پس از چند روز تعلل طالبان در پاکستان و دیدار با سران حکومت این کشور، گفتوگوهای میانافغانی وارد فاز جدیدی شده است. ملا عبدالحکیم که از افراد تحت حمایت ملا عبدالمنصور، رهبر پیشین طالبان است به جای ملابرادر، رهبری تیم ۲۱ نفرهی طالبان، در گفتوگوهای میانافغانی را در قطر به عهده گرفته است. ملاعبدالحکیم، قاضیالقضات طالبان در زمان ملا عمر؛ بیشتر نقش مشاور را برای گروه طالبان داشت، تا مقام رسمی. پس از کشته شدن ملاعمر، ملا عبدالحکیم سمت قاضیالقضاتی طالبان را گرفت. به گزارشی از اندیپندت فارسی، ملا اخترمحمد منصور و ملا عبدالحکیم از قوم اسحاقزی یکی از اقوم سرمایهدار کندهار استند که از میان این دو، ملا عبدالحکیم از جایگاه معتبر روحانی در میان گروه طالبان، برخوردار است و پدر نسل دوم طالبان در مدارس دیوبند، پس از شکست طالبان در سال ۲۰۰۱ میباشد.
ملا عبدالحکیم با جایگاه روحانیای که در میان طالبان دارد، پس از کشته شدن ملاعمر، نقش اساسی در گزینش ملا اخترمحمد منصور را داشته است. تغییر جایگاه رهبری طالبان و سخنگوی این گروه، در موقعیت اساس گفتوگوهای صلح میانافغانی، نه تنها یک تغییر تکنیکی است، بلکه کلیت استراتیژی طالبان را نیز در این گفتوگوها، متفاوت کرده است. این تغییرات میتواند تمام سنجشها و پالیسی حکومت افغانستان را در گفتوگوهای صلح، با چالش روبهرو کند.
تغییرات وارد شده در رهبری طالبان و عدم شناخت ملاعبدالحکیم، کار را برای هیأت گفتوگوکنندهی افغانستان، سختتر میکند؛ زیرا ممکن است، تمام خواستهای طالبان در گفتوگوها، به گونهای مطرح شود که دور از انتظار هیأت رهبری افغانستان باشد و گفتوگو را برای هیأت حکومت افغانستان، دشوارتر کند.
سوی دیگر این قصه، برجستهشدن نقش ملا اخترمحمد منصور است که بیشتر از حمایت روسیه و ایران در میان طالبان، برخوردار بوده و از قوم اسحاقزی و نزدیکان مولوی عبدالحکیم است. با گمارش ملا عبدالحکیم و نزدیکی اش با ملا اخترمحمد منصور، چنان مینماید که امریکا و پاکستان، میخواهند در صلح افغانستان، نقش روسیه و ایران را برجسته کنند تا با مشکلات تنشزا در میان طالبان روبهرو نشوند؛ زیرا اکثر طالبان جنوب، علیالخصوص کندهاریها، متعهد به مولوی اخترمحمد منصور استند که این مولوی، از حمایت مالی دو کشور «روسیه و ایران» در جنوب افغانستان، برخوردار است. برجستهشدن نقش مولوی اخترمحمد منصور در گفتوگوهای میانافغانی، یک احتمال دیگر را نیز مطرح میکند؛ امریکا و پاکستان، نگران تنشها و دو دستگی در میان طالبان، هنگام گفتوگوها استند که با این روش، حداکثر تنشزدایی را از میان طالبان در زمان گفتوگوها بردارند.
جهت دیگر گزینش مولوی عبدالحکیم، اساسیترین بحث گفتوگوهای میانافغانی است. دولت افغانستان و جامعهی جهانی، همواره در گفتوگوهای پیشین صلح و در پیامهای رسانهای تاکید به کاهش خشونت و آتشبس داشته اند و میخواهند، پیش از آن که وارد فاز جدی گفتوگوها شوند به یک توافق نسبی، نسبت به آتشبس برسند. گزینش مولوی عبدالحکیم، میتواند راه را برای آتشبس هموار کند و بدون آتشبس گفتوگوهای صلح، میان دولت افغانستان و طالبان، به جایی نمیرسد.
اگر قرار باشد میان دولت افغانستان و گروه تروریستی طالبان توافق آتشبس در زمان گفتوگو های صلح، صورت گیرد و بتوانند دو دستگی را از میان گروه طالبان بردارند، گزینش مولوی عبدالحکیم، رسیدن به این هدف را هموار میکند و با این گزینش، میشود تا حد امکان دو دستگی را از میان طالبان بردارند و به نتیجهی مطلوب؛ آتشبس و توافق نسبتی برسند. برداشته شدن دو دستگی از میان طالبان «دستهی مولوی هیبتالله و مولوی اخترمحمد منصور» اگر چه طالبان را قدرتمند میکند؛ اما برای آغاز جدی گفتوگوها و رسیدن به صلح، نیاز است و دولت افغانستان، تمام جوانب و قدرتمند شدن طالبان را در نظر بگیرد تا بتواند پیروز میدان گفتوگوهای میانافغانی باشد.