طالبان و خطر حضور شان در رابطه‌های دیپلوماتیک

صبح کابل
طالبان و خطر حضور شان در رابطه‌های دیپلوماتیک

رییس‌جمهور در دیدار با نماینده‌ی خاص کشور چین برای افغانستان و پاکستان گفته است «با طالبان باید مانند یک گروه برخورد شود و نباید به این گروه، با دید یک دولت مشروع نگریسته شود.» این موضع حکومت به عنوان دولت مشروع افغانستان، یکی از نیازهایی بود که باید خیلی پیشتر از این‌ها، رفع می‌شد و اجازه‌ی این را که بسیاری از کشورها موقف طالبان را با رفتارهای غیر مسؤولانه‌ی خود به یک موقف سیاسی بدل کنند، به آن‌ها نمی‌داد.

چندی قبل، تعدادی از اعضای بلندرتبه‌ی طالبان به اوزبیکستان سفر کرده بودند و با وزیر خارجه‌ی این کشور دیدار داشتند. در این دیدار، طوری با این گروه رفتار شده بود که گویا این گروه از مقامات بلندرتبه‌ی افغاستان استند و آنان باید به شکل ویژه‌ای پذیرایی شوند. در نشست این گروه با مقامات اوزبیکستان، در مورد کمک‌های اوزبیکستان برای آبادانی افغانستان و موارد دیگر که باید با دیپلومات‌های رسمی جمهوری اسلامی افغانستان مطرح می‌شد، بحث و تبادل نظر شده بود. این عمل یکی از اعمالی است که رییس‌جمهور را واداشته تا با کشورهایی که در مسأله‌ی صلح و گفت‌وگوهای آن، دخیل استند، موضوع عدم رسمیت طالبان را مطرح کند.

کشور چین، یکی از تأثیرگذارترین کشورهای منطقه در گفت‌وگوهای صلح به شمار می‌رود و فعالیت‌های زیادی نیز انجام داده است. با آن هم از گفت‌وگوهایی که این کشور با نمایندگان طالبان داشته است، جزئیات لازم در دست رسانه‌ها و مردم قرار نگرفته است.

گروه طالبان به عنوان یک گروه تروریستی، هنوز هم در لیست بسیاری از کشورهای بزرگ جهان قرار دارد و خطرات موجود از آن، هنوز به تضمین لازم نرسیده است. رفتارهایی که در سدد مشروعیت بخشیدن به طالبان از سوی چنین کشورها صورت می‌گیرد، می‌تواند به عنوان مداخله، در امور کشوری برای حکومت و مردم افغانستان تعبیر شود. این موضوع، در رابطه‌های دیپلوماتیک افغانستان با کشورهای فوق، صدمه‌های زیادی خواهد زد.

صلح با طالبان، از موضوعاتی است که در کنار محوریتش برای کشورهای عضو ناتو که از سال‌های زیادی بدین‌سو درگیر با این گروه بوده‌ اند، در این اواخر، پای کشورهای منطقه از جمله پاکستان، چین و اوزبیکستان را نیز دخیل کرده است؛ اما مهم است که سیاست و رفتار کشورهای منطقه در مورد طالبان، با حکومت افغانستان در هماهنگی کامل باشد؛ زیرا طالبان طرف جنگ با نیروهای امنیتی افغان و دشمن مردم افغانستان شمرده می‌شوند. داشتن رابطه‌ی نزدیک با چنین گروهی، به معنی فاصله گرفتن از حکومت و مردم افغانستان است.

داشتن نظام جمهوری‌ای که استوار بر انتخابات باشد، برای مردم افغانستان در اولویت قرار دارد. پس همسایگان و هر کشور دیگری اگر خواهان صلح واقعی در افغانستان استند، باید تلاش‌ شان را استوار بر این خواسته‌ی مردم افغانستان به پیش ببرند. دشمن اصلی نظام جمهوری در کشور، گروه طالبان است و اگر قرار باشد، حضور این گروه در قالب صلح، صدمه‌ای به پیکر نظام وارد کند، از سوی شهروندان کشور مردود خواهد بود.

حضور پررنگ طالبان در منطقه، همان‌گونه که در طول این سال‌ها، امنیت منطقه را مختل کرده است، در آینده نیز چنین خواهد کرد. بنابر این، لازم است که کشورهای منطقه، جدا از سیاست‌های معطوف به منافع فردی خود، به منافع عموم کشورهای منطقه نیز توجه کنند. آزادی‌های مدنی و حقوق بشری در افغانستان، تأثیر مستقیم بر شهروندان کشورهای همسایه دارد و اگر این موارد از افغان‌ها دریغ شود، بدون شک دامنگیر دیگران نیز خواهد شد.

گروه طالبان، با رویکرد تندروانه‌اش، خطر بزرگی برای جهان محسوب می‌شود و حتا در صورت صلح و توافق با آنان، انشعاباتی که از این گروه به وجود آمده، تصوری را که از صلح با طالبان وجود دارد، دگرگون می‌کند. رفتار محتاطانه در رابطه با این گروه تروریستی، لازمه‌ی همه‌ی کشورها است و حکومت افغانستان نیز باید نشست‌های بیشتری را در این رابطه با کشورهای مختلف انجام بدهد. به حاشیه رفتن حکومت در گفت‌وگوهای صلح، دلیل عمده‌ی برخوردهای رسمی با طالبان است و اگر پیش از این‌ها، حکومت در پیوند به این جریان از خود کنش‌ها و واکنش‌های هوشیارانه‌تری نشان می‌داد، فعلا شاهد به وجود آمدن این وضعیت نمی‌بویدم.