با گذشت نزدیک به یک ماه از مبارزات انتخاباتی، تا کنون از هجده تکت انتخاباتیای که قرار بود در این کارزارها اشتراک کنند و با ارائهی برنامههای خود در زمینهی حکومتداری، برای احراز پست ریاستجمهوری در انتخابات ۶ میزان به مبارزات انتخاباتی ادامه بدهند، تا کنون به جز چند تیم قدرتمند انتخاباتی، دیگران نتوانسته اند به این مبارزات انتخاباتی تب و تاب جدی بدهند. اگر نگاهی مقایسهای به کارزارهای انتخاباتی این دورهی ریاستجمهوری با دورهی قبل بیندازیم، به خوبی حس میشود که این دورهی کارزارهای انتخاباتی از هیجان کافی در میان خود چهرههای انتخاباتی و مردم برخوردار نیست و این مسأله، به نوعی در این روزها نقطهی ضعف کارزارهای انتخاباتی شده است.
هرچند نباید فراموش کرد که در این دوره، مطرح شدن مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان و دستیابی به یک صلح نمادین پیش از انتخابات، در بعضی از جنبهها تأثیر خود را بر مبارزات انتخاباتی داشته است و از تب و تاب این مبارزات کاسته است؛ اما نکتهای که بسیار مهم است، در این کارزارها دیده میشود که به شکل غیر مقعولی در میان همان تعداد از نامزدان ریاستجمهوری مرسوم شده است، این است که متأسفانه نامزدانی که کارزارهای انتخاباتی خود را شروع کرده اند، هیچ برنامهی خاصی برای حکومتداری در صورت پیروزی شان ندارند و تا همین روز گذشته که آخرین همایش انتخاباتی را تیم ثبات و همگرایی داشت و داکتر عبدالله یکی از نامزدان مطرح در میان هواداران خود صحبت کرد، هیچ حرفی از برنامههای آیندهی خود برای حکومتداری و برونرفت از شرایط فعلی افغانستان ندارد و تنها چیزی که در تمام سخنرانیهای این نامزدان دیده شده است، بردن انگشت انتقاد و اتهام به سوی یک تیم انتخاباتی مشخص است و ادامهی همین گونه برخوردها در مبارزات انتخاباتی، در دیدگاه ما صدمهی جدی به روند مبارزات انتخاباتی وارد خواهد کرد.
مردم افغانستان، با شروع کارزارهای انتخاباتی حداقل توقع شان از این چهرههای انتخاباتی این بوده است که آنها، در همان هفتهی اول، در ابتداییترن گامهای خود، برای ورود به این مبارزات، منشورهای انتخاباتی خود را در زمینههایی چون حقوق بشر، دفاع از حقوق زنان، اقتصاد، خدمات صحی، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مبارزه با تروریسم، مبارزه با مواد مخدر، دفاع از آزادی بیان، فرهنگ، جوانان و غیره … ارائه دهند تا مردم با داشتن زمان کافی و مطالعهی این منشورهای انتخاباتی و برنامههای مد نظر شان، با شناخت بهتری بتوانند حق انتخاب در میان این نامزدان انتخاباتی داشته باشند.
اگر بخواهیم تا کنون با بررسی اجمالی فعالیتهای انتخاباتی تکتهای حاضر در کارزارهای کنونی به یک قضاوت منصفانه دست بزنیم، میتوان گفت تنها یک یا دو تیم به معنای واقعی توانسته اند در این مدت به مبارزات خود سمت و سو بدهند که اتفاقا همان تکت انتخاباتیای است که دیگر تکتهای انتخاباتی تا امروز به جای این که بیاییند حرف از منشورهای انتخاباتی و برنامههای خودشان در صورت پیروزی داشته باشند، تمام انرژی و فرصتهای انتخاباتی خود را به نقد آن دسته متمرکز کرده اند.
مبارزات انتخاباتی این روزها با دستان خالی تکتهای انتخاباتی حاضر در رقابت، سپری میشود و این فرصت متأسفانه با گذشت هر روز از تکتهای انتخاباتی گرفته میشود تا مردم بتوانند با درک و آگاهی بیشتری دست به انتخاب بزنند؛ اگر همینگونه تکتهای انتخاباتی بخواهند در نشر منشورهای انتخاباتی خود تأخیر داشته باشند و به بد و بیراه گفتن ادامه بدهند، مسلما مردم در نهایت روز شش میزان به تیمی رأی خواهند داد که بهتر توانسته باشد در زمینهی برنامههای آینده خود به مردم آگاهیدهی کند.
حداقل انتظاری میرود، این است که مردم در انتخابات آینده از نگاه قومی، حزبی و سمتی دست بکشند و اگر هوادار کدام تیم خاصی از میان تکتهای انتخاباتیِ حاضر استند، بر رهبران آن تیمها فشار بیاورند تا در زودترین فرصت این تکتهای انتخاباتی، منشورهای انتخاباتی شان را بیرون بدهند و بیش از این هوداران خود را در ناآگاهی عمدی و جمعی قرار ندهند.
نامزدان انتخابات، نباید بیش از این شعور سیاسی هوداران خود را به سخره بگیرند؛ چون تأخیر در ارائهی منشورهای انتخاباتی و ناآگاهی مردم از برنامههای آیندهی این تیمها، سبب خواهد شد تا مردم به گزینهی دیگری به جز آن تکت فکر کنند و این یعنی کاهش محبوبیت سیاسی و اجتماعی رهبران تکتهای انتخاباتی در میان جامعه و تزلزل در شخصیت سیاسی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری پیش رو.