یک سال پیش، طبق توافقنامهی دوحه که میان طالبان و امریکا به امضا رسیده بود، بیشتر از ۵ هزار زندانی طالبان از زندانهای دولت افغانستان رها شد. هر چند که دولت افغانستان نمیخواست تن به رهایی زندانیان بدهد؛ اما طبق توافقنامهی دوحه، رهایی زندانیان طالب، یکی از پیششرطهای این گروه برای آغاز گفتوگوهای صلح افغانستان بود؛ پیششرطی که با فشارهای دیپلماتیک واشنگتن، دولت را مجبور کرد تا به لویهجرگه تمکین کند. رییسجمهور غنی که ناگزیر به رهایی زندانیان گروه طالبان شده بود، با برگزاری لویهجرگه، نمایش را طوری اجرا کرد که گویا رهایی زندانیان طالب از سوی لویهجرگه، تصمیم مردمی است و رییسجمهور غنی در آن هیچ نقشی ندارد. غنی، با برگزاری لویهجرگه، خود را از فرایند رهایی زندانیان طالب تبرئه کرد.
طبق توافقنامهی دوحه، قرار بود که طالبان رهاشده از زندانهای افغانستان، به خانههای خود بازگردند و در هیچ عملیات نظامی علیه نیروهای ارتش افغانستان شرکت نکنند. در مقابل، گروه طالبان نیز خشونتهایشان را در افغانستان کاهش دهند. گزارشهای امنیتی، نشان میدهد که ۹۰ درصد طالبان رهاشده از زندانهای افغانستان، در میدان جنگ با ارتش افغانستان کشته شده اند و گروه طالبان نیز، پس از رهایی زندانیانشان خشونت را افزایش داده است.
از زمانی که گفتوگوهای صلح در دوحه به نتیجهی مشخصی نرسید، نشست مسکو از سوی «ترویکا» و نشست استانبول از سوی سازمان ملل به دولت افغانستان و تحریک طالبان پیشنهاد شد؛ طالبان در نشست مسکو، رفتار صلحجویانه نداشتند و با هتک حرمت نمایندهی دولت افغانستان «مارشال دوستم»، این نشست به پایان رسید. با وجود این که زمان نشست استانبول چند بار از سوی وزارت خارجهی ترکیه مشخص شد؛ اما طالبان به بهانههای مختلف از اشتراک در این نشست طرفه رفتند که یکی از آن بهانهها، عدم خروج نیروهای ناتو در زمان تعیینشده در توافقنامهی دوحه بود.
حقیقت امر این است که طالبان چندان با خروج نیروهای ناتو از افغانستان مشکل ندارند. نظر به گزارش یکی از رسانههای امریکایی، در یک سال گذشته، طالبان از پایگاههای نظامی امریکا در افغانستان محافظت کرده اند. پس بهانهی اصلی طالبان، به هیچ وجه خروج نیروهای امریکایی نبوده و نیست. عدم اشتراک طالبان در زمان تعیینشده برای نشست استانبول، این گمان را به وجود آورد که طالبان میخواهند هفت هزار زندانی دیگرشان از زندانهای افغانستان آزاد شود و پس از آن در نشست استانبول اشتراک کنند؛ گمانی که اکنون به حقیقت پیوسته، نشاندهندهی استفاده از استراتژی همسان برای حضورشان در دو نشست -دوحه و استانبول- استفاده کرده اند.
ملا نورالدین، رییس کمیسیون تنظیم زندانیان طالبان، در پیام عیدی خود، با زندانیان طالب غمشریکی کرده و وعدهی رهایی ۷هزار زندای دیگر را داده است. در آغاز، پیام ملا نورالدین، چندان جدی گرفته نشد؛ اما پس از نشر مصاحبهی رییسجمهور غنی در نشریهی اشپیگل، اکنون رهایی زندانیان این گروه به احتمال قابل تأیید رسیده است؛ احتمالی که با آوردن فشار دوباره از سوی دولت امریکا بر دولت افغانستان، به اجرا گذاشته خواهد شد.
اکنون که دوباره قرار بر رهایی زندانیان طالب شده است، شروط رهایی این زندانیان چیست؟ آیا دولت و جامعهی جهانی، به همان تعهدهای پوشالی و بدون تضمین طالبان بسنده میکنند یا پیششرط قابل تضمینی خواهند داشت. باید اذعان کرد شرطهای دور قبل -برنگشتن طالبان رهاشده به میدان جنگ و کاهش خشونت- از سوی طالبان عملی به نظر نمیرسد؛ چرا که تنها جنگ، وجود طالبان را در عرصهی سیاسی تضمین میکند. دولت افغانستان اگر میخواهد هفت هزار زندانی گروه طالبان را رها کند، باید پیششرطهایی را برای رهایی زندانیان طالب بگذارد که به صلاح مردم باشد و سازمان ملل نیز، ناظر به عملکرد طالبان باشد؛ در غیر این صورت، رهایی زندانیان، فرستادن ۷هزار سرباز تازهنفس در صف طالبان است.
دولت افغانستان، امریکا و سازمان ملل، مسؤولیت دارند که در قبال رهایی زندانیان این گروه، به مردم افغانستان تضمین بدهند؛ تضمینی که در صورت عملنکردن طالبان به شرایط صلح، اقدام نظامی بینالمللی بر این گروه را از سوی شواری امنیت در پی داشته باشد. اگر چنین تضمینی ممکن نیست، رهایی چند هزار زندانی که مرتکب اعمال تروریستی مختلف شده اند، از یک سو، صف طالبان را در میدان نبرد بهبود میبخشد و از سویی، باعث بیاعتمادی مردم به دولت و همکاران استراتژیک افغانستان میشود.