برگشت به تفکر جهادی؛ آن‌چه عبدالله را به کشورهای اسلامی کشاند

صبح کابل
برگشت به تفکر جهادی؛ آن‌چه عبدالله را به کشورهای اسلامی کشاند

سفرهای آقای عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحه‌ی افغانستان برای جلب حمایت‌ها از گفت‌وگوهای صلح افغانستان، از مدتی به این‌سو آغاز یافته است. نتیجه‌ای که این سفرها در پی داشت، چیزی نیست جز تکرار مکررات اعلام حمایت از این روند که آن هم تاثیری جز خبرسازی نداشته است.
قبل از این سفرها، جمهوری اسلامی ایران از نبود مشوره و نظرخواهی حکومت افغانستان در امور صلح، گلایه کرده بود. عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه‌ی ایران، گفته بود که روی‌کرد حذفی و یک‌جانبه‌گرایانه در روند صلح افغانستان مورد قبول نیست. او تاکید کرده بود که؛ مشورت با کشورهای همسایه‌ی افغانستان و رفع نگرانی آن‌ها تضمین‌کننده‌ی موفقیت دولت افغانستان در اجرای هرگونه توافق صلح است.
عبدالله عبدالله تا اکنون پنج سفر به کشورهای پاکستان، هندوستان، ایران، ازبیکستان و سپس ترکیه داشته که هرکدام، نقش اساسی در صلح افغانستان بازی می‌کند. با وجود تاثیر این کشورها؛ اما نکته‌ی مهم، نه فقط مشوره با آن‌ها برای جلب حمایت‌ها، بلکه مباحثی از قبیل مداخله‌ها در روند صلح است.
کشورهایی که در صلح افغانستان به شکل‌های مستقیم و غیرمستقیم دخیل اند، منافعی دارند که می‌تواند در صورت حل‌نشدن مشکل‌های داخلی بر سر نقش و سهم احزاب و سیاست‌مداران در امور صلح، منجر به زمینه‌سازی‌ها برای استفاده‌ی غیر دیپلماتیک و دموکراتیک از صلح شود.
موانع موجود بر سر راه صلح افغانستان در کنار نبود برنامه‌ای برای تضمین‌ منافع همسایگان، نبود اتفاق نظر جمعی بین احزاب، سیاست‌مداران و دولت است. پراکندگی در امور صلح کشور، به حدی است که می‌تواند خطری بیش‌تر از قبل را برای مردم به وجود بیاورد.
دیدارهای آقای عبدالله با سران کشورهای همسایه، دیدارهایی نیست که بتواند راه‌ را برای صلح مهیا کند؛ بیش‌تر از این‌ها و بیش‌تر از سفرهایی که او به انجام رسانده است؛ ایجاد نشستی چندجانبه با اهداف مشخص بین همسایگان افغانستان با میزبانی مقام‌های حکومتی لازم است.
نشستی که در آن روشن شود که چه کارهایی مربوط به کشورهای همسایه و چه کارهایی هم مربوط به دولت افغانستان است؛ چنین نشستی هم آسیب‌شناسی از گفت‌وگوها را در پی دارد و هم تعهد کشورهای همسایه را به حمایت از روند موجود تضمین می‌کند.
به نظر می‌رسد که رهبری شورای مصالحه‌ی افغانستان، بیش‌تر خواهان حمایت کشورهای اسلامی از گفت‌وگوها است. به غیر از هند، همه‌ی میزبان‌های عبدالله عبدالله، کشورهای اسلامی بوده ‌اند و تاکیدی هم در این میان بر روی حمایت علمای دینی آن کشورها وجود داشته است؛
به طور مثال در سفر به ازبیکستان، یکی از دیدارهای آقای عبدالله با رییس کمیسیون امور دینی جمهوری ازبیکستان بود. رییس شورای عالی مصالحه‌ی ملی، هم‌چنان در سفر خود به ترکیه خواهان حمایت علمای دینی آن کشور از گفت‌وگوهای صلح افغانستان شده بود. او در دیدار با علی ارباش، رییس سازمان امور دینی جمهوری ترکیه خواهان حمایت علمای دینی ترکیه شد.
جنگ افغانستان، جنگ مذهبی نیست؛ اما جنبه‌های دینی آن غیر قابل انکار است. علمای دینی کشورهای اسلامی می‌توانند نقش به خصوصی در روند گفت‌وگوها داشته باشند. با این وجود، دخیل‌کردن علمای دینی این کشورها و درخواست حمایت از کشورهای اسلامی صرف، فضای سیاسی را تا حد زیادی به سمت سیاست‌های دینی‌ اطراف کشور خواهد برد؛ خطری که می‌تواند طالبان را بیش‌تر از پیش به ایجاد قواعد سخت‌گیر دینی ترغیب کند. اگر قرار باشد، گفت‌وگوهای صلح در دوحه نتیجه‌ای در پی داشته باشد، علمای دینی کشورهای اسلامی، باید بر نقد افکار طالبانی پافشاری کنند نه صرف بر حمایت از گفت‌وگوها. دلیل اصلی سرازیرشدن اعلامیه‌هایی از سوی علمای دینی در کشورهای مختلف، مبنا بر حرام‌خواندن جنگ افغانستان، بیش‌تر از همه، تلاش آنان به ایجاد یک نظام شدید اسلامی در افغانستان است.
هیچ یک از علمای دین در کشورهای دیگر، روشن نکرده است که جنگ از طرف که است. علمای دین -حتا بسیاری از علمای داخلی- جنگ جاری را مطلقا حرام خوانده و هرگز نگفتند که چه کسی بر این عمل حرام بیش از همه تاکید داشته است. نظر به آن‌چه این‌ها اعلام می‌کنند، هم طالبان و هم نیروهای امنیتی کشور که به خاطر حفظ جان مردم و آزادی‌های یک کشور دموکراتیک می‌جنگند، به یک چشم دیده شده و هر دو از مرتکبین عمل حرام اند.
سفرهای آقای عبدالله، بیش‌تر به ایجاد یک جو دینی در برابر طالبان انجامیده است که می‌خواهد در ترازوی حساب‌وکتاب شرعی «با سنگ گذاشته شده از سوی طالب‌ها»، برابری کند. این که چنین برابری‌ای چه هدفی را دنبال می‌کند واضح است؛ حمایت علمای دینی از روند صلح به نفع شورای مصالحه، آقای عبدالله را دوباره به گذشته‌ی تاریخی اش، جهاد ارجاع می‌دهد.