گفته میشود که با آغاز گفتوگوهای صلح افغانستان، خشونتها نیز در کشور افزایش مییابد. درکی که قبلاً از تأثیر گفتوگوها بر اوضاع کشور وجود داشت نیز، همین را میرساند.
تأثیر سوی گفتوگوها بر جنگ، متضاد با نفس مذاکره برای صلح است اما؛ بنا بر نقش کشورهای دیگر در ایجاد آن، چندان هم دور از توقع نیست. پس از پایان دور نخست گفتوگوها و بازگشت هیئتها به مقرشان، گروه طالبان به پاکستان رفت؛ این آغاز رسمیسازی حمایت این کشور از طالبان بود.
پاکستان، خواستار حکومتی در افغانستان است که تحت تأثیر منافع آن دست به سیاستگذاری بزند و این خواسته، بدون سهم گسترده طالبان در قدرت، بهدست نخواهد آمد.
برای رسیدن طالبان به قدرت، نیاز است تا حکومتی موقت با تفاهم دو هیئت ایجاد شود، حکومتی که زمینه را برای ایجاد یک دولت مشارکتی با طالبان زمینهسازی کند و در آن سهم زیادی به آنان برسد.
هیئت حکومت که به کشور بازگشته بود، دوشنبه، دوباره به دوحه میرود، بحث اصلی نیز نظر به گفتهی اعضای آن، بر سر تقسیم قدرت خواهد بود. این بحث در حالی مطرح میشود که هیچیک از اعضای هیئت گفتوگوکننده، نگفته که چه توافقهایی زمینهساز مرحله دوم گفتوگوها بوده است.
برای رسیدن به مرحله بحث بر سر تقسیم قدرت، نیاز است تا توافقهایی برای کاهش خشونت، تعریفی از حضور طالبان در کشور بهعنوان یک گروه سیاسی شریک در قدرت و در کل چشماندازی به آینده سیاسی، صورت گرفته باشد.
اکنون، بدون هیچ روشنیای بر این موارد، هیئت حکومت به سمت بحث بر سر تقسیم قدرت میرود و همچنان اذعان میدارند که همزمان با آغاز دور دوم گفتوگوها، جنگ در کشور شدت مییابد و طالبان به دستآوردهای ما در سالهای گذشته، توجهی ندارند.
میبینیم که همهچیز برخلاف مردم و دور از چشم مردم در حرکت است. بدون شک بهزودی شاهد توافقی بر سر حکومت موقت خواهیم بود و این آغاز تنشهای مرگبار برای افغانستان است.
آنچه، هیئت حکومت زیر نام «ارزیابی دور اول گفتوگوهای صلح و چشمانداز آینده» برایمان شرح داد، چیزی نبود جز برداشتهای کلی و تکنفری از آنچه در دوحه گذشته است. چشماندازی هم اگر به وجود آمده، خبر از جنگ و نابودی نظام دموکراتیک نیمبند کشور میدهد.
با دیدن چنین شرایطی، تن دادن به گفتوگو با طالبان، بهخصوص در مورد تقسیم قدرت، نهتنها ناکامی هیئت را برملا میسازد که سیاست پنهانی آن را در مورد صلح نیز نشان میدهد. سیاستی که در تفاهم با طالبان به وجود آمده و مردم را بهکلی از آینده کشور و دخالت در شکلدهی آن، دور نگه میدارد.
با ادامه گفتوگوها در دوحه، حکومت که خواستار تغییر مکان مذاکره با طالبان بود، شکست خورد و اکنون بازگشت هیئت به دوحه با وجود احتمال شدت جنگ بهدلیل مناقشههای احتمالی، شکست دیگری را نشان میدهد.
در یک ارزیابی کلی میتوان فهمید که شکست سوم حکومت با ایجاد حکومت موقت رقم میخورد و طالبان به همکاری کشور حامی خود پاکستان، پیروز گفتوگوهای دوحه است.
با وجود وضاحت کامل شکست حکومت در گفتوگوها و برعکس شدن انتظارات از مذاکرهها در دوحه، هنوز هم دولت افغانستان برای گفتوگو به دوحه هیئت میفرستد.
هیئت حکومت با خبر شدت گرفتن جنگ بهدلیل آغاز دور دوم گفتوگوها به دوحه برگشت و این یعنی، گفتوگوهای صلح بهجای کاهش خشونت بیشتر بهشدت آن دامن زده است. ماجرایی که میتواند بیهودگیِ امیدواری به صلح را در افغانستان اثبات کند و با زیر سوال بردن حکومت، خطر بیشتر شدن جنگ را افزایش بدهد.
در این ماجرا، هم حکومت مرموز و غیرقابل اعتماد است و هم شریکش؛ شورای عالی مصالحه که وظیفه اصلی برنامههای مرتبط به صلح را بهعهده دارد.
نتیجه کلی اینکه گفتوگوها با طالبان، تاکنون کاملاً در اختیار این گروه و به مراد آنان پیش رفته است. تردیدی هم نیست که با آغاز دور دوم مذاکره، پیروزیهای این گروه، سبب تغییر نظام در افغانستان شود که در تمام این ماجرا، مقصر اصلی حکومت و شورای مصالحه خواهد بود.