بی‌سرنوشتی جنازه‌های مهاجران افغانستانی در شهر وان ترکیه

احمد ولی روزبه
بی‌سرنوشتی جنازه‌های مهاجران افغانستانی در شهر وان ترکیه

در شماره‌ی پیشِ ستون فرزندان زمین روزنامه‌ی صبح کابل، به این نکته اشاره داشتیم که اگر بخواهیم نگاهی آسیب‌شناسانه به روند روبه‌رشد مهاجرت افغانستانی‌ها از تهران به شهر وان ترکیه داشته باشیم، مسائل و موضوعات بی‌شماری است که می‌توان از زوایای پنهان زندگی مهاجران افغانستانی در شهر وان را مورد بررسی قرار داد. این نشان می‌دهد که زندگی مهاجران افغانستانی چه در شهر تهران و چه در شهر وان یا هر نقطه‌ای از جغرافیای جهان باشند، چندان فرقی به حال آنان ندارد.
مهاجران افغانستانی همواره در بین مهاجران دیگر نقاط جهان از کم‌ترین و پایین‌ترین حقوق انسانی و مزایای زندگی برخوردار بوده اند. امروز در این نوشتار می‌خواهم به نمونه‌ی ساده‌ای از این دست محرومیت‌های مهاجران افغانستانی اشاره کنم.
محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی که همواره بر کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی تأثیر داشته و حتا در شماری از مشاهدات چگونگی روند پذیریش پرونده‌ی مهاجران افغانستانی، شاهد تأخیر بودیم. در برخی موارد محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی که کشورهای میزبان با مهاجران افغانستانی داشته اند، به حدی بوده که نگرش افراد خود جامعه‌ی میزبان را هم دستخوش تغییر کرده است و نگرش‌های منفی نسبت به مهاجران افغانستانی را ایجاد کرده اند.
این گونه محرومیت‌ها و محدودیت‌های دولت میزبان را می‌توانستیم به وفور در زندگی مهاجران افغانستانی که مقیم تهران بودند، مشاهده کنیم. به دنبال این استم که بتوانم با پرداختن به چند گونه از این محدودیت‌ها و محرومیت‌های زندگی مهاجران افغانستانی و با رویکرد مقایسه‌ای میان تهران و وان، ابعاد تازه‌ای از نوعیت زندگی در مهاجرت را مطرح کنم.
یکی از این محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی که این روزها در شهر وان ترکیه و در بین مهاجران افغانستانی بسیار نگران‌کننده شده است و متأسفانه تا کنون رسانه‌ای نشده است، موضوع نداشتن قبرستان مشخصی برای دفن و کفن جنازه‌های مهاجران افغانستانی است که به هر دلیل ممکن در شهر وان وفات می‌کنند.
حنانه ابراهیمی، یکی از مهاجران افغانستانی که به تازگی از ایران به سمت ترکیه مهاجرت کرده است و در ابتدا مدتی را نیز در شهر وان که اکنون معیادگاه مهاجران افغانستانی در ترکیه است، اقامت داشته، می‌گوید: «به محض ورود هر مهاجر افغانستانی به شهر وان ترکیه، این را به خوبی می‌توان درک کرد که زندگی در شهر وان هیچ فرقی با زندگی غیرقانونی در تهران ندارد و حتا بسیاری از جاها خود به خودی درک می‌کنی که اگر در تهران یا حتا کابل زندگی می‌کردی، شرایط از لحاظ زندگی و امکانات بهداشتی و تحصیلی به مراتب بهتر از این شهر است.»
به گفته‌ی این بانوی افغانستانی که قصد ادامه‌ی مهاجرت به سمت اروپا را دارد، نداشتن جای مشخصی برای مهاجران افغانستانی که جنازه‌های هم‌شهریان شان را بتوانند دفن و کفن کنند، یکی از محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی است که مهاجران افغانستانی را سرگردان کرده است و جنازه‌‌های مهاجران افغانستانی به بی‌سرنوشتی اسف‌ناکی دچار می‌شوند.
مهدی خاوری، مرد میان‌سالی است که مدت یک سالی می‌شود به شهر وان ترکیه رسیده است. او، به صورت غیرقانونی در این شهر زندگی می‌کند و می‌گوید: «در همان ابتدایی که ما به شهر وان ترکیه وارد شده بودیم، شهرداری این شهر قبرستانی را برای محل کفن و دفن مهاجران افغانستانی در نظر گرفته بود؛ این قبرستان در ابتدا خالی بود؛ اما حالا که در حدود یک سالی می‌گذرد این قبرستان پر شده است؛ اما در این قبرستان بیشتر جنازه‌های دیگر افراد و دیگر مهاجران دفن شده است که برای جنازه‌های مهاجران افغانستانی جای نمانده است.»
محدودیت و محرومیت در نبود قبرستان برای مهاجران افغانستانی یکی از مسائلی است که بر کیفیت زندگی مهاجران افغانستانی در شهر وان تأثیر منفی گذاشته است. ترک‌ها هر چند از لحاظ اعتقادات دینی با مهاجران افغانستانی مشترکات بسیاری دارند؛ اما بر اساس روایت‌ها و چشم‌دیدهای مهاجران افغانستانی این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها به طور واضح و آشکار از سوی دولت ترکیه بر مهاجران افغانستانی اعمال می‌شود.
حتا شماری از مهاجران افغانستانی که در باره‌ی چگونگی زندگی شان در شهر وان حرف می‌زنند، اشاره به این داشته اند که دولت ترکیه به دیگر مهاجران کشورهای مختلف از قبیل سوریه و پاکستان که در این شهر هستند، بیشتر از مهاجران افغانستانی اهمیت می‌دهد و در دسترس آنان امکانات و خدمات بسیار قرار می‌دهند که بیان‌گر نوعی از تبعیض بین مهاجران است.