گفت‌وگوهای صلح و بي برنامگی حکومت

صبح کابل
گفت‌وگوهای صلح و بي برنامگی حکومت

تغییر استراتژی امریکا در قبال افغانستان و نزدیک شدن انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، صلح افغانستان را به مسأله‌ی بغرنجی تبدیل کرده است. حکومت امریکا می‌خواهد، پیش از آن که به سوی انتخابات ریاست جمهوری پیش رو برود، مسأله‌ی افغانستان را یک‌طرفه کند و این عجله‌ی امریکا، نشان می‌دهد که صلح افغانستان، تنها صورتی انتخاباتی برای حکومت امریکا دارد.
با نزدیک شدن انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا و فشار روی حکومت افغانستان، امور صلح را با بی‌برنامگی مواجه کرده است. حکومت افغانستان، برای این‌که به صلح برسد، نیاز به برنامه و زمان دارد؛ اما فشار امریکا، باعث شده است که به سوی گفت‌وگوهای بدون برنامه برود که بدون شک، به نفع جنگ‌جویان طالب خواهد بود.
از زمان ایجاد شورای عالی صلح تا حالا، سران حکومت و گروهی از سیاسون، در سدد این است که از شدت خشونت‌ها در افغانستان بکاهند. با این همه، صلح افغانستان، رفته رفته ابعادی پیچیده به خود گرفته است که هیچ چشم‌اندازی از صلح واقعی در این پروسه، دیده نمی‌شود. در خوش‌بینانه‌ترین حالت و فشار حکومت امریکا، دولت افغانستان با سران طالبان در گفت‌وگوهای میان‌افغانی، به نتیجه خواهند رسید؛ اما توافق‌نامه‌ای که میان هیأت گفت‌وگوکننده‌ی افغانستان و طالبان در قطر امضا خواهد شد، آیا می‌تواند جنگ‌جویان طالب را نسبت به مواد توافق، متعهد نگهدارد؟
در عید قربان سال روان، میان حکومت افغانستان و طالبان، اعلام آتش‌بس صورت گرفت؛ اما کمیسیون حقوق بشر افغانستان، گزارشی را نشر کرده که نشان می‌دهد؛ در نتیجه حمله‌های تروریستی گروه طالبان، در روزهای آتش‌بس ۳۲ غیر نظامی کشته و ۱۲۲ نفر دیگر زخمی شدند. گذشته از این، گزارش‌های دیگر واضح می سازد که طالبان، با حمله‌ی راکتی به پایگاه نظامی امریکا در هلمند، تفاهم‌نامه‌ی شان با امریکا را شکسته اند. برخورد دوگانه‌ی سران طالبان و جنگ‌جویان این گروه با حکومت افغانستان و امریکا، نشان‌گر آن است که جنگ‌جویان طالب، در شرایطی که توافق‌نامه‌ی صلح میان طالبان و حکومت افغانستان امضا شود، از رهبران خویش پیرروی نخواهند کرد. این وضعیت نگرانی دیگری را خلق می‌کند که انشعاب گروه‌های جدید، از میان طالبان است و می‌تواند تهدید دیگری باشد برای صلح افغانستان.
عدم تعهد طالبان نسبت به صلح را نه تنها کشتن غیر نظامیان در زمان آتش‌بس و حمله بر پایگاه نظامی امریکا و مراکز ولایات که در توافق نامه امریکا و طالبان منع اعلام شده است، برجسته می‌کند، بلکه برگشتن جنگ‌جویان این گروه، به میدان نبرد پس از رهایی از زندان‌های افغانستان، نیز بیان‌گر عدم باورمندی افراد این گروه به صلح است. موارد یادشده، می‌رساند که طالبان نسبت به صلح، هیچ تعهدی ندارند.
روی دیگری سکه‌، نبود وضاحت در برنامه‌های حکومت افغانستان برای صلح است. حکومت افغانستان برای تعلل در پروسه‌ی صلح، از حربه‌های متفاوتی استفاده کرده است؛ اما با فشارهای پی‌هم امریکا رو به رو گردیده و بلاخره مجبور به رویارویی با طالبان، در میز گفت‌وگو شد. با بالا گرفتن فشار های امریکا، حکومت افغانستان هیأتی را به میز گفت‌وگو با طالبان می‌فرستد که نه قدرت چانه‌زنی را دارند و نه متخصص حل منازعات در امور صلح استند. این می‌تواند، بازی را به نفع جنگ‌جویان طالب ختم کند که مشاورین اصلی شان استخبارات مطقه‌ای است.
حکومت افغانستان، با ضعف‌های فراوان، بی‌برنامگی و عدم وجود متخصصین پای میز گفت‌وگو می‌رود و سبب می‌شود طالبان، خواهان امتیاز و سهم بیش‌تری شوند. هم‌چنان حکومت افغانستان، کسانی را عضو شورای عالی صلح انتخاب کرده که همواره در جنگ‌های افغانستان، سهیم بوده اند و هیچ تعهدی نسبت به صلح ندارند، مگر بر منافع خویش. با این وجود، مردم افغانستان در گفت‌وگو با طالبان بازنده می‌شوند و قاتلین شان برنده‌ی اصلی صلح خواهند شد و از تمام قتل و کشتار تطهیر شده، سهم‌دار حکومت می‌شوند.