دور هفدهم مجلس نمایندگان در مقایسه به دورههای قبلی، بحث برانگیزترین مجلس پارلمانی افغانستان و سرسپردهترین برای حکومت خواهد بود.
انتخاب رییس این مجلس و جنجالها پس از آن نشان داد که در این دور پارلمان، کسانی که در هجده سال گذشته به پول هنگفت رسیدهاند و کسانیکه مستقیم و غیرمستقیم با حمایت حکومت به مجلس راه یافته اند، نبض پارلمان را در دست دارند.
به غیر از رهبران قومی و نخبگان سیاسی وابسته به آن ها که در دورههای قبلی حضور آن ها بیشتر بود و زنانی با تجربهای که باکار جمعی و قانونگذاری آشنا بودند، در این دور پارلمان حضور اینگروهها اندک و ضعیف است.
موضعگیریهای قومی و برخوردهای احساساتی نمایندگان در مورد نتیجهی انتخابات ریاست مجلس که روز گذشته درحد چاقوکشی و فحشهای رکیک ناموسی رسید و نیروهای امنیتی برای پراکندهکردن نمایندگان و جلوگیری از بحران وارد تالار مجلس شدند، نشان داد که این دور پارلمان ناپخته و بیظرفیتتر از دورههای قبلی و بیدردسر برای حکومت است و میتواند ابزار خوبی برای بحرانسازی حکومت اشرف غنی باشد که از آن برای اغفال جامعه استفاده میکند و برنامههایش را با بحرانسازیهای قومی و سیاسی پیش میبرد. گروهی را به بهانهای قومی علم و گروهی را به این بهانه، و بهانههای دیگر سرکوب کرده، با گِلآلُودکردن وضعیت، ماهی مراد خود را میگیرد.
کسانی که را که سخنگویان ارگ ریاست جمهوری، در جریان اعلام نتایج انتخابات پارلمانی، سیاستمداران جوان و نخبگان جدید افغانستان معرفی میکردند، آن ها مُهرههای حکومت، بیخاصیت و بیتجربه استند. حکومت در راهیافتن آن ها به مجلس نمایندگان نقش داشته است. تعدادِ آن ها فرزندان سرمایهداران یا خود سرمایه داران جوانی استند که در سایهی هجده سال حضور امریکا و سرازیر شدن پول و فسادی که در قراردادیهای دولتی وجود داشت، سرمایهدار شدهاند یا وابستگی به مقامهای فاسد دولتی دارند و با فساد پول اندوختهاند.
این ها در انتخابات با پول رای خریدند و به هدف فساد و حفظ سرمایهی شان و گرفتن فرصتهای تازه با سازوکار فاسد و با هدف ناپاک به مجلس نمایندگان، رسیدهاند. ماهیت دور هفدهم مجلس نمایندگان افغانستان چنین است.
نمایش بیظرفیتی روز گذشتهی مجلس نمایندگان و نتیجهی انتخابات ریاست این مجلس که یک قومگرا و یک سرمایهدار را به صحنه آورد و انشعاب قومی در میان نمایندگان و این که به دنبال راه حل منطقی نشدند، نمایش عریان ماهیت دور هفدهم مجلس نمایندگان است.
پرسش این است چرا هجده سال پس از تشکیل نظام سیاسیای که ادعای دموکراتیک دارد، انتخابات سالم نداریم و پارلمان افغانستان چنین ماهیت دارد؟
یک بخش مشکل مربوط به حکومت فعلی است که به قانون و ارزشهای دموکراسی پایبند نیست. به دلیل این که خود از یک انتخابات دموکراتیک برسر اقتدار نیامده و فلسفهی وجودی آن یک توافقنامهی سیاسی است و رهبران آن، حتا به این توافقنامهی سیاسی پایبند نیستند به آن عمل نکردند.
دلیل دیگر، این واقعیت است؛ الگوی دموکراسیای که در نظام سیاسی افغانستان رسمیت دارد. قواعد و هنجارهای آن به گونهای است که سرمایهدارن و حکومت را بال و پر میدهد. نمونهی روشن آن جواز مصرف پول هنگفت در کارزارهای انتخاباتی و نهادهای انتخاباتی بیصلاحیت است که به گونهی فرمایشی ایجاد شده است. با توجه به این واقعیتها، با هر باری که انتخابات برگزار شده مشروعیت دموکراتیک نداشته است. هر حکومتی که به وجود آمده، فساد و قانونشکنی آن بیشتر بوده و پایبندی به ارزشهای دمواکرتیک نداشته است.