قسمت دوم
بر اساس صحبتهای افرادی که مهاجرت ناموفق داشتند، علاوه بر ابعاد اقتصادی و سیاسی، عدم توانایی آنها با سازگار شدن و تطبیق با محیط جدید، اصلیترین دلیل آنها برای برگشت به کشور خود شان است. مهارت سازگاری یکی از مهمترین ملاکهای سلامت روان است. سازگاری برای کسانی که قصد مهاجرت دارند بسیار ضروریتر میشود.
در کشور افغانستان در دو یا سه دههی اخیر، شاهد شهروندان بسیاری بودیم که مهاجرت ناموفق داشته اند و بعد از این که به کشور مقصد رسیدند، با گذشت مدت زمان اندکی دوباره راه سفر به پیش گرفته اند و به سرزمین شان بازگشته اند. مسلما این مهاجرت ناموفق تأثیرات بسیار جدیای را بر روان و سلامت ذهنی فرد مهاجر گذاشته و سبب میشود که فرد مهاجر بازگشته به وطن با نوعی سرخوردگی و ناامیدی روبهرو شود. البته بیشتر این مشکلات روانی به خانوادهی فرد مهاجر مربوط میشود.
مهاجرت پدیدهای مدرن است که در دنیای امروز جای خود را در بین تودههای جمعیتی و انسانی باز کرده است؛ اما در واقع نباید این را فراموش کنیم که همیشه تمام مهاجرتها به نوع دائمی نخواهد بود و خیلی از عوامل تأثیرگذار خواهند بود بر فرد مهاجری که بر خلاف آن چه تا کنون فکر میکرد، کشور میزبان را تحمل نمیتواند و برمیگردد.
همچنین افسردگی و تنهایی، یکی دیگر از علل ناموفق بودن مهاجرت است. این مسأله میتواند شما را در کشور جدید فلج کند و به نوعی نتوانید حتا از پس کارهای سادهی خود بر بیایید. بنا بر این لازم است قوای روانی خود را تقویت کرده و پیش از مهاجرت، تمام ابعاد روانی را با کمک یک متخصص بررسی کرده و با آگاهی گام در این مسیر بگذارید.
مهاجرت مسألهی بسیار مهمی است که جدا از مزایا یا زیباییها، از نظر روانی میتواند بسیار پیچیده و آسیبزا باشد. برخی از ابعاد منفی مهاجرت که باعث برگشت مهاجران یا منصرف شدن از رفتن میشود، موارد زیر است.
غربت: غربت فضای بسیار سنگین و پرفشاری است. تصور کنید در یک لحظه تمام افرادی که میبینید و میشناسید، از زندگی شما حذف شوند و جای آنها را افرادی بگیرند که حتا زبان آنها را سخت میفهمید. قابل پیشبینی است که اگر ذرهای در دل تان تردید بیفتد و احساس ضعف نشان دهید، هرگز نمیتوانید زندگی در یک کشور دیگر را تحمل کنید. البته امروزه با پیشرفت تکنولوژی امکان ارتباط لحظهای به هر جای دنیا وجود دارد؛ اما باز هم شرایط بسیار سختی خواهد بود.
افسردگی: دوری از عزیزان و قرارگرفتن در یک محیط جدید که از محیط خود تان دور است، ممکن است شما را منزوی و افسرده کند. یکی از راههای درمان افسردگی، بودن کنار دوستان و عزیزان تان است؛ اما در یک کشور غریب و بدون دوست صمیمی علائم افسردگی تشدید می شود.
دلبستگی: یکی از اصلیترین موانعی که سر راه مهاجرت قرار دارد، دلبستگیهای مادی و روحی به وطن است. خانواده، شغل، اقوام و دوستان، بافت شهری، املاک و خاطرات، همه جزء دلبستگیهای شما محسوب میشود و لازم است پیش از مهاجرت کاملا در این زمینهها تقویت شوید و قدرت سازگاری خود را بالا ببرید.
تفاوت فرهنگی: یکی دیگر از مشکلات مهاجرت، بودن در محیطی است که هیچ پیشزمینهای از مردم و روابط شان ندارید. به قول معروف هیچ کس زبان شما را نمیفهمد. لازم است قبل از مهاجرت، تحقیقات کافی در زمینهی تفاوتهای فرهنگی مقصد و نحوهی کنار آمدن با این تفاوتها را بیاموزید.
مزایای مهاجرت بستگی به دلایل مهاجرت تان دارد. دستیابی به امنیت، آزادی، امکانات تحصیلی و بهداشتی، پیدا کردن شغل یا مسکن بهتر، آرامش روانی و کاهش استرسهای زندگی و… مزایایی است که در ذهن مهاجران نقش بسته است. هرکس در ذهنش تصوری از زندگی ایدهآل دارد و برای به دستآوردن آن تلاش می کند؛ اما طبق تحقیقات، ۷۰ تا ۸۰ درصد متقاضیان مهاجرت، قشر تحصیلکرده و دانشگاهی استند. کسانی که یا به دلیل شرایط اقتصادی و بیکاری قصد مهاجرت دارند و یا به دلیل امکانات بهتر آموزشی، ادامهی تحصیل خود را در کشورهای پیشرفته جستوجو می کنند.
در هر صورت امکان دارد برای شماری از مهاجران افغانستان مزایای به خصوص خود را داشته باشد؛ اما یادمان نرود که همین مهاجرت آن هم از نوع متفاوتتر آسیبهایی را نیز برای مهاجران در پی خواهد داشت.