افغانستان همواره محل تلاقی زورآزمایی قدرتهای منطقهای و جهانی بوده است. از زمانی که دنیا دوقطبی بود و اتحاد جماهیر شوروی در منطقه حضور داشت تا امروز که قدرتهای نوظهوری مثل چین، روسیه و… در حال شکلگیری استند.
هرچند همسایههای افغانستان در سالهای اخیر همواره تأکید کرده اند که این کشور دیگر مفهوم تعریف تئوری عمق استراتیژیک گذشته را ندارد؛ اما واقعیت آن است که افغانستان همچنان عمق استراتیژیک آنان برای رسیدن به منافع شان است. مشکلی که بوده، بازی دوگانه و تفاوت زیاد بین حرف و عمل کشورهای دخیل در مسئلهی افغانستان است. در حالی که حرف از به وجود آمدن یک افغانستان باثبات و آرام میزنند؛ اما در عمل از گروههای تروریستی حمایت کرده و به آنان کمکهای مالی و تسلیحاتی میکنند. کشورهایی که تا امروز لانهی امن برای آموزش، تسلیح و تمویل گروههای تروریستی اند.
در امریکا نیز هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری این کشور نزدیک میشویم، تصمیمها و واکنشها نسبت به حضور نیروهای این کشور در افغانستان، برای مبارزه با تروریزم و نابودی آن، تغییر میکند. رییسجمهور امریکا که به یکباره و با یک تویت، گفتوگوهای صلح را لغو و قرار ملاقات با سران طالبان و رییسجمهور اشرفغنی را در «کمپ دیوید» لغو کرده بود، پس از چندی در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد از عزم کشورش برای نابودی تروریزم گفت و این که امریکا با شریکهای بینالمللیاش، برای آیندهی درخشان مردم، در افغانستان خواهد ماند تا این کشور دوباره، به مرکز تجمع و آزمایشگاه نظامی تروریزم بدل نشود.
هر چند مدتها است که در امریکا حرف از خروج نیروهای این کشور از افغانستان مطرح است که یکی از شعارهای تبلیغاتی دونالد ترامپ نیز بود؛ اما همواره، سوال این بوده که این نیروها چگونه و با چه میکانیزمی از افغانستان خارج خواهند شد تا دستآوردهایی که سالها برای آن کار شده است، دوباره از بین نرود.
امریکا در سالهای پسین، تجربهی خروج نیروهایش را از کشورهایی مثل عراق و سوریه دارد. سوریه که این روزها در آتش جنگ میسوزد و نیروهای متحد کُرد با امریکا که اعلام کرده اند، آنها به جز کوهستانها، هیچ وقت متحد دائمی دیگری نداشته اند. عراق هم وضع خوبی ندارد و مردم این کشور، از فرط فقر و نابسامانی، مدتها است که روز خوش ندیده اند.
در صورتی که هنوز سرنوشت انتخابات افغانستان مشخص نیست، گفتوگوهای صلح همچنان تعلیق و پادرهوا مانده است، رییسجمهور امریکا، دیروز باز هم اعلام کرد که زمان آن فرا رسیده است تا نظامیان این کشور از افغانستان به امریکا برگردند.
در حالی که پیش از این و در همین نزدیکی، بارها و بارها ترامپ، رییسجمهور و مایک پمپیو وزیر، خارجهی امریکا گفته بودند که جدول زمانی برای خروج نیروهای این کشور از افغانستان وجود ندارد؛ عجلهای در کار نیست و همه چیز، تابع شرایط منطقه و افغانستان است.
آنچه واضح است آن که اگر جامعهی جهانی و در رأس آن امریکا، شتابزده و بدون در نظر گرفتن عواقب خروج نیروهای شان از افغانستان بیرون روند، حتا اگر گفتوگوهای صلح نیز به سرانجام برسد، هیچ ضمانتی برای عدم اتحاد طالبان با القاعده و گروههای دیگر وجود نخواهد داشت. همان گونه که بارها کارشناسان نظامی (حتا امریکاییها) گفته اند، با توجه به درز و شکافی که در سطح رهبری طالبان به وجود آمده است، ممکن نیست که تمام شبه نظامیان این گروه، سلاح شان را به زمین بگذارند. همین حالا نیز گفته میشود که در ماههای اخیر، بسیاری افراد این گروه، به گروههای هراسافگن دیگر و داعش پیوسته اند؛ چون بسیاری، منافع شان با ادامهی جنگ و ناامنی در افغانستان گره خورده است و اگر در افغانستان صلح، آرامش و قانون حکمفرما شود، آنها چیزهای زیادی را از دست خواهند داد.