اعتراض؛ از خیابان تا تویتر

صبح کابل
اعتراض؛ از خیابان تا تویتر

روز گذشته، در اعتراض به کشتار هدف‌مند هزاره‌ها، هشتگی در تویتر به راه انداخته شد که در فاصله‌ی ده ساعت –از هشت صبح تا هفت شام شنبه- ۹۰ هزار بار تویت شد. این هشتگ، با شعار؛ نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید! از سراسر جهان به راه انداخته شده بود. هدف از این هشتگ، جلب توجه جهان به کشتار هدف‌مند هزاره‌ها و فشار بر دولت افغانستان بود تا جلو کشتار هدف‌مند یک قوم خاص در افغانستان را بگیرد.
هزاره‌ها، به لحاظ تفاوت قومی-مذهبی، همواره در افغانستان از سیاست‌های حذف رنج کشیده اند؛ سیاست‌هایی که در گذشته، از سوی دولت‌های حاکم بر آنان اجرا شده و حالا، با روپوش گروه‌های تروریستی اجرا می‌شود. حملات هدف‌مند بر تجمعات مردم ملکی و ساحات آموزشی در غرب کابل طی چند سال اخیر، سرانجام با حمله بر مکتب‌ سیدالشهدا، تبدیل به دادخواهی عمومی شد و کسانی که تا اکنون به نحوی به روی‌شان نمی‌آوردند که این روند نسل‌کشی است، این تهدید را حس کردند و به دنبال جلب توجه جهان به این مسئله شدند. پیش از توفان تویتری دیروز، کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، حمله بر مکتب سیدالشهدا را، کشتاری سیستماتیک، با نشانه‌های بارز نسل‌کشی خواند. اتحادیه‌ی اروپا، چند روز پیش، خواهان توقف حمله‌های هدف‌مند به هزاره‌ها در افغانستان شد که نشان می‌داد، متوجه امکان نسل‌کشی در افغانستان شده است.
پیش از این که غنی به قدرت برسد، معمولا اعتراضات مردمی، به خیابان کشانده می‌شد. پس از به‌قدرت‌رسیدن غنی و پاسخ‌ اعتراضات خیابانی‌ای که با گلوله و انفجار داده شد، آهسته‌آهسته مردم را از خیابان به شبکه‌های اجتماعی کوچ داد. تهدید در خیابان، باعث شده که در چند سال اخیر، بیش‌تر اعتراضات از طریق شبکه‌های اجتماعی انجام شود. هر چند هم‌زمان با توفان تویتری دیروز، اعتراضات خیابانی نیز در کشورهای امریکا و آلمان و ولایت بامیان در افغانستان به راه انداخته شد؛ اما کابل که نقطه‌ی تمرکز این اعتراض بود، ترجیح داد که به جای خیابان، تویتر را انتخاب کند. انتخاب تویتر از سوی کاربران کابلی که بیش‌تر از هر نقطه‌ی افغانستان از حملات هدف‌مند بر هزاره‌ها تلفات داده اند، بیان‌گر اوج تهدید در خیابان‌های کابل است؛ تهدیدی که به ترس جمعی انجامیده و امکان آمدن به خیابان را بسته است. توفان تویتری هم‌زمان با اعتراض خیابانی در چند کشور، به دنبال فشار بر دولتی است که معترضان آن را متهم به بی‌تفاوتی در مقابل کشتار یک قوم در افغانستان می‌کند.
دولت که مردم انتظار دارند حملات هدف‌مند بر هزاره‌ها را نسل‌کشی بخواند و برای جلوگیری از آن، اقدامات امنیتی بسنجد، تا اکنون نه تنها با کمک معاونت دوم –سرور دانش-، نتوانسته طرح امنیتی‌ای را تدوین و تأیید کند، بل که مقابل نسل‌کشی خواندن این کشتار نیز سکوت کرده است. دولت، با این که عاجز از گرفتن امنیت غرب کابل و در کل هزاره‌ها است، تمام تلاشش را می‌کند تا این کشتار را نسل‌کشی نخواند. نسل‌کشی‌خواندن کشتار هزاره‌ها، برای دولت حیثیت تاریخی دارد و اگر این امر را بپذیرد، باید از اشبتاه‌هایی که در گذشته از مجرای دولت‌ها صورت گرفته نیز معذرت خواسته و آن را نسل‌کشی بخواند.
تاریخ افغانستان، شاهد ستم‌های زیادی بر هزاره‌ها بوده. کشتار برنامه‌ریزی‌شده‌ی آنان توسط عبدالرحمان خان در در اواخر قرن گذشته و یا قتل عام هزاره‌ها در زمان حکومت طالبان بر مزار، مصداق‌های بارزی از نسل‌کشی است. مورد آخر –کشتار توسط طالبان در مزار- که توسط کمیسیون جهانی حقوق بشر تحقیق شده، کشتار بی‌رحمانه، سیستماتیک و نسل‌کشی عنوان شده است.
راه‌اندازی توفان تویتری و تداوم اعتراضات خیابانی در کشورهای مختلف و مقر سازمان ملل، تنها راهی است که ممکن است دولت را وادار به تأمین امنیت بیش‌تر هزاره‌ها ‌کند. هزاره‌ها در افغانستان، به دلیل تفاوت مذهبی، کتله‌ی قومی بزرگ و آسیب‌پذیر استند؛ چون، احتمالات زیادی در مورد حمله بر آنان وسط کشیده می‌شود و این امکان احتمالات بیش‌تر، زمینه‌ی سوء استفاده‌ی گروه‌های مختلف را به میان می‌آورد. کشتار هزاره‌ها، شاید از یک سو ریشه در کینه‌ی دیرین قومی-مذهبی داشته باشد؛ اما بستر خوبی برای دامن‌زدن به جنگ داخلی در افغانستان است؛ جنگی که می‌تواند به نفع کشورها و گروه‌های خاصی در افغانستان بینجامد. دولت، که دو گزینه پیش‌ رو دارد، تنها گزینه‌ای که می‌تواند به آن تن بدهد، تأمین امنیت هزاره‌ها است؛ چون، نسل‌کشی خواندن کشتارها، برایش حیثیت تاریخی دارد و به آن حتا با افزایش کشتارهای هدف‌مند، تن نخواهد داد.