بن‌بست توافق‌نامه‌ی دوحه و رویارویی مجدد امریکا با طالبان

صبح کابل
بن‌بست توافق‌نامه‌ی دوحه و رویارویی مجدد امریکا با طالبان

توافق‌نامه‌ی دوحه بین طالبان و امریکا که بر اساس آن، باید تا ماه می سال جاری میلادی، امریکا افغانستان را ترک می‌کرد، پس از به‌تعویق‌افتادن خروج ناتو از ماه می به ماه سپتمبر و عدم حضور طالبان به گفت‌وگوهای صلح هم‌زمان با شدت جنگ، به بن‌بست خورده است.

امریکا، تصمیم دارد بیش از ۶۰۰ نیروی نظامی‌اش را برای امنیت سفارت این کشور در کابل نگه دارد و هم‌چنان ترکیه به عنوان عضو ناتو که باید نیروهایش را بر اساس توافق‌نامه‌ی دوحه از افغانستان خارج می‌کرد، قرار است بخشی از نیروهایش برای تأمین امنیت فرودگاه کابل، باقی بماند. طالبان که پیش از این، به ماندن نیروهای ترکیه واکنش نشان داده بودند، در پی نشر خبر عدم خروج بیش از ۶۰۰ نیروی امریکایی، به صبح کابل، گفته اند که پس از ماه می، این گروه هر کاری دلش بخواهد، می‌تواند علیه نیروهای امریکایی انجام دهد. ذبیح‌الله مجاهد، به صبح کابل گفته که تا اکنون خبر ماندن نیروهای امریکایی با طالبان در میان گذاشته نشده و اگر این خبر درست باشد، طالبان پس از زمان تعیین‌شده در توافق‌نامه‌ی قطر، حملات‌شان بر نیروهای امریکایی را سازمان‌دهی و اجرا خواهند کرد.

با توجه به وضعیت پیش‌آمده و تشدید جنگ در نقاط مختلف افغانستان، امریکا که احتمال می‌رفت به دنبال بهانه‌ای برای ماندن در افغانستان است، حضور نظامی‌اش در این کشور، حتمی شده است. ماندن نیروهای امریکایی و ترکی، به معنای لغو توافق‌نامه‌ی دوحه و درگیری نبرد تازه‌ای بین امریکا و طالبان است. هرچند، امریکا تلاش‌های زیادی به خرج داد که برای راه‌اندازی گفت‌وگوهای صلح و هم‌چنان کنترل بر تروریزم در افغانستان، به یکی از کشورهای همسایه‌ی افغانستان عقب‌نشینی کند؛ اما مخالفت کشورهای همسایه از جمله تاجیکستان، اوزبیکستان و پاکستان مبنی بر ایجاد پایگاه نظامی امریکایی در خاک این کشورها، ظاهرا گزینه‌ی دیگری ندارد جز این که در افغانستان بماند و از قدرت‌‌گرفتن گروه‌های تروریستی از جمله القاعده زیر سایه‌ی طالبان، جلوگیری کند.

هم‌زمان با اعلام خروج نیروهای امریکایی، تحلیل‌هایی دست‌به‌دست شد که اقدام جو بایدن را، جنگ روانی توصیف کرد. بر مبنای این تحلیل‌ها، امریکا با اعلام خروج نیروهایش، منتظر است وضعیت افغانستان بدتر شود و دلیل محکمی برای ماندن در این کشور پیدا کند. طبق این برداشت، آن چه امریکا انتظار داشت، پیش از خروج کامل نیروهایش از این کشور، اتفاق افتاد. طالبان، جنگ را شدت بخشیدند و در فاصله‌ی دوماه، توانستند نزدیک به پنجاه ولسوالی را سقوط داده و برخی از شهرها را در محاصره‌ی نظامی در آورند.

اگر واقعا امریکا به دنبال بهانه‌ای برای ماندن بود، این همان بهانه‌ای بود که نیاز داشت. وضعیت به‌وجودآمده، برخی از شهرها را به گونه‌ی کامل در وضعیت نظامی درآورده و باشندگان شهرهایی که هنوز طالبان از آن فاصله دارند نیز، نگران آینده‌ی نه چندان دوری استند که ممکن این گروه را بر سرنوشت‌شان حاکم کند. ماندن امریکا، جدا از بهانه‌ی حفاظت از دست‌آوردهای دو دهه‌ی اخیر افغانستان، دلایل دیگری نیز دارد که می‌توان به قوت‌گرفتن القاعده و رویارویی نظامی و اقتصادی با چین اشاره کرد.

امریکا، خصومت دیرینه‌ای با القاعده دارد و برای این که مطمین شود دوباره از سوی القاعده تهدید نمی‌شود، افغانستان تنها کشوری است که می‌تواند با حضور در آن، این گروه را خثنا کند. هرچند، جو بایدن، هنگام اعلام خروج نیروهایش از افغانستان، گفت که امریکا به دو هدفش در این کشور –کشتن بن لادن و نابودی القاعده- رسیده است؛ اما هم‌زمان با پیش‌روی طالبان، مقامات نظامی و استخباراتی امریکا، از جان‌گرفتن دوباره‌ی القاعده گفتند و این که ممکن تا دو سال دیگر، این گروه برای امریکا تهدید نظامی به شمار برود.

موضوع دیگری که ماندن امریکا در افغانستان را توجیه می‌کند، رویارویی این کشور با چین است. در نشست سران ناتو که چند هفته پیش برگزار شد، کشورهای صنعتی عضو این پیمان، از پیش‌رفت اقتصادی و نظامی چین اظهار نگرانی کرده و گفتند که باید جلو پیش‌روی چین را گرفت. امریکا، سردم‌دار مقابله‌ی گروه هفت با چین است و افغانستان، اولین میدان این مقابله. بنا بر این، احتمال این که امریکا این میدان را برای چین واگذار کند، بعید به نظر می‌رسد.