قسمت سوم
مهاجرت به اضافهی این که سهولتها و امتیازهایی را برای مهاجران در پی دارد، محدودیتهایی را نیز برای آنها به بار میآورد که زندگی در جامعهی مهاجر پذیر را برایش دشوار میکند. با این همه، شمار زیادی از مهاجران افغانستان توانسته اند در کشورهای میزبان، هر چند به سختی؛ اما وارد سیستم کاری و اجتماعی جامعهی میزبان شده و در چرخهی اقتصادی کشور میزبان وارد شوند.
از این مهاجران، به عنوان مهاجران موفق یاد شده است؛ آنانی که توانسته اند مرحلهی بحران هویتی را بدون آسیب یا با آسیب کمتری سپری نموده و با هویت جدید خود در جامعهی میزبان به زندگی ادامه دهند.
مهاجران افغانستانی در کشورهای اروپایی، بیشتر توانسته اند خود را ثابت کنند و به شکلی وارد جامعهی آن جا شده و حتا در شماری موارد به دلیل تواناییها و پشتکارشان، انگشتنما نیز شده اند که از این میان، میشود از بیشمار مهاجران افغانستانی یاد کرد که در تیمهای فوتبال کشورهای اروپایی راه یافته و هویت جدیدی برای خود ساخته اند.
البته در این میان، نسل دوم و سوم مهاجران بیشتر میتوانند موفق شوند تا آنهایی که تازه به مهاجرت رو میآورند. از میان مهاجران افغانستانی که توانسته اند، به مقامهای مهم دولتی در کشور میزبان دست یابند، میشود به خانم «مریم منصف» اشاره کرد که به پارلمان کانادا راه یافته است.
کشورهای میزبان به ویژه کشورهای اروپایی، برای مهاجران افغانستان، گاهی باعث شکوفایی استعداد این مهاجران شده و زمینهی رشد آنها را آنگونه مهیا کرده که در افغانستان هیچ گاه ممکن نبوده است. به همین دلیل هم است که بیشتر مهاجران افغانستان رفتن و زندگی به کشورهای پیش رفتهی اروپایی را بیشتر از هر جای دیگری ترجیح میدهند.
در این کشورها، به دلیل سطح فرهنگی، علمی و متعهد بودن شهروندان آن به دموکراسی و برابری میان انسانها، مهاجران افغانستانی به راحتی میتوانند با اندک تلاش، خود را در جامعه مدغم کنند. البته برای این کار به یک سری معیارها نیاز است که برای دوام زندگی در آن جامعه، باید آن را داشت و یا ایجاد کرد؛ معیارهایی که برای زندگی در افغانستان لازم نیست.
اما مزیت دیگر کشورهای پیش رفتهی اروپایی، برای مهاجران افغانستان این است که زمینهی دست یافتن به این معیارها به شکلی از سوی دولت میزبان و یا جامعه، مهیا میشود.
این وابسته به مهاجر افغانستانی است که میزان ظرفیتش برای استفاده از امکانها و سهولتهای موجود در جامعهی میزبان چه اندازه است تا از این امکانها در راستای تامین امنیت روانی خود و رسیدن به اهداف درست انسانی اش بهره بگیرد، البته ناگفته نباید گذاشت که از میان مهاجران افغانستانی، در کشورهای پیش رفتهی اروپایی، تنها آنانی که به گونهی نسبی با معیارهای زندگی امروزی برابر بوده و یا کم از کم آمادهگی ذهنی پذیرفتن تغییر را داشته اند، راحتتر توانسته اند جای خود را در جامعهی میزبان پیدا کرده و مسیر پیشرفت را برای خود هموار کنند؛ اما آن شمار از مهاجران افغانستانی در اروپا که هنوز هم نتوانسته اند باورهای زندگی امروزی را بپذیرند و امروزی فکر و عمل کنند، سخت میتوانند با محیط جدید کنار آمده و یا به سختی میتوانند از سوی جامعهی میزبان پذیرفته شوند.
این دسته از مهاجران افغانستانی در اروپا، در نخست به دلیل کمکهایی که از سوی کشور مهاجرپذیر، برای شان صورت میگیرد، دست به هیچ کاری نزده و از تحرک بیشتر دوری میکنند، چون آنها در افغانستان به اندازهی کافی راحت طلب و تنبل بار آمده اند.
نه علاقه ای به فعالیت بیشتر دارند و نه هم به فکر کردن. این دسته از مهاجران یا به فعالیتهای جرمی مثل قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان میپردازند و یا هم هر از گاهی، باعث آزار جنسی و تجاوز به شهروندان کشور میزبان میشوند که در نهایت نفرت جامعهی میزبان را بر علیه مهاجران، شورانده و باعث تنگ کردن فضا برای مهاجران دیگر میشوند.
اما در کل دنیای مهاجرت پُر از امکانها و سهولتهایی است که میتوان در صورت استفادهی مثبت و منطقی، به رشد شخصی و شخصیتی خویش سرعت بیشتری داده و حتا بهتر از یک شهروند اصلی آنجا تواناییهای خود را ثابت کرد.