با آمدن عمران خان به کابل، نگرانی‌ها نیز وارد می‌شود

صبح کابل
با آمدن عمران خان به کابل، نگرانی‌ها نیز وارد می‌شود

از گفت‌وگوی تلفنی رییس‌جمهور غنی با عمران خان -نخست‌وزیر پاکستان- نزدیک به یک ماه می‌گذرد. آن زمان، گفت‌وگوهای دوحه تازه به بن‌بست خورده بود و چنین تصور می‌شد که با آمدن عمران خان به افغانستان، راه حلی نیز برای شکست بن‌بست به وجود بیاید.
عمران خان پس از گفت‌وگوی خود با رییس‌جمهور، مقاله‌ای در واشنگتن‌پست منتشر کرده بود و در آن، خروج نیروهای امریکایی را نامعقول خوانده بود. امیدواری به پاکستان و نیت نیک این کشور، پس از این مقاله بیش‌تر شد؛ اما به زودی با دعوت‌های رسمی پاکستان از سیاست‌مداران مختلفی که نقشی در پروسه‌ی صلح نداشتند، همه‌ی امیدواری‌ها دوباره نقش بر آب شد.
اکنون، پاکستان نقش برجسته‌ای در صلح افغانستان دارد؛ نقشی که بیش‌تر منافع خود این کشور را به دنبال خواهد داشت. با آمدن عمران خان به کابل، نگرانی‌هایی نیز وارد خواهد شد. به یاد داریم که پس از گفت‌وگوی تلفنی او با آقای غنی، چگونه مسیر صلح در افغانستان به سمت منافع پاکستان کوچید. اکنون که برنامه‌های پاکستان برای یک گفت‌وگوی پربار برای این کشور، منظم و آماده است، بدون شک، تغییرهایی در گفت‌وگوهای صلح نیز به وجود خواهد آمد.
حکومت افغانستان، چندی است که سعی می‌کند طالبان را با اعمال فشار به گفت‌وگو و شکست بن‌بست صلح وا بدارد؛ اما معلوم نیست که برای چنین کاری از پاکستان چه استفاده‌ای خواهد کرد.
عمران خان در پاسخ به دعوت رییس‌جمهور غنی تعلل کرد و زمانی که هنوز گفت‌وگوهای صلح، طرفی به نام حکومت افغانستان را به شکل جدی‌تر در خود داشت، سفری به این سو انجام نداد. بدون شک او منتظر نتیجه‌ی انتخابات امریکا ماند تا بتواند به طور قاطع در مورد صلح افغانستان با رییس‌جمهور و دیگر مقام‌های حکومتی به نتیجه برسد.
او نه تنها در این فرصت، خود را از حالت نامعلوم تصمیم‌های ترامپ رها کرد و برنامه‌هایش را خارج از اتکا به آن تهیه کرد که هم‌چنان، نیروهایی را از افغانستان به دور خود جمع کرده، برای حکومت افغانستان بدیل‌سازی کرد. نمونه‌ی آن را هم می‌توان از عده‌ای در پارلمان افغانستان و همین‌طور حکمتیار، مثال زد.
عمران خان برای آمدن به افغانستان نیاز به توشه‌ی بیش‌تری داشت. او اکنون آن‌چه را برای تحت فشار قراردادن حکومت افغانستان نیاز بود، به دست آورده است.
تقلای حکومت افغانستان برای فشار بر طالبان، اعمال فشار بر حکومت پاکستان را نیز نشان می‌دهد. پاکستان بیش‌ترین نفع را از روند صلح خواهد برد؛ زیرا در صورت به‌انجام‌رسیدن برنامه‌های این کشور در افغانستان -توسط طالبان- دیگر نیازی به مصرف‌های اضافه برای اکمالات گروه‌های تروریستی در افغانستان ندارد. پاکستان با نفوذی که از راه اشتراک طالبان در بدنه‌ی حکومتی افغانستان به دست می‌آورد، می‌تواند سیاست‌هایی را پیش بگیرد که اکنون در تلاش رسیدن به آن است. این خواست‌ها، ایجاد فشار بر هند، سیاست‌های مرتبط به منافع پاکستان از سوی افغانستان و… است؛ اما بدون نفوذ سیاسی در بدنه‌ی حکومت، توانایی اجرای آن وجود ندارد.
تصور بر این است که عمران خان، برنده‌ی جنگ افغانستان است. او برنامه‌های بیش‌تری برای منافع کشورش چیده و توانسته است، حتا رهبری این روند را به عنوان نخست‌وزیر یک کشور تاثیرگذار بر افغانستان به دست بیاورد. ناکامی حکومت افغانستان در گفت‌وگوهای صلح و کلیت این روند به نبود برنامه‌های موثر برای کشیدن پاکستان به گفت‌وگوهای حکومتی و میان‌کشوری بود.
افغانستان، پیش‌تر از پاکستان دست به این روند زد و از عمران خان دعوت کرد؛ اما چون میزبانی حکومت از عمران خان به تعلیق افتاد، فرصتی پیش آمد که او بتواند عقب‌ماندگی خود را از برنامه‌های حکومت جبران کرده و حتا پیش‌تر از آن واقع شود.
اکنون، سفر آقای خان به افغانستان به جای امید و باور به حسن نیت از سوی پاکستان، پر از نگرانی و سو‌ی ‌ظن به پاکستان است.