چالش‌های فراروی پروسه‌ی ادغام مهاجران و راه‌های حل آن

مجیب ارژنگ
چالش‌های فراروی پروسه‌ی ادغام مهاجران و راه‌های حل آن

امروز، مهاجرت به بحث جدی در سطح بین‌المللی آن تبدیل شده ‌است. مسأله‌ای که زندگی کتله‌ی بزرگی از انسان‌ها را تحث تأثیر قرار داده ‌است. گسترش بی‌سابقه‌ی مهاجرت در سطح بین‌المللی، باعث شده ‌است بحث‌های جدی‌ای در این راستا شکل بگیرد و کشور‌های مهاجر‌پذیر، به ویژه کشور‌های امریکایی و اروپایی، در این راستا سیاست ‌شان را بازبینی کنند؛ چون امروزه بیشترین مهاجران را کشور‌های اروپایی و امریکایی در خود جا داده ‌است. مهاجرت، به سادگی باعث تقابل فرهنگ‌ها می‌شود؛ مهاجرانی که برای دست‌یافتن به زندگی بهتر، از کشور‌های در حال توسعه، به کشور‌های توسعه‌یافته پناه می‌برند، هم خود شان برای توافق با محیط جدید و کاملا متفاوت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دچار مشکل می‌شوند و از سویی هم، کشور‌های مهاجرپذیر را برای پذیرش وضعیت جدید دچار مشکل می‌کنند. فرهنگی را که مهاجران با خود به کشور میزبان می‌برند و فرهنگ حاکم در کشور میزبان، تفاوت‌های چشم‌گیر خودش را با هم دارد. این‌جاست که شهروندان کشور مهاجرپذیر، در برابر مهاجران و فرهنگی که آن‌ها با خود می‌آورند، واکنش‌هایی را نشان می‌دهد. که این واکنش‌ها در بیشتر موارد مانعی است برای ادغام مهاجران در جامعه‌ی مهاجر پذیر. در میان این مانع‌ها پدیده‌هایی مثل نژاد پرستی، تصورات قالبی، پیش داوری و تبعیض مهم‌ترین مانع‌هایی است که در پروسه‌ی ادغام از سوی شهروندان جامعه‌ی مهاچرپذیر بروز داده می‌شود.

نژاد پرستی، بیماری‌ای است که بیشتر انسان‌ها به آن گرفتار استند؛ اما در عصر امروزی و  وجود مهاجرت بین‌المللی، نژاد‌پرستی با این که رنگ دیروز خودش را ندارد؛ به بحران جدی‌ای در زندگی انسان‌ها تبدیل شده ‌است. در سایه‌ی نژاد‌پرستی، شهرواندان کشورهای مهاجرپذیر، هیچ‌گاهی نمی‌توانند به سادگی موجودیت گروه اقلیت ‌نژادی دیگری را در کنار شان بپذیرند؛ چون این‌ها به برتری نژادی خود شان باور مند استند. این حس برتری‌جویی، مانعی می‌شود که این‌ها مهاجران را در حالی که در یک جامعه زندگی می‌کنند، نپذیرند. این باعث می‌شود که هیچ‌گاهی مهاجران نتوانند در جامعه‌ی میزبان به گونه‌ی کامل مدغم شوند.

تصورات قالبی عامه که در برابر مهاجران بروز داده می‌شود، از قبیل نسبت دادن به برخی از صفت‌های پست بودن، نفهم بودن، بی‌اعتماد، ناکارا بودن یا تعصب به گروه‌های مختلف مهاجران می‌باشد.

تصورات قالبی در همه جامعه‌ها چه از جامعه‌های متمدن و پیشرفته‌ی امروزی تا کشور‌های فقیر و در حال توسعه وجود دارد. تصورات قالبی، باعث می‌شود که ما در برخورد با گروه‌های دیگر دچار تعصب شویم. روند تاریخی مهاجرت و تجربه نشان داده است که تصورات قالبی، بیشتر اشتباه از آب در‌آمده است. به گونه‌ی نمونه؛ در ترکیه این تصور وجود دارد که سوری‌ها مردمان تنبل و تن‌پروری استند که به درد هیچ کاری نمی‌خورند؛ در حالی که در میان مهاجران سوری در ترکیه، مردمان زحمت‌کش و تیزهوش زیادی وجود دارد که حتا خیلی از کارخانه‌ها را زیر سرپرستی صاحب کارخانه اداره می‌کنند و همین طور رستورانت‌های زیادی را در شهرهای مختلف ترکیه راه انداخته اند. برای کاهش و از بین بردن تصور قالبی در رابطه به مهاجران، نیاز به همزیستی است. همزیستی مهاجران با شهروندان جامعه‌ی مهاجرپذیر، باعث می‌شود که تصور‌های منفی نسبت به مهاجران کاهش یابد. کار کردن در یک محیط و رفتن به مکتب‌ها و دانشگاه‌ها و درس‌خواندن در یک محیط و بهره‌بردن یکسان از مکان‌های تفریحی، باعث می‌شود تصور قالبی نسبت به مهاجران تغییر کند و شهروندان جامعه‌ی میزبان این را بپذیرند که مهاجران مردمان مشکل‌سازی نیستند. این رویکرد، می‌تواند این دید را در ذهنیت کشور میزبان ایجاد کند که می‌شود با مهاجران به هم‌گونی رسید. مانع دیگر مدغم‌شدن مهاجران در جامعه‌ی میزبان، پیش‌داوری و تبعیض است که در ذهنیت کشور میزبان در رابطه به مهاجران وجود دارد.

اما مهاجرانی که با وجود این همه مانع، باز هم نمی‌توانند کشور میزبان را ترک کنند؛ در پروسه‌ی ادغام واکنش‌هایی را از خودشان نشان می‌دهند که یکی از این واکنش‌ها همانند‌سازی است. مثلا مهاجران، کوشش می‌کنند پوشش ظاهری و رفتار شان را به شهروندان کشور میزبان که گروه مسلط فرهنگی استند، شبیه کنند. واکنش دیگری که مهاجران از خود بروز می‌دهند، فرهنگ‌پذیری است. در این روند، مهاجران فرهنگ جامعه‌ی میزبان را به گونه‌ی کامل می‌پذیرند که در این صورت، فرهنگ اقلیت مهاجران که خرده‌فرهنگ به شمار می‌رود، به گونه‌ی کامل در کلان‌فرهنگ که فرهنگ مسلط جامعه‌ی میزبان است، حل می‌شود. این واکنش‌هایی را که مهاجران در پروسه‌ی ادغام از خود بروز می‌دهند، تا جایی راه‌های حلی است برای بحران ادغام؛ اما برای ساده‌کردن و پایین‌آوردن آسیب‌پذیری در پروسه‌ی ادغام، جامعه‌ی میزبان و مهاجران باید به گونه‌ی مشترک کار کنند تا به هم‌گونی برسند.