تغییر ساختار نظام از صلاحیت هیأت گفت‌وگوکننده‌ی صلح نیست

صبح کابل
تغییر ساختار نظام از صلاحیت هیأت گفت‌وگوکننده‌ی صلح نیست

با وجود پیشرفت‌ها و چانه‌زنی‌های بی‌شمار، صلح افغانستان نسبت به هر زمانی پیچیده‌تر به نظر می‌رسد. با این‌که گروه تماس طرفین، چندین روز است خبر از آجندای گفت‌وگوی میان‌افغانان نمی‌دهد؛ اما از سکوت طرفین (هیأت گفت‌وگوکننده‌ی صلح میان‌افغانان) می‌شود گمان زد که طالبان برای آغاز گفت‌وگو، شرایط را پیچیده کرده اند و خواست‌های‌شان؛ افغانستان را با وجود خط سرخ‌های جامعه‌ی جهانی و دولت افغانستان، به بیست سال گذشته خواهد برد. به این صورت گفت‌وگو نه به سود مردم افغانستان است نه به سود منطقه و جامعه‌ی‌ جهانی.
بر اساس اصول گفت‌وگوهای صلح در جهان، هیچ گروه شورشی حق ندارد که با آغاز گفت‌وگو خواستار تغییر نظام شوند. معمولأ گروه‌های تندرو در دیگر کشورها، بنا بر بی‌عدالتی‌هایی که صورت گرفته است، سلاح بر شانه می‌کنند و می‌جنگند. هنگامی که حکومت حاضر می‌شود به حقوق اقلیت «شورشی» رسید‌گی کند، با گفت‌وگو خواست‌ها و نیازهای دو طرف برآورده شده و جنگ از میان برداشته می‌شود. دو طرف درگیر نظر به قانون گفت‌وگو پابند به ماده‌های متن توافق‌شده در گفت‌وگو می‌مانند؛ اما ساختار سیاسی حکومت به هیچ‌وجه تغییر نمی‌کند. در نهایت گروه شورشی با تشکیل اپوزیسیون به سوی انتخابات می‌رود و کرسی‌های پارلمان را از آن خود می‌کند.
در افغانستان قصه طور دیگری است: با این‌که طالبان یک گروه تروریستی‌اند و با چندین گروه تروریستی جهانی از جمله القاعده ارتباط دارند، آشکارا حمله‌های تروریستی را انجام می‌دهند، ولی باز هم خواستار تغییر نظام – از جمهوری به امارت- استند که پذیرفتن آن برای دولت افغانستان دشوار است.
اگر طالبان خواستار صلح در افغانستان استند و مردم از اعمال تروریستی‌شان نیز بگذرند، می‌توانند از بی‌عدالتی‌هایی بگویند که واقعأ حکومت افغانستان علیه‌شان انجام داده است و با گفت‌وگو به عدالت دست یابند. با این حال، طالبان با انجام اعمال تروریستی، نباید خواست‌هایی را مطرح کنند که ساختار سیاسی را در افغانستان تغییر بدهد؛ زیرا خط سرخ مردم افغانستان، حفظ جمهوریت در افغانستان است و جامعه‌‎ی جهانی نیز از این سیستم حکومتی حمایت می‌کنند.
مردم افغانستان تجربه‌ای تلخ از حکومت طالبانی دارند و صلح با طالبان به این معنا نیست که افغانستان به گذشته برگردد. صلح با طالبان، به معنای گذشت مردم افغانستان از اعمال تروریستی‌شان است، نه پذیرفتن دوباره‌ی نظام طالبانی.
از سوی دیگر در حکومت افغانستان، مخالفان شدید طالبان دیروز -در نهمین سالروز ترور برهان‌الدین ربانی- حسن نیت خویش را برای صلح نشان دادند؛ اما طالبان نباید این حسن نیت‌ها را به مفهوم گذشتن از جمهوریت بگیرند، زیرا رهبر سیاسی یا حکومتی، نمی‌تواند با مخالفت و یا موافقت خویش خواست مردم را زیر پا کند.
امرالله صالح، معاون نخست ریاست‌جمهوری حکومت افغانستان، چندی پیش در سخن‌رانی‌ای، گروه تروریستی طالبان را خوار و کوچک خوانده بود؛ اما دیروز در سخن‌رانی‎اش در سالروز ترور برهان‌الدین ربانی گفت که کسانی که صلح را در افغانستان نمی‌خواهند، شرافت ندارند. انعطاف امرالله صالح به منظور نشان‌دادن نیت خیر افغانستان برای صلح است، نه به معنای این‌که طالبان بیایند و ساختار سیاسی را تغییر داده و روی گرده‌های مردم افغانستان سوار شوند.
دوکتور عبدالله عبدالله نیز، دیروز اختلاف‌نظر میان دو گروه گفت‌وگوکننده را یک امر عادی عنوان کرد و همین‌گونه بیش‌تر سیاسون دیگر افغانستان نیز، از روند صلح استقبال کردند. مردم افغانستان به این دلیل به سوی صلح می‌روند که از جنگ‌های فرسایشی خسته شده‌اند؛ اما طالبان نباید اصل گفت‌وگو را فراموش کنند و از قانون گفت‌وگو پا فراتر بگذارند؛ زیرا تضاد بسیاری در این گفت‌وگو وجود دارد.
هر چند از ابتدای چنین رویه‌ها تصور می‌‌شد که احتمالاً گفت‌وگوهای صلح میان طالبان و هیأت حکومت افغانستان با مشکلات گسترده‌ای رو‌به‌رو شود؛ اما با وجود خوش‌بینی‌هایی که برخی از اعضای هیأت طالبان و دولت افغانستان دارند، به نظر می‌رسد که وضعیت چندان به میل نیست.
دولت افغانستان نیز، باید این نکته را به یاد داشته باشد که دست‌کم در این بخش نمی‌تواند به خاطر منافع سیاسی‌شان زیر نام مصلحت و یا هر چیز دیگری، به یک گروه تروریستی بیش‌تر از این میدان بدهد و نه تصمیم گرفتن در مورد تغییر ساختار نظام از صلاحیت‌های دو هیأت- هیأت گفت‌وگوکننده‌ی دولت و طالبان – نیست.