نتایج ابتدایی انتخابات، قرار بود روز گذشته اعلام شود؛ اما با توجه به ناهماهنگیها، از همان اول مشخص بود که کمیسیون نمیتواند، در زمان تعیینشده، نتایج را اعلام کند. وقتی سیستم برقی و دیجیتال «درملوگ» وارد انتخابات شد، قرار بود که سرعت بیشتر باشد و کمیسیون بتواند در کمال آرامش، با در نظرگرفتن همهی جوانب، نتایج اولیه و سپس نتایج نهایی را اعلام کند؛ اما مشکلات متعددی رخ داد تا این امر محقق نشود. در ابتدا روند انتقال معلومات از دستگاههای بایومتریک به سرور مرکزی از طریق «وایفای» به مشکل برخورد؛ همه چیز بسیار به کندی پیش رفت که دلیل آن هم سه مرحله کمربند شناسایی، برای دادهها اعلام شد تا این که مشخص شد، با روند موجود، کاری از پیش نخواهد رفت. سپس مجبور شدند تا روند انتقال معلومات را تغییر دهند و از سیستم دیگری (جاوا) کار بگیرند. پیش از شروع روند انتقال نیز، ناهنجاریهای زیادی وجود داشت؛ قطع شدن برق شهرها، قطع شدن انترنت و یا ضعف انتقال دادهها به مرکز و همچنین قرنطین شدن هزاران دستگاه به دلیل مشکل فنی و دستگاههایی که یا حافظه نداشتند و یا همه چیز شان مفقود شده بود. گفته شد که حتا برخی از مسؤولان مراکز برگزاری انتخابات، به جای ثبت معلومات و فرمههای رأی، با دستگاهها عکس سلفی گرفته و به کمیسیون فرستاده اند.
با وجودی که تعداد شرکتکنندگان در انتخابات امسال نسبت به هر زمان دیگری کمتر بود؛ اما باز هم، روند شمارش آرا و تفکیک آرای جعلی از آرای پاک در زمان تعیین شده انجام نشد تا سردرگمی و شائبههای متعددی که وجود داشت، هر روز قدرتمندتر شود.
کمیسیون باید برای اعلام نتایج اولیه و نهایی، راهکار عملی در نظر میگرفت تا چنین زیر فشار قرار نگرفته و دستپاچه نمیشد. تا زمانی که برخی از سفیرهای کشورهای قدرتمند اعلام نکرده بودند که کمیسیون نباید شفافیت را فدای سرعت کند، کمیسیون در این زمینه، واضح سخن نمیزد؛ اما پس از آن مدام به رسانهها گفتند که شفافیت ارجحتر است. درست است که شفافیت مهم است؛ ولی تقویم و زمانبندی نیز مهم بود تا از ایجاد فضای بیاعتمادی و بحران جلوگیری میشد.
همین امروز هم، شائبههای کمکاری از سوی نامزدان به آدرس کمیسیون انتخابات حواله میشود و هر کدام خود را از پیش برنده میدانند. وقتی کمیسیون نتوانست کارش را به درستی انجام دهد، تنور این انتقادها گرمتر از پیش شده است و زمینه را طوری فراهم کرده است که نامزدان اعلام نتیجهی کمیسیون را نپذیرند. وقتی نتایج اولیه، در زمان مقرر اعلام نشد، تمام مراحل بعدی نیز تحت تأثیر آن قرار خواهد گرفت. طبعا نتایج نهایی نیز به تأخیر خواهد افتاد. کمیسیون شکایات انتخاباتی نیز نمیتواند در زمان مشخص شده به کارهایش برسد؛ چون کار این دو کمیسیون به یکدیگر وابسته است که اول کمیسیون باید نتایج را اعلام کند تا کمیسیون شکایات، پس از بررسی تمام شکایتها نظر خودش را بگوید؛ آن وقت است که کمیسیون میتواند نتیجهی نهایی را با مردم شریک کند.
از قرار معلوم، انتخابات ریاستجمهوری نباید به دور دوم برود؛ چون اگر چنین شود، با این تأخیرافتادنها، با توجه به زودرس بودن زمستان و فصل سرمای امسال، برگزاری دور دوم انتخابات در سال جاری عملا غیر ممکن است.
تصور میشود که کمیسیون انتخابات افغانستان اصلا برنامهی مشخصی برای احتمال رفتن انتخابات را به دور دوم ندارد. اگر سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری به سال آینده بکشد، تکلیف خلاء قدرت، هزینهی برگزاری انتخابات در دور دوم و مشروعیت سرپرستی ریاستجمهوری چگونه خواهد بود؟ تکلیف بیباوری روزافزون مردم به دموکراسی، انتخابات و نظام مردمسالار چه خواهد شد؟ چه کسی میتواند در این شرایط حساس که مسألهی صلح و خروج نیروهای امریکایی از افغانستان مطرح است، تضمین کند که کشور دوباره از هم نمیپاشد و بار دیگر همه چیز ضرب در صفر نخواهد شد.