده میشود که کشورهای جهان به نوعی در ستیز با این پدیده قرار گرفتهاند. این نوع از مقابله یا ستیز را میتوان به خوبی در انتخاباتهای اخیر کشورهای اروپایی و اتحادیهی اروپا دید. بیشتر احزاب سیاسی کشورهای میزبان و به خصوص در کشورهای اروپایی، تصمیم بر این دارند که افکار عمومی ملتهای خود را بر ضد مهاجرین سوق دهند و برای این که مهاجرین بیشتر به مرزهای اروپا نرسند، چند سالی میشود که دولتهای اروپایی شرایط مهاجرپذیری را در کشورهای خود سختتر کردهاند. این نگرش ضد مهاجرت در جهان در حال توسعه است و این میتواند برای وضعیت مهاجرینی که حالا در کشورهای میزبان اقامت میکنند، سختتر شود.
هماکنون، بیشتر مهاجرتهایی که در جهان صورت میگیرد، آگاهانه است و بیشتر افرادی از افغانستان در حال مهاجرت استند که دارای مدارک بالای تحصیلی استند و این افراد یا به خاطر نبود فرصت شغل مناسب و یا اینکه نبود امنیت دست به مهاجرت میزنند که اینگونه مهاجرتهای آگاهانه در درازمدت، به ضرر خود کشور میباشد.
افزایش جنگ، انتحار، انفجار، ناامنی، بیکاری، مشکلات اقتصادی و بیکفایتی در تأمین امنیت شغلی کارکنان در ادارهها، از عمدهترین دلایل ترک وطن در میان مردم افغانستان است. افغانها، برای رسیدن به اروپا از راههای غیرقانونی، خانه، جایداد و تمام وسایل زندگیشان را به فروش رسانده و یا رها کردهاند و گذشته از مشکلاتی که در افغانستان داشتند، با سفرهای بسیار خطرناک و حتا مرگ در راه رسیدن به اروپا از راههای غیرقانونی جان باختند و هزارها تن دیگر هنوز هم در مرزهای ترکیه، یونان و مقدونیه و بالکان، در سرگردانی و بلاتکلیفی به سر میبرند. این کشورها در حال حاضر برای مهاجران افغان دنیای تیره و تاریکی است که از هر دری ماندهاند؛ نه راهی برای برگشت دارند و نه راهی برای آمدن. جوانان افغان در مرزهای ایران به شدیدترین خشونت و حتا مرگ مواجه استند.
باید خاطرنشان کرد که افغانها در کشورهای اروپایی، نهتنها از افغانستان، بلکه مهاجرانی استند که از ایران به دلیل تبعیضهای نژادی، آزار و اذیت، بیکاری، عدم دسترسی به آموزش و بسیاری از مشکلات دیگر دست به مهاجرتهای غیرقانونی زدهاند.
در شرایط کنونی، مردم افغانستان بهخصوص جواناین که تعدادی جانهایشان را از دست دادند و خانوادههای چشم به انتظار را در ماتم و اندوه نشاندند و تعدادی هم با مرگ دست و پنجه نرم کردند و توانستند خود را به اروپا برسانند، از لحاظ روحی افسرده استند؛ زیرا تعداد زیادی ترس و هراس از برگشت به وطن و بی مسؤولیتی دولت در قبال حداقل تامین امنیت که حق مسلم هرشهروند می باشد، دارند. زیرا در افغانستان زمینهی هیچ نوع پیشرفت و دسترسی به امنیت برای جوانان مساعد نیست. روزبهروز بمگذاریها و انتحاریها زیاد شده و مردم همچنان در خطر جنگ، فقر و تنگدستی قرار دارند.
امید تمام پناهندگان افغان است که اتحادیهی اروپا به دنبال همکاری و کمکهای بشردوستانهی سالهای گذشته که به مردم افغانستان داشته، باز هم تصامیم امیدوارکننده را برای مردم افغانستان به ویژه -جوانان امیدوار به آینده- اتخاذ کند تا آنها با انگیزه و فعالیت بیشتر بتوانند در جامعهای که چشم امید به آن دوختهاند، با فکر آرام و روحیهی سرشار از نشاط مدغم شوند و مصدر خدمات شایسته به نام بشر در جامعه باشند.