پس از نُه دور مذاکرهی صلح بین امریکا و طالبان، در حالی که به نظر میرسید همه چیز به مراحل پایانیاش نزدیک شده است، ناگهان دونالدترامپ، رییس جمهور امریکا، به دلیل کشته شدن یک سرباز این کشور در کابل، مذاکرات صلح را لغو و آن را مرده اعلام کرد.
پس از آن بود که تنور رقابتهای نامزدان ریاستجمهوری در افغانستان گرمتر شد و برگزاری انتخابات از حاشیه به متن آمد. در حالی که هنوز سرنوشت انتخابات مشخص نیست و هر روز از کمیسیون مستقل انتخابات خبرهای تازهای به گوش میرسد، بار دیگر دونالد ترامپ گفت که زمان آن فرا رسیده است تا سربازان امریکا به خانه بازگردند. حرفی که بار دیگر سایهی ابهام، شک و تردید را بر همه جا گستراند و موجب شد که مردم بیشتر به سرنوشت کردهای سوریه و جنگ در آن منطقه، بیندیشند.
با سفر هیأت مذاکرهکنندهی طالبان و در رأس آنها ملا برادر، رییس دفتر این گروه در قطر، به کشورهای گوناگون، به خصوص پاکستان؛ بار دیگر شائبههای از سرگیری مذاکرات صلح بین امریکا و طالبان به وجود آمد.
هرچند در ابتدا، گفته شد که حضور همزمان طالبان و زلمی خلیلزاد نمایندهی خاص امریکا در پاکستان، گفتوگو بر سر مسائل دیگر از جمله آزادی و تبادلهی زندانیان بین دو طرف است؛ اما مشخص بود که آنها به دنبال یافتن راه یا کلیدی برای از سرگیری مذاکرات صلح اند.
پیش از این نیز، بارها طالبان اعلام کرده اند که آمادهی از سرگیری مذاکرات اند و در این زمینه، کشورهای مثل روسیه، ایران، پاکستان، چین، عربستان سعودی و … نیز دخیل بوده و طالبان تمایل داشتند که میتوانند حتا در روسیه سر میز مذاکرات صلح حاضر شوند.
حالا اما مشخص شده است، در زمان حضور خلیلزاد در پاکستان، وی با هیأت طالبان دیدار کرده و در بارهی شرایط از سرگیری مذاکرات صلح رایزنی کرده است. گفته میشود که نمایندهی ویژهی امریکا در امور صلح افغانستان، ابتدا در مجمع عمومی سازمان ملل با دیپلماتهای برجستهی کشورهای مختلف دیدار کرده و سپس طالبان را در پاکستان دیده است.
حالا به نظر میرسد که واقعا کلید از سرگیری مذاکرات صلح امریکا و طالبان، وابسته به آزادی زندانیان دو طرف در بگرام و نزد شبکهی حقانی است.
به گفتهی دونالد ترامپ، امریکا به دنبال انجام یک معاملهی خوب با طالبان است تا پس از آن سربازان خود را به کشور شان فرا بخواند؛ اما سوال اساسی آن است که این معامله، شامل چه چیزهایی میشود؟ تنها با آزادی «انس حقانی» از بگرام و استادان امریکایی و استرالیایی آیا مشکل صلح و عدم وابستگی یا اتحاد طالبان با القاعده حل خواهد شد؟
مشکل دیگر آن است که محتوای مذاکرات صلح بین امریکا و طالبان به روشنی در اختیار کسی نیست و مردم دقیقا نمیدانند که توافق روی چه چیزهای بوده است و آیا با از سرگیری دوبارهی مذاکرات، تغییری در آن ایجاد خواهد شد، یا خیر؟
مشخص است که طالبان به شدت دنبال امضای این توافقنامه اند؛ حتا اگر هیچ تغییری در آن به وجود نیاید. چیزی که نشان میدهد، یا طالبان به شدت دنبال صلح اند یا متن توافقنامه، چنان به میل این گروه تنظیم شده است که نگاه آنان به این توافقنامه، بسان فرصتی است تا دوباره بتوانند از مجرای آن، به تمام آرزوهای خود برسند.
هر چند گفته میشد، توافق به صورتی است که امریکا پنج هزار نظامیاش را در ۱۸۰ روز، پس از امضای توافقنامه، از افغانستان خارج کند و باقیماندهی آن در جریان یکسال پس از آن، به امریکا بر گردند. در صورتی که دیگر اتحادی بین طالبان و القاعده یا گروههای تروریستی دیگر نباشد و افغانستان دوباره به لانهی امن برای گروههای تندرو و غربستیز بدل نشود.
آنچه موجب نگرانی مردم در جریان مذاکرات صلح امریکا و طالبان شد، دخیل نبودن حکومت و خواست مردم در آن بود؛ چیزی که اگر در نظر گرفته نشود و مردم افغانستان، به عنوان مالک اصلی این سرزمین، رهبری مذاکرات را به عهده نداشته باشند، بدون شک آمدن صلح بسیار دور از دسترس خواهد بود.
مردم از جنگ و خونریزی خسته شده اند؛ اما برای تأمین یک صلح پایدار، باید خود آنها تصمیمگیرندهی نهایی باشند تا مذاکرات منجر به صلح باعزت و دوامدار شود.