
آقای دانش، معاون رییسجمهور، روز یکشنبه، در نشستی مربوط به مبارزات انتخاباتی در کابل گفته است که حکومت افغانستان به انتخابات اولویت میدهد. با این که دور نهم گفتوگوهای صلح به پایان رسیده است، باز هم معاون رییسجمهور، از ابهام این گفتوگوها خبر داده و گفته است که «مسألهی صلح پیچیده است؛ این پروسه بسیار زمانگیر و نفسگیر شده که هنوز هم بعد از ۹ ماه تلاش هنوز هم به هیچ نتیجهی روشن نرسیده است.»
با این که دور نهم گفتوگوهای صلح میان طالبان و امریکا به پایان رسیده است، از سوی ریاستجمهوری کشور خبر از ابهام در آن داده شده و این نشان میدهد که هنوز هم حکومت در جریان دقیق این پروسه قرار نگرفته است. چیزی که بیشتر مردم را در سردرگمی فرو برده، همین ابهامی است که در جریان گفتوگوهای صلح میان ایالات متحدهی امریکا و گروه طالبان وجود دارد.
البته، بسیاری از تیمهای انتخاباتی در کشور، اعلام کرده اند که صلح برای آنان در اولویت قرار دارد و اگر قرار باشد از این دو، یکی را برگزینند، به صلح رأی خواهند داد. این در حالی است که در نشست دیروز، سرور دانش، در واکنش به این اظهارات، این تیمها را به دو دسته تقسیم کرده و گفته است که یا به خود باور ندارند و یا هم در رابطه به طالبان قرار دارند.
گذشته از این که نشستهای انتخاباتی بیشتر برای ارائهی برنامهها و یادآوری ضعف رقیبان تدارک میشود؛ دو مورد یادشده در این نشست، از اهمیتی فراتر از مبارزات انتخاباتی برخوردار است. مورد نخست، ابهامی است که گفتوگوهای صلح را پرسشبرانگیز کرده و مورد دوم، تلاش اکثریت تیمهای انتخاباتی برای مشروعیت بخشیدن به خواستهی ضد مردمی گروه تروریستی طالبان است.
در صورت تحلیل مورد نخستین، به این نتیجه میرسیم که دولت افغانستان نتوانسته است در گفتوگوهای صلح، به برنامهی خوبی برای رسیدن به موقف جدی در برابر طالبان دست پیدا کند. البته نقش ایالات متحدهی امریکا را نیز نباید در عدم همکاری با همپیمانان افغانش، نادیده گرفت؛ زیرا آنچه حکومت افغانستان را در این گفتوگوها در حاشیه گذاشته است؛ تعهد امریکا برای تسهیل گفتوگوهای بینالافغانی صلح است که در آن حکومت افغانستان و گروه طالبان به عنوان دو طرف اصلی جنگ، رو در روی هم به مذاکره میپردازند.
مورد دومی اما؛ نگرانکنندهتر است و ممکن است سبب تقویت هرچه بیشتر موقف گروه طالبان در برابر حکومت افغانستان که در واقع، نمایندهی نظام جمهوری است، باشد. این موضوع حتا میتواند، همسویی با طالبان تلقی شود و افراطگرایی را بیشتر از پیش تقویت کند.
با آن هم نیاز است تا گفتوگوهای صلح برای مردم افغانستان، روشن شود. با روشن شدن این گفتوگوها و توافقنامهای که قرار است میان طالبان و ایالات متحدهی امریکا به امضا برسد، دولت نیز میتواند موضع بهتری بگیرد؛ موضعی که با آگاهی از شرایط توافقنامه گرفته میشود، بحث دیگر تیمیها و احزاب سیاسی در کشور را نیز جهت میدهد و میتواند آن را به یک تفاهم کلی برساند؛ توافقی که شاید افغانستان را برای رسیدن به یک موضع واحد کمک کند.
جدل بر سر اولویتبخشی به صلح و انتخابات، روزبهروز، اختلافبرانگیز میشود؛ تا حدی که برخی از سیاسیون افغانستان، هشدار مذاکرهی مستقیم با طالبان را داده اند؛ هشدارهایی که در نهایت، جز منفعت طالبان نتیجهای در پی ندارد.
از خوانش استعاریِ جدل دو پروسهی ملی در افغانستان، میتوان چنین برداشت کرد که تنشهای سیاسی اخیر، سبب شده که دو تیپ از تفکر در تقابل هم قرار بگیرد؛ آنانی که به انتخابات اولویت میدهند و موضع مردمی پیدا کرده اند و آنانی که به صلح اولویت میدهند؛ اما متهم به موضعی مترادف به موضع طالبان اند.
نداشتن موضع یکدست در رابطه به مباحث ملی، همواره از نگرانی و مشکلهای اصلی در سیاست افغانها به شمار رفته است و سبب دگرگونیهای نامطلوب بسیاری شده است؛ طوری که جنگهای داخلی سالهای گذشته نیز بیانگر همین ناهماهنگیها بود.