تجمع عالمان دین برای صلح در افغانستان؛ تاکید بر تغییر نظام داشت

صبح کابل
تجمع عالمان دین برای صلح در افغانستان؛ تاکید بر تغییر نظام داشت

بحث داشتن حکومت دینی در افغانستان، ریشه در وجود عقاید مردم این کشور دارد. عقاید، همیشه سازنده‌ی ساختارهای اجتماعی در جامعه‌ها بوده است. اکثر اوقات، عقاید پرطرف‌دار، بر امور کشورها حاکمیت پیدا می‌کند. آن‌چه که نیاز مان را به یک سیستم همه‌گیر در حکومت‌داری، برجسته می‌سازد، ریشه در همین موضوع دارد.
جامعه‌ی آزاد، ساختاری دارد که هر عقیده‎‌ای، مخصوصا عقیده‌های مذهبی در آن، بدون در نظرداشت محدودیت‌ کمی پیروان آن، اجازه‌ی فعالیت و بروز داشته باشد. در صورتی که بخواهیم چنین جامعه‌ای را بسازیم، ضرور است که ابتدا حاکمیت یک مذهب را از دیگران ساقط کنیم.
آن‌چه که امروزها در دوحه‌ی قطر به عنوان یک بن‌بست بر سر راه گفت‌وگوهای صلح، مطرح شده نیز اشاره به حاکمیت مذهب‌ها بر اساس کمیت پیروان آن دارد؛ در حالی که خواسته‌ی آنان ربطی به صلح ندارد و خود مانعی بر سر راه صلح است.
به تازگی سازمان دفاع از ملل آسیب‌زده درآلمان، گفته است در افغانستان از اقلیت‌های مذهبی محافظت نمی‌شود و بر عکس به شکل سیستماتیک، تلاش بر حذف آنان صورت می‎‌گیرد. مدیر اجرایی این سازمان، آقای اولریش دیلیوس، گفته است: «باید چه‌قدر مکتب در افغانستان انفجار داده شود تا جامعه‌ی جهانی درک کند که بدون حفاظت از اقلیت‌ها، در افغانستان صلحی وجود نخواهد داشت؟»
طالبان، بنابر زیاد‌بودن پیروان مذهب حنفی، می‌خواهند امور حکومتی در افغانستان را مطابق به برداشت‌های شرعی این مذهب بنا کنند؛ ولی مذهب‌های دیگری چون مذهب‌های شیعه‌، این را خلاف واقعیت جامعه می‌دانند.
باید هر عقیده‌ای، در قانون اساسی مورد توجه باشد و در رسیدگی به آن، قانونی مشخص و مطابق با اصول فقهی مذهب‌های مختلف، وجود داشته باشد. در این صورت، می‌توان ادعا کرد که جامعه‌ای با درنظرداشت کثرت عقاید، ساخته شده که می‌تواند، آزادی هر فردی را تضمین کرده و موجب برپایی صلح شود.
از سال‌های دور، عقاید دینی تعیین‌کننده‌ی امور مملکت بوده‌ است؛ با این که تنها در دو دور؛ حکومت مجاهدین و حکومت طالبان، عالمان دینی توانستند در راس قرار بگیرند -و متاسفانه هر دو بار به دلیل نداشتن باور به کثرت‌گرایی، موجب جنگ‌های خانمان‌سوز در افغانستان شدند- با آن هم، هر حکومتی در افغانستان، بر اساس مشوره و رای آنان بنا شده است.
جمهوری اسلامی افغانستان به عنوان نام رسمی کشور در بین جهانیان، قانون اساسی و… همه، نشان می‌دهد که کشوری که ما در آن زندگی می‌کنیم، یک کشور اسلامی است. بنا بر این، ادعای ایجاد حکومت اسلامی در صورت وجود آن و پافشاری بر تک‌مذهبی بودن آن، چیزی جز تفرقه و جنگ به بار نخواهد آورد.
روز یکشنه، عالمان دین در یک تجمع، خواستار پایان جنگ جاری در افغانستان شدند و آن را حرام خواندند؛ واکنشی که سال‌ها بود مردم افغانستان از عالمان دینی توقع داشتند. هم‌چنان دیروز، وزارت خارجه‌ی کشور از گردهم‌آیی عالمان دینی در بنگلادیش خبر داد که نشان می‌داد برای پایان‌دادن به جنگ جاری در کشور سازمان یافته است. تجمع عالمان در این کشور، بی‌ربط به گردهم‌آیی عالمان دینی افغانستان نیست؛ زیرا هر دو به یک مورد تاکید کرده اند.
تجمع آنان در شرایط کنونی، چیزی جز تاکید بر تغییر نظام افغانستان را بیان نمی‌کند. متاسفانه، عالمان دینی، همیشه زمانی نقش برجسته‌تری را در افغانستان به دوش گرفته اند که خواهان تغییر نظام‌های پابرجا در کشور بوده اند.
تجمع عالمان دینی کشور در کنار اعتراض به جنگ جاری، پیام روشن دیگری نیز داشت؛ آنان گفتند: «هیئت‌های حکومت و طالبان، روی آوردن حکومت اسلامی و خارج‌شدن نیروهای خارجی از کشور توافق کنند و از خواست‌های بی‌جا بگذرند.» این پیام، کاملا هم‌سو با رای طالبان در مورد آینده‌ی افغانستان و شرایط کنونی است. طالبان، خواستار ایجاد «حکومت اسلامی» با وجود جمهوری اسلامی استند، طالبان، خواستار خروج نیروهای خارجی از افغانستان استند؛ در حالی که یکی از نگرانی‌های مردم افغانستان و هم‌چنان کشورهای خارجی؛ حتا روسیه، خروج نیروهای خارجی به خصوص امریکایی از افغانستان است.
ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه، در مصاحبه‌ای با یکی از شبکه‌های تلویزیونی در روسیه، خروج نیروهای امریکایی را خطرناک خوانده است. این اظهارنظر نشان می‌دهد که امکان جان‌گرفتن دوباره‌ی تروریزم در افغانستان پس از صلح، در حدی است که کشورهای رقیب نیز حاضر به حضور یک‌دیگر برای مبارزه با آن در محدوده‌های امنیتی خود استند.
خواست عالمان دین برای ایجاد حکومت اسلامی، ترسناک‌تر از حضور شبکه‌های تروریستی است؛ زیرا نشان می‌دهد که زمینه‌ی هم‌رایی با طالبان در چه حد رسیده و اگر توافقی با این گروه صورت بگیرد، حمایت عالمان دین به جای دست‌آوردهای مردم در سال‌های گذشته، از عقاید طالبانی است.