ضیا شهریار، خبرنگار بی بی سی، دیروز در برگهی تویترش به نقل از یک منبع طالبان در قطر-که نمیخواهد نامش گرفته شود-، نوشته است که این منبع، گفت، برای طالبان نام نظام سیاسی آیندهی افغانستان، مهم نیست، بلکه «نحوهی عملکرد این نظام مهم است که اسلامی باشد.» او گفت که با این وجود «راه حل وسطی میان امارت و جمهوریت» ممکن است «دولت اسلامی» باشد که زمینهی توافق را فراهم کند.
گروه طالبان، در حالی توافق روی دولت اسلامی را، تنها راهحل برای پایان جنگ افغانستان و رسیدن به صلح عنوان میکند که نظام کنونی افغانستان نیز، اسلامی است و به عنوان اصل بیبرگشت، در قانون اساسی پذیرفته شده است.
در مادهی دوم قانون اساسی افغانستان، آمده است:«دین دولت جمهوری اسلامی افغانستان، دین مقدس اسلام است.»
با این وجود، زمانی که گروه طالبان، برای نظام سیاسی آیندهی افغانستان، با رد جمهوریت و امارت، به تعبیر خودشان راه میانه یا دولت اسلامی را پیشنهاد کرده اند، خود به معنای تأکید روی امارت اسلامی است؛ زیرا دولت کنونی افغانستان نیز دولت اسلامی است. دولت اسلامیای که طالبان از آن یاد میکنند، همان امارت اسلامی است، با تغییر نام به دولت اسلامی.
هدف طالبان از دولت اسلامی، همان دولتی است که در آن حقوقبشری شهروندان رعایت نشده و زنان جنس دوم خوانده میشود. حتا این ضمانت هم وجود ندارد که دولت اسلامی طالبان، تبدیل به دولت اسلامی عراق و شام نشود.
در «دولت اسلامی»ای که طالبان بر آن تاکید دارند و برای رساندن آن به قدرت سیاسی، روزانه نزدیک به ۳۵ شهروند افغانستان را میکشند، خوانش بنیادگرایانه از اسلام است که برای شهروندان افغانستان، پذیرفتنی نیست. «دولت اسلامی»ای که طالبان، آن را برای افغانستان میخواهد، همان دولتی است که در پنج سال دورهی حاکمیت این گروه، در افغانستان حاکم بود؛ دولتی که مردان را به زور تفنگ به نفع خود به جبههی جنگ میبرد، کشتزارهای مردم را آتش میزد و حقوقبشری شهروندان افغانستان -که همه مسلمان بودند- را به اسارت گرفته بود.
با این همه، آنچه در گفتوگوهای صلح میانافغانان مهم است، خواست شهروندان افغانستان است. شهروندان افغانستان، به هیچ صورت، «دولت اسلامی»ای را نمیخواهند که در آن از حقوقبشری شان محروم باشند.
زنان افغانستان -که نزدیک به ۵۰ درصد جمعیت کشور استند-،از دولت افغانستان میخواهند که به هیچ بهایی، نباید به توافقی با گروه طالبان برسد که باعث محدودشدن آزادیهای شان شده و از حق آموزشوپرورش و حق کار محروم شوند. دولت افغانستان باید در گفتوگوهای صلح با طالبان، این نگرانی زنان را در نظر گرفته و به بهانهی آوردن صلح، نباید امتیازی را به طالبان بدهد که باعث محدودشدن حقوقبشری زنان شود.
حالا که قرار است دولت افغانستان، برای رسیدن به صلح با گروه طالبان، پای گفتوگو بنشیند؛ باید برای طالبان روشن کند که دولت اسلامی مورد پذیرش شهروندان افغانستان، دولتی است که در آن، حقوقبشری شهروندان رعایت شده و زمینهی همزیستی مسالمتآمیز را مهیا کند. هیأت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان، باید برای هیأت گفتوگوکنندهی طالبان بفهماند که دولت کنونی افغانستان نیز، دولت اسلامی است. دولت افغانسان، باید به گروه طالبان روشن کند که آزادی بیان، آزادی رسانهها، حقوق اقلیتها و برابری جنسیتی اصلهای بیبرگشت امروز و فردای افغانستان است. از سویی هم دولت افغانستان اگر با مردم و نظامی که تا این جای کار رسیده است صادق باشد، باید در گفتوگوهای میانافغانان، پای «جمهوری اسلامی» ایستاده و از تعهداتاش در قانون اساسی و تعهدات بینالمللیاش در بخش حقوق بشری؛ درست دفاع کند.
دولت افغانستان در گفتوگوهای صلح میانافغانان، باید با گروه طالبان، به توافقی برسد که در آن، به دستآوردهای دو دههی گذشته، حرمت گذاشته شده و زمینهی گسترش ارزشهای دموکراتیک؛ مثل رسیدن به قدرت از راه انتخابات، برابری جنسیتی، آزادی بیان و آزادی رسانهها را فراهم بیاورد، نه این که باعث محدود شدن آنها شود. دولت افغانستان به اساس مکلفیتهایش در قانون اساسی و کنوانسیونهای بینالمللی، باید به خواست شهروندان ارزش گذاشته و به هیچ بهایی، به خواست طالبان – که توافق روی دولت اسلامی نوع طالبانی است-، تن ندهد.