گفته میشود که سران گروه طالبان که طرف اصلی گفتوگوهای صلح و توافق برای آتشبس با امریکاییها اند، برای برقراری یکهفتهای آتشبس به توافق رسیده و از آن حمایت میکنند.
روندی که همه امیدوار اند به گفتوگوهای صلح و آتشبس دائمی در افغانستان کمک کند؛ چرا که زندگی در صلح حتا اگر برای یک هفته باشد، برای مردم افغانستان لذتبخش است. مردم از جنگ خسته اند و دوست دارند که پس از چند دهه جنگ و خونریزی، شبی با آرامش خاطر، سر بالین بگذارند، آرزوی که تا امروز محقق نشده است؛ اما در این میان سؤالهای زیادی وجود دارد که صلح با چه روش و مکانیزمی شدنی و امکانپذیر است؟ تکلیف این همه سال مبارزه، دموکراسی، آزادیهای مدنی، رسانه و ارزشهای به دست آمده چه خواهد شد؟ مشکل آن است که هنوز هم در داخل افغانستان و هم در بین کشورهای حامی افغانستان مکانیزم شفاف و روشن برای صلح و رسیدن به آتشبس و صلح وجود ندارد.
ساختار سیاسی و کشمکشهای اخیر انتخابات موجب شده است که شکافهای بزرگی بین گروههای سیاسی و حکومت افغانستان به وجود بیاید که میتواند، روی روند صلح و آتشبس تأثیرگذار باشد. هر چه اختلافها زیادتر باشد، مردم، حکومت و گروههای سیاسی افغانستان از موقف ضعیفتر وارد گفتوگوهای صلح خواهند شد؛ برای همین، پیش از هر چیز، باید وضعیت سیاسی، انتخابات و اجماع عمومی، حکومت و گروههای سیاسی داخلی مشخص شود. سالها شورای عالی صلح که در اصل یک امتیاز سیاسی برای برخی سیاستمداران بود تا هموارسازی مسیر و رسیدن به صلح، از بودجهی دولت افغانستان استفاده کرد تا زمانی که حکومت به جای آن، وزارت دولت در امور صلح را پایهگذاری و گفتوگوهای صلح را دولتی ساخت؛ مسألهای که موجب ناراحتی سران گروههای سیاسی به خصوص مجاهدین شد. کسانی که چند بار با سران طالبان مذاکره کردند.
حکومت طرفدار گفتوگو از سوی مقامهای دولتی است که طالبان حاضر به مذاکره با آنها نیستند. سران گروههای سیاسی- مجاهدین معتقدند که صلح پروسهی حکومتی نه که ملی و مردمی است. تضادهایی که در این اواخر ایجاد شده است، همه نشان از آن دارد که رسیدن به یک اجماع عمومی، آتشبس و صلح بین مقامهای افغان و طالبان بسیار ضعیف است.
بسیاری بر این عقیده اند که حتا گرِه کور انتخابات ریاستجمهوری افغانستان و این همه بلوا و جنجال ناشی از آن نیز وابسته به گفتوگوهای صلح و آتشبس است. امریکاییها پیش از امضای توافقنامه، خواستار آتشبس دهروزه با طالبان شده بودند که حالا به نظر میرسد طالبان پس از مشوره با سران خود در کویتهی پاکستان، با آتشبس یکهفتهای موافقت کرده اند. البته سران طالبان واکنش رسمی نسبت به این موضوع نداشته اند؛ اما بارها گفته اند که این توافق فقط با امریکاییها است، نه حکومت و مردم افغانستان. آتشبس با حکومت زمانی خواهد بود که گفتوگوهای بینالافغانی آغاز شود؛ گفتوگوهایی که با وضعیت سیاسی موجود در افغانستان مشخص نیست چه زمان، با چه توان و وضعیتی انجام خواهد شد.
در نخست باید تعریف درستی از صلح و چگونگی گفتوگوهای صلح بین طالبان، حکومت و مردم افغانستان وجود داشته باشد؛ چون مردم نیز دوست ندارند که دوباره به گذشته بازگشته و روزهای سیاه را تجربه کنند. مردم باید در گفتوگوها و روند مذاکرهها نقش داشته و یا کسانی که در این روند شریک اند، نماینده و حامل خواستهای مردم باشند تا دغدغههای عمومی در نظر گرفته شود، ارزشها پایمال نشده و همه چیز دودستی تقدیم کسانی نشود که نزدیک به ۲۰ سال است مردم و حکومت در برابر آنها جنگیده اند. باید حکومت تکلیف مذاکرههای صلح و آتشبس را در داخل و با کشورهای خارجی به خصوص امریکاییها مشخص کند که آیا این مانورها خوراک تبلیغاتی دوران انتخابات ریاستجمهوری در امریکا است یا واقعا کشورهای حامی میخواهند مردم افغانستان به صلح و ثبات برسند؟ یکی از مؤثرترین راهها برای رسیدن به صلح، فشار بر کشورهایی است که از تروریزم حمایت میکنند. روند و تاریخ شروع مذاکرات صلح بینالافغانی که کلید اصلی این گفتوگوها است، باید در تمام توافقنامهها در نظر گرفته و واضح شود و گرنه بازهم افغانستان مثل همیشه در وضعیت نابسامان و در هالهای از تاریکی، رها خواهد شد؛ وضعیتی که بدتر از هر زمان در تاریخ خواهد بود.