خلیل‌زاد برای پیروزی طالبان تلاش می‌کند نه پایان جنگ

صبح کابل
خلیل‌زاد برای پیروزی طالبان تلاش می‌کند نه پایان جنگ

حمله‌ بر دانشگاه کابل، تاثیرهایی هم روی افکار عامه در مورد صلح افغانستان و گفت‌وگوهای به‌بن‌بست‌خورده‌ی آن داشته است. تظاهرات دیرز در شهر کابل، اولین جرقه‌ی قابل تامل در این مورد بود. در آن تظاهرات، بسیاری خواستار لغو گفت‌وگوهای صلح حکومت با طالبان شدند.
به باور این عده، کاهش خشونت‌ها به ویژه کشتار غیرنظامیان، نتیجه‌ی نخستینی بود که با به‌وجودآمدن آن می‌شد به گفت‌وگوها امیدوار شد؛ اما افزایش حمله‎‌ها به مراکز آموزشی و تحصیلی، خلاف توقع مردم بوده که دیگر قابل تحمل نیست.
درک اشتباه در تحلیل اوضاع سیاسی، افکار عامه را به سمتی کشانده است که مستقیم از سوی کارگزاران اطلاعاتی و استخباراتی، کنترل شود. حمله‌ی دیروز را طالبان رد کرد و گروه داعش به عهده گرفت؛ مقام‌های حکومتی افغانستان، آن را به دوش طالبان انداختند و بسیاری نیز سعی کردند حمله‌های اخیر را که داعش به عهده می‌گیرد، بازی سیاسی از سوی طالبان قلم‌داد کنند.
از کسی پوشیده نیست که حکومت افغانستان در رقابت تنگاتنگی با گروه تروریستی طالبان قرار دارد؛ رقابتی که بازی‌های سیاسی زیادی را به وجود آورده است. نادیده‌گرفتن فعالیت‌های داعشی در شهرهای افغانستان به خصوص پایتخت، یکی از بازی‌های نگران‌کننده از سوی حکومت به شمار می‌رود.
با این حال، زلمی خلیل‌زاد، فرستاده‌ی ایالات متحده‌ی امریکا برای صلح افغانستان، خواستار اتحاد حکومت با طالبان برای مبارزه با داعش شده است. او گفته است: «به داعش یا هر تروریست دیگری اجازه‌ی ايجاد فضا برای انجام چنین اقدامات غیرانسانی را ندهید. برای صلح متحد شوید، راهی برای آتش‌بس یافته و توافق سیاسی را تسریع کنید. چنین گام‌ها، پاسخ درستی به این بربریت غیرقابل‌ بیان است.»
توقع خلیل‌زاد از حکومت و طالبان، توقع کورکورانه‌ای است که می‌توان آن را ناشی از خوش‌بینی یا اعتماد‌به‌نفس او نسبت به تاثیرگذاری حرف‌هایش در گفت‌وگوهای صلح دانست. آقای خلیل‌زاد، گویا نمی‌داند که جنگ کنونی میان حکومت و طالبان، نه تنها از میدان‌ها به میز مذاکره آمده که حتا وارد میدان‌های اطلاعاتی‌ای چون؛ استفاده از پراپاگنداها بر علیه یک‌دیگر شده است.
گروه طالبان سعی می‌کند، نیروهای امنیتی افغانستان را متهم به کشتار غیرنظامیان کند و در مقابل-با وجود سطح بالای تلفات غیرنظامیان از سوی طالبان- حکومت نیز سعی می‌کند، حمله‌های دیگر گروه‌های تروریستی را به طالبان نسبت بدهد؛ سیاستی که لااقل برای حکومت، اشتباه بزرگی به شمار می‌رود؛ زیرا نگرش افراد جامعه را نسبت به رفتارهایش، دگرگون کرده و باعث بی‌اعتمادی شان می‌شود.
تطاهرات دیروز مبنا بر خروج هیئت مذاکره‌کننده‌ی دولت از دوحه، خواستی بود که در میان سیاسی‌های افغانستان نیز طرف‌دار دارد. بدون شک بخشی از تلاش‌ها برای به چالش‌کشاندن گفت‌وگوهای صلح از سوی چنین افرادی در میان سیاست‌مداران است.
حکومت نباید، به طور قطع گفت‌وگوهای صلح را ترک کند؛ می‌تواند به عنوان اعتراض، بخشی از اعضای هیئت را به کابل خواسته؛ اما بخش کلیدی آن را برای رفع اختلاف‌ها، نگه دارد.
تلاش برای لغو گفت‌وگوهای صلح، خواست مردمی نیست؛ تلاشی برای ایجاد فرصت بدیل از سوی سیاست‌مداران برای گرفتن موقیعتی موازی با حکومت است.
در هفته‌های پسین، شاهد سفرهایی به پاکستان بودیم-اتفاقا اکثر ناامنی‌ها نیز پس از آغاز این سفرهای نامیمون رخ داده است-؛ سفرهایی که به روشنی پیام‌آور حکومت موقت و تغییر رهبری گفت‌وگوهای صلح بود.
شکی نباید داشت که تقاضای لغو گفت‌وگوها، نتیجه‌ی همان سفرها و سوغاتی‌های آمده از پاکستان است. تظاهرات دیروز، ربطی به مردم افغانستان نداشت؛ زیرا از آن استفاده‌ی ابزاری برای جهت‌دادن‌های سیاسی به اوضاع کشور شد.
گفته‌ی خلیل‌زاد هم، تلاشی برای دفع اتهام‌های حکومت به طالبان بود و هیچ هدف دیگری را دنبال نمی‌کرد؛ سوی نیت او از پیشنهاد اتحاد بین دو جناح درگیر اثبات می‌شود و برای ما نیز، باید روشن باشد که خلیل‌زاد جانب طالبان نه شهروندان افغانستان!