در روزهای اخیر که نیروهای ناتو در حال بیرون شدن از افغانستان استند، گروه طالبان نیز با استفاده از فرصت، به حملههای شان در برابر ارتش افغانستان افزایش داده و جنگ خونینی را به قصد تصرف در هفت ولایت و چند زون کشور به راه انداخته است.
به اساس آماری که یاسین ضیا، سرپرست وزارت دفاع به رسانهها داده است، در نتیجهی درگیری میان جنگجویان طالب و نیروهای امنیتی-دفاعی کشور، در چند روز گذشته، نزدیک به هزار جنگجوی طالب کشته و زخمی شده است؛ آماری که شدتگرفتن جنگ گروه طالبان با دولت افغانستان را نشان میدهد و نشانههای تمایل به صلح را از سوی این گروه منتفی میکند.
پس از امضای توافقنامهی دوحه که به تصمیم خروج نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان منتهی شد، دولت افغانستان برای تلاش به صلح با گروه طالبان، پیوسته در حالت دفاع فعال قرار داشت؛ اما اکنون پس از یک سال، دولت تغییر موضع داده و به حالت تهاجمی درآمده است. به اساس گفتههای سرپرست وزارت دفاع، از جسد کشتهشدگان در میدان نبرد، روشن شده است که جنگجویان القاعده نیز در کنار طالبان در برابر ارتش و شهروندان افغانستان میجنگند؛ چیزی که خلاف توافقنامهی صلح دوحه است و میتواند، بهانهای برای ماندن بیشتر امریکا و ناتو در افغانستان باشد؛ چیزی که دستمایهای شده است برای خلیلزاد تا بگوید که اگر طالبان میخواهند از راه زور به قدرت برسند، امریکا کنار جبههی جمهوری خواهد ایستاد.
با این حال اما؛ اکنون که امریکا و ناتو به دلیل تغییر در راهبردشان، از افغانستان بیرون میشوند و طالبانی که به جای تلاش برای رسیدن به قدرت از راه سیاسی، میدان جنگ را گزینهی بهتری میدانند، نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان و تواناییهای این نیروها است که میتواند سرنوشت جنگ و صلح افغانستان را روشن کند، نه تلاشهای عوامفریبانه و پروپاگنداهای منطقهای و جهانی برای آوردن صلح در افغانستان.
این که دولت افغانستان از حالت دفاع فعال به حالت تهاجمی تغییر موضع داده است، تلاشی است برای سرکوب گروه طالبان؛ تلاشی که اگر به سرکوب کامل این گروه در افغانستان نینجامد، کمازکم میتواند این گروه را به پیوستن در روند صلح ناچار کرده و یا دوباره به لانههای امن شان در پاکستان فرار بدهد.
با شناسهای که از گروه طالبان در کشور، منطقه و جهان وجود دارد، به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که گروه طالبان، تنها و تنها از راه زور میخواهد به قدرت برسد. از سویی هم، این گروه جز این انتخاب دیگری نیز ندارند؛ زیرا این گروه به دلیل فلسفهی وجودی آن و تلاشی که برای برپایی امارت اسلامی در افغانستان در بیست سال گذشته انجام داده است، هیچگاه به توزیع قدرت و یا بخشی از قدرت بودن قانع نمیشود و تا برگشت به امارت طالبانی پیش از ۱۱ سپتمبر، میجنگد.
از سویی هم، دوام پیوند شبکهی القاعده با گروه طالبان و همکاری شان در اجرای برنامههای تروریستی در کشور، باعث دشوارشدن جنگ نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان برای حفاظت از امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور شده است.
با این حال، به باور کارشناسان امنیتی و نظامی افغانستان، گروه طالبان، شانس پیروزی در میدان جنگ را در برابر نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان ندارد؛ چیزی که برای دولت و نیروهای امنیتی-دفاعی افغانستان، امتیاز زیادی است. دولت افغانستان که در شروع تلاش برای صلح با گروه طالبان، زیر اثر سیاست امریکا در برابر گروه طالبان قرار گرفت و نتوانست کنشگری مستقل و فعالی از خود داشته باشد، اکنون با بیرونشدن امریکا به این حقیقت پی برده است که اجرای مفاد توافقنامهی صلح دوحه –رهایی زندانیان طالب- اشتباه بوده است؛ چیزی که معاون نخست ریاستجمهوری روز جمعه به آن تأکید کرد.
در چنین وضعیتی که خروج نیروهای ناتو قرار است تا چهار ماه دیگر به پایان برسد، دولت افغانستان جای تمرکز روی برنامههای صلح با گروه طالبان، باید به گزینهی نظامی رویارویی با گروه طالبان بیشتر توجه کند؛ چیزی که با توجه به تواناییهای نیروهای امنیتی افغانستان و پشتیبانی شهروندان از این نیروها، میتواند به سرکوب و شکست طالبان بینجامد. اکنون نیاز است که دولت افغانستان با پیشگرفتن دیپلماسی فعال در سطح منطقه و جهان، افکار عمومی را به سود خودش بچرخاند و جامعهی جهانی را به این قانع کند که گروه طالبان، صلحپذیر نیست و با گزینش دیپلماتهای کارکشته و توانمندی که بتواند برای جذب کمکهای نظامی و غیرنظامی جهانی برای جنگ در برابر گروه طالبان و تهدید القاعده در افغانستان، تلاش کند. با پیشگرفتن این روش میتوان به صلح نزدیک شد.