اشتباه دولت و تاوانی که مردم می‌پردازند

صبح کابل
اشتباه دولت و تاوانی که مردم می‌پردازند

ادراه‌ی بازرس ویژه‌ی امریکا در امور افغانستان، در گزارش تازه‌ اش، از سقوط دولت هشدار داده و وضعیت نظامی دولت را نگران‌کننده توصیف کرده است. در گزارشی که روز چهارشنبه -۸ اصد- از سوی این اداره نشر شده، آمده است: «روند کلی به وضوح برای دولت افغانستان نامساعد است و در صورتی که به این وضع، رسیدگی نشود و اوضاع به حال قبل بازنگردد، بیم آن می‌رود که دولت آن کشور با بحران موجودیت روبه‌رو شود.»

از آغاز اعلام خروج سربازان ناتو تا اکنون، چندین مقام امریکایی از سقوط دولت هشدار داده و در آخرین مورد، سیگار که یک نهاد معتبر تحقیقاتی امریکا در افغانستان است، این هشدار را تکرار کرده است. این هشدارها، خبر از برداشت بدی می‌دهد که اگر بر اساس واقعیت‌های پشت پرده تحلیل شده باشد، قابل نگرانی است. مقامات و اداره‌های امریکایی، به اطلاعات دست اول دست‌رسی دارند و چنین هشدارهایی از این مرجع، بیش‌تر از هر مرجعی نگرانی مردم را افزایش می‌دهد؛ چون باور مردم به مؤثق‌بودن اطلاعات امریکایی، باعث می‌شود که بی‌باوری عمومی نسبت به دولت افزایش یافته و زمینه برای سقوط بیش‌تر فراهم شود.

هرچند مشخص نیست که امریکا، در فصل جدید افغانستان، به دنبال چیست؛ اما نشر این اطلاعات از سوی منابع وابسته به امریکا، این را نشان می‌دهد که عملا سیاستی در امریکا، به دنبال خلق نگرانی در افغانستان است. افزایش کمک مالی به افغانستان در بخش نظامی و ملکی، هم‌زمان با چنین ابرازنظرهایی، در تضاد قرار دارد. اگر امریکا از توان دولت افغانستان و طالبان آگاه است و می‌داند که طالبان دولت را سقوط می‌دهند، پس کمک‌ها و وعد‌ه‌هایی که به مردم و دولت می‌دهد، چیست؟

آن چه که شاید امریکا در پیش‌روی نظامی طالب و ضعف دولت نمی‌تواند ببیند، زمینه‌سازی دولت برای طالبان است. دولت، اگر طی دو ماه اخیر، به گونه‌ی عمدی میدان را برای طالبان خالی نمی‌کرد، طالبان توان و نیروی نظامی آن را نداشتند که در فاصله‌ی دو ماه، بیش‌تر از صد ولسوالی را سقوط داده و چندین شهر را به محاصره بکشانند. این سیاست دوگانه‌ی دولت بود که توانست از این مجرا، از یک سو توجه کشورهای کمک‌کننده را جلب کند و از سویی، امکان شکل‌گیری گروه‌های خودمختار قومی را خنثا کند که دولت دچار توهم شکل‌گیری آن شده بود.

دولت، باید بداند که تا این حد استفاده‌ی ابزاری از ارزش‌ها و جلودادن به طالب، قاعده‌ی بازی را از دستش بیرون می‌کند. تا اکنون نیز موقعیت طالبان به حد کافی برجسته شده است. اگر طالبان بتوانند در مناطقی که به دست آورده اند، هم‌چنان حاکمیت داشته باشند و بندرهای تجارتی به دست شان باشد، در صورت آتش‌بس و شکل‌گیری حکومت عبوری، پافشاری بیش‌تری بر خواست‌های شان خواهند کرد و به سهم بیش‌تری، خواهند رسید. وضعیت بی‌نتیجه‌ی نظامی طی هفته‌های اخیر، این احتمال را به وجود آورده که هر دو طرف؛ دولت از نبود اراده و طالب از نبود نیرو و امکانات، به بن‌بست نظامی خورده است. این بن‌بست، گزینه‌ی حکومت عبوری را افزایش داده و این احتمال را به وجود آورده است که هر دو سمت، باقی چانه‌زنی‌های شان را در زمان حکومت عبوری خواهند کرد.

خطری که در صورت به‌واقعیت‌رسیدن این سناریو متوجه دولت می‌شود، تن‌دادن به خواست‌های طالبان است. اگر دولت جغرافیای طالبان را محدود نکند و این گروه بتواند با فشار، حکومت عبوری‌ای را به وجود بیاورد، به شیوه‌های ممکن، می‌توانند خواست‌های شان را بر دولت به وجود آمده اعمال کنند؛ چون دولتی که به اثر فشار این گروه مشروعیت یافته و به وجود آمده است، مبنای قانونی ندارد و نمی‌تواند برای دفاع از ارزش مشخصی، چانه‌زنی یا طرف‌داری کند. این سناریو، دولت عبوری را بی‌صلاحیت و بازی‌چه‌ی دست طالب خواهد کرد.

دولت، در صورتی می‌تواند خودش را از این سناریو نجات بدهد که وضعیت نظامی را بر طالبان دشوار کند. طالبان، با حمله‌های بی‌باکانه‌ بر شهرها، تلفات سنگینی داده و به قدر کافی آسیب نظامی دیده اند. این، فرصتی است برای دولت تا نیروهای باقی‌مانده‌ی طالبان را سرکوب و موقعیت نظامی و سیاسی ‌اش را بازآفرینی کند.