سی و هفت سال پس از روز جهانی صلح

صبح کابل
سی و هفت سال پس از روز جهانی صلح

سی و هفت سال پیش بود که سازمان ملل متحد، زنگ صلح جهانی را به صدا در آورد. هر چند، این روز فرصتی است برای اعلام انزجار از جنگ و توحش؛ اما با تأسف، نه تنها صلحی در دنیا بر قرار نشده است که تفنگ‌ها همچنان شلیک می‌کنند و انسان‌ها پشت سر هم به زمین می‌افتند. دقیقا در روزهایی که سخن از روز جهانی صلح است، بسیار خانواده‌های افغان هنوز شب سه‌ی عزیزان شان را برگزار نکرده اند.

با وجودی که برخی نقاط زمین، به خصوص افغانستان همچنان در آتش جنگ می‌سوزد، امسال سازمان ملل متحد، خطر تغییرات اقلیمی را برای زندگی بشر بیشتر دانسته است؛ اما دغدغه‌ی اصلی و نخست ما همچنان رسیدن به صلح و آرامش نسبی است.

صلح که هم‌معنای آشتی و نقطه‌ی مقابل جنگ است؛ در مفهوم امروزی‎اش، به شرایطی آرام، دور از نگرانی و تنش، کشمکش و جنگ گفته می‌شود؛ پدیده‌ای دوست داشتنی و یک آرمان بزرگ برای تمام مردم افغانستان و جهان.

صلح شرایطی است که تمام سازوکارها مبتنی بر مدارا، احترام به انسان، رعایت قوانین و مقررات بین‌المللی و الزامات حقوقی و حقوق بشری که نیاز به اجماع همه برای نهادینه شدن صلح جهانی و پرهیز از زورگویی، انحصارطلبی، فاشیزم، افراط‌گرایی و کشتن انسان‌ها دارد.

روز جهانی صلح، به خصوص برای افغان‌ها که نزدیک به نیم قرن در آتش جنگ و توحش سوخته اند، فرصت مغتنمی است برای پالایش آرزوهای دیرینه‌ی این سرزمین. برای زندگی، خندیدن و دوری از مصیبت‌هایی که سال‌ها مثل یک هیولا بر زندگی مردمان آن چمبره زده است.

مردمی که از خشونت، جنگ، ترور، فقر، مهاجرت، آوارگی، بی‌خانمانی، استبداد و نقض مکرر حقوق بشر خسته شده اند.

در چنین شرایطی، هر کسی از روز جهانی صلح بگوید و در آرزوی صلح، به خصوص برای افغانستان باشد، می‌تواند گام کوچکی در راستای ارتقای آگاهی از مصیبت‌های غیر انسانی، خشونت‌بار و مرگ‌آفرین جنگ بردارد.

امروز نیاز است که جامعه‌ی جهانی، به ویژه کشورهای کمک‌کننده به مردم افغانستان در کنار حکومت افغانستان در هر سطح و شرایطی، برای تحقق صلح و دوری از جنگ تلاش صادقانه کنند. نیاز است تا ارزش‌های مشترک از طریق همدیگرپذیری، گفت‌وگو، تفاهم و احترام به انسان به بحث گرفته شود تا با برپایی صلح و امنیت در افغانستان، بتوانیم به امنیت بین‌المللی، امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و عدالت در کشور برسیم.

تنها در صلح است که می‌توان به کرامت انسانی، آینده‌ی روشن و آرامش پایدار امیدوار بود. نیاز است تا همه برای صلح و در سایه‌ی آن، فراتر از عقیده، نژاد، مذهب، ملیت و … بیندیشند.

پس از حمله‌های یازدهم سپتمبر در سال ۲۰۰۱ و حضور جامعه‌ی جهانی برای مبارزه با تروریزم بین‌المللی، مردم افغانستان امید داشتند که غائله‌ی ترور و آدم‌کشی در افغانستان به فرجام برسد؛ اما سال‌ها تلاش و سرمایه‌گذاری برای تحقق این رؤیا، نه تنها عملی نشد که حالا با گذشت هر روز، خطر سقوط کشور در دام تروریزم و افراط‌گرایی، بیش از پیش حس می‌شود. در این اواخر، حکومت افغانستان و آدم‌های بسیاری برای برقراری صلح و آرامش در این سرزمین تلاش کردند و قربانی دادند؛ اما با عدم صلح‌پذیری، زیاده‌خواهی و ارجح دانستن منافع شخصی، حزبی و گروهی بر خوش‌بختی و آرامش مردم افغانستان از سوی طالبان و برخی سیاست‌مداران منتقد حکومت با استفاده‌ی ابزاری از پروسه‌ی صلح، آرزوی دیرینه‌ی مردم افغانستان دوباره بر باد رفت.

افغانستان به سرزمین تلاقی منافع کشورهای رقیب در سطح جهانی بدل شده است. برای همین، بسیار کشورها، همسایه‌های افغانستان به ویژه ایران و پاکستان که همیشه از آتش‌بیاران دائمی معرکه‌ی جنگ‌ بوده اند و گروه‌های تروریستی، سود و منفعت شان را در عدم آرامش، جنگ و ناامنی در افغانستان تعریف کرده اند.