شکست بن‌بست‌های قطر پیش از نشست ترکیه؛ دیگر بهانه‌ای نیست

صبح کابل
شکست بن‌بست‌های قطر  پیش از نشست ترکیه؛ دیگر بهانه‌ای نیست

در انتظار و هم‌زمان با انتشار طرح شورای عالی مصالحه، از سوی هیئت چهارگانه –قطر، ترکیه، امریکا و سازمان ملل- اصول‌نامه‌ای به‌نام «اصول مشترک نه ماده‌ای» منتشر شد که گفته می‌شود برای هر دو هیئت دولت و طالبان، فرستاده شده تا نظرشان را در مورد آن، متحد ساخته آماده اشتراک به نشست استانبول شوند.
هم‌زمان، طرحی نیز از سوی ریاست جمهوری افغانستان به دست رسانه‌ها رسیده است. مشخص نیست که آیا این هم‌زمانی را به فال نیک گرفته و امیدوار باشیم که همانند اتحادی که در انتشار طرح‌ها وجود داشت آیا در واقعیت و در طرح کلی نیز، یک موضع مشترک برای رسیدن به صلح به‌وجود خواهد آمد یا نه؟!
می‌توان فهمید که طرح‌های شورای عالی مصالحه و ریاست جمهوری کشور، قبل از قبل آماده و در اختیار طرف‌هایی چون قطر، ترکیه، امریکا و سازمان ملل گذاشته شده؛ زیرا آن‌چه به نام اصول مشترک نه ماده‌ای به رسانه‌ها رسیده است، ضمیمه‌ای در عنوان خود دارد که عبارت «دیدگاه هیئت افغانستان» است؛ یعنی چنین عنوانی است: اصول مشترک نه ماده‌ای (قطر، ترکیه، امریکا و سازمان ملل) و دیدگاه هیئت افغانستان.
چنین به نظر می‌رسد که اصول‌نامه فرستاده شده، موردپسند همه طرف‌ها باشد زیرا موادی که در آن آمده است، هم مطابق به آرای حکومت است و هم نزدیک به خواست طالبان.
این اصول، آن‌چنان‌که از نامش پیدا است، بیشتر از سوی کشورهای یادشده، دارای اهمیت می‌شود و طوری به نظر می‌رسد که تصمیم نهایی را نه طالبان و حکومت افغانستان در این مورد بلکه همان کشورها گرفته‌اند. مواد نه‌گانه، همان اصولی را نشان می‌دهد که باید در نشست دوحه از سوی دو هیئت دولت و طالبان برای پیشبرد گفت‌وگوها آماده می‌شد.
مورد مهمی که به چشم می‌خورد، آتش‌بس سه ماه است؛ چیزی که بارها از سوی دولت افغانستان بر آن تأکید می‌شد و از پیش‌شرط‌های آن برای ادامه گفت‌وگوها بود. مورد دیگر مدنظر گرفتن حقوق بشری زنان و در کل تمامی مردم کشور است. با این‌که کمتر بر موارد موردپسند طالبان می‌توان اشاره کرد اما کلیت اصول‌نامه طوری است که همه جوانب را برای راضی نگه‌داشتن دو طرف در نظر گرفته است.
بارها از سوی طرف‌های درگیر در صلح افغانستان، گفته شده بود که نشست ترکیه، تکمیل‌کننده نشست قطر خواهد بود اما هرگز به روشنی اشاره‌ای به چگونگی این مکمل نشده بود. حالا اما نسبتاً روشن است که مفهوم واقعی این گفته، اصلاح نشست دوحه در استانبول بوده است.
نشست دوحه نتوانست به اصول‌نامه مشترک برای ادامه دادن به گفت‌وگوها دست یابد اما؛ پیش از شروع گفت‌وگوها در دوحه، هیئت چهارگانه‌ی قطر، ترکیه، امریکا، سازمان ملل، این نقص را برطرف کرده است.
نشست دوحه نتوانست، راهی برای آتش‌بس پیدا کند اما؛ پیش از آغاز گفت‌وگوها در استانبول، رایزنی‌های مفیدی برای برقراری آتش‌بس سه‌ماهه صورت گرفته است. هم‌چنان حقوق بشری مردم افغانستان به‌خصوص زنان که یکی از موارد نگران‌کننده محسوب می‌شد، پیش از پیش در اصول‌نامه هیئت چهارگانه، موردبحث قرار گرفته است.
به نظر می‌رسد، دولت افغانستان و طالبان، فقط می‌خواهند آرای یکدیگر را که در اصول‌نامه آمده به آن توجه شده بررسی کنند؛ یعنی به این بپردازند که کدام‌یک سهم بیشتری در اصول گفت‌وگوها دارند. اگر این مورد، سبب اختلاف نشود، دلیل دیگری را نمی‌توان سراغ گرفت که مانع برگزاری نشست ترکیه شود.
طرح‌های شورای عالی مصالحه و ریاست جمهوری نیز، خیلی متضاد به نظر نمی‌رسند و این امیدواری وجود دارد که شاید، یک موضع مشترک بین سیاست‌مداران افغانستان در استانبول به وجود بیاید. تنها مورد، قانون اساسی افغانستان است که باید، مواد موردبحث آن‌که نزد حکومت افغانستان، در اولویت قرار دارد و می‌تواند چارچوب کلی نظام را نگه دارد، مشخص شود.
در یک جمع‌بندی کلی، باید گفت؛ اشرف‌غنی دیگر راهی برای ایجاد چالش ندارد مگر این‌که به‌صراحت اختلاف خودش را با گفت‌وگوهای صلح و آمدن حکومت انتقالی ابراز دارد.