گفتن از این که همسایههای افغانستان به خصوص پاکستان، مؤسس، حامی و لانهی تروریستها است، تکرار مکررات است. این را همه میدانند، چه «بینظیر بوتو» صدراعظم ترورشدهی سابق یا «عمرانخان» صدر اعظم کنونی این کشور، به تأسیس، تجهیز و آموزش گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی اعتراف کنند، یانه.
هیأت دوازدهنفرهی طالبان پس از حضور در ایران، این بار با دعوت رسمی حکومت پاکستان به این کشور رفتند. طالبان به پاکستان به عنوان یکی از سرویسدهندههای اصلی، احساس بسیار نزدیک دارند. چیزی که به راحتی میتوان از چهرهی «شاهمحمود قریشی»، وزیر خارجهی پاکستان و رییس هیأت طالبان در اسلامآباد قابل تشخیص داد. بغلگشایی شاد برادر برای برادر دیگر که مدتی در کشورهای حوزهی خلیج بوده است.
در نخستین روزهای امسال نیز طالبان قصد سفر به پاکستان را داشتند که با اعتراض دولت افغانستان به سازمان ملل متحد، این سفر انجام نشد؛ اما سرانجام آنها در میان استقبال رسمی مقامات پاکستانی، به خانهی اصلی شان باز گشته و ضمن خوشامدگویی وزیر خارجهی آن کشور، با عمرانخان، نخستویر و فیض حمید، رییس سازمان استخبارات آن کشور (آی اس آی) نیز دیدار کرده اند.
این سفر آن قدر خودمانی و صمیمی بوده است که سخنگوی طالبان در تویترش بنویسد، دو طرف جدا از بحث در بارهی صلح، در مورد آموزش و پرورش کودکان مهاجران افغان در پاکستان، بهداشت و سهولت در گرفتن ویزا نیز گفتوگو کرده اند.
جالب است که وزیر خارجهی پاکستان مردم افغانستان را به چیزی وعده داده است که در ذات سیاستمداران این کشور نیست و آن هم حمایت صادقانه از گفتوگوهای صلح است. صداقت چیزی است که تاریخ به یاد ندارد پاکستان در مسألهی به آن پایبند بوده باشد.
سیاستمداران پاکستان اعلام کردند که گفتوگوهای صلح باید از سر گرفته شود و لازم است که این پروسه دوباره شروع شود.
به نظر میرسد که طالبان و پاکستان به شدت دنبال سازش با امریکا استند که نشان میدهد روند دهماههی مذاکرات صلح امتیازهای چشمگیر و وسوسهکنندهی برای این دو داشته است؛ اگر چنین نبود، چرا گروهی که به غیر از خونریزی و وحشیگری به چیزی در باور نداشت، حاضر به صلح شده است و یا کشوری که مثل یک غدهی سرطانی، همهی منطقه را آلوده کرده است، حرف از صلح و تشنگی برای آن میزند.
حکومت افغانستان نیز پس از سفر طالبان به پاکستان، به این موضوع واکنش نشان داده و میزبانی از طالبان را خلاف عرف بینالمللی دانسته است. میزبانی از گروهی که خشونت و کشتن انسان نخستین و فرجامین خواست شان است.
حکومت افغانستان معقتد است که این نشستها هیچ کمکی به پیشرفت صلح نخواهد کرد؛ چرا که مردم افغانستان باید خود مالک و صاحب گفتوگوهای صلح باشد، نه بیگانهها. ملت افغانستان به عنوان قربانی مداوم تروریزم، باید تصمیم بگیرند که روی کدام میکانیزم و با چه کسانی صلح کنند.
این یکی از حساسترین مقاطع تاریخ افغانستان است که از یک طرف بحث صلح مطرح است و از طرف دیگر کشورهای تروریسترور و حامی تروریزم در صدد امتیازگیری استند. مردم و سیاستمداران کشور، بیش از هر زمان دیگری باید هوشیار باشند تا ارزشهای این سرزمین و آرای مردم در انتخابات ریاستجمهوری از بین نرفته و آیندهی کشور دوباره به کام دشمنان افغانستان رقم نخورد.
نیاز است تا همه، شرایط امروز را درک کرده و از کشمکشها و امتیازطلبیهای قوم، دسته، گروه و سمتگرایانهی داخلی برای آیندهی افغانستان دوری کرده و نتایج انتخابات را وسیلهی نفاق و شقاق نکنند تا خدای نخواسته، دشمنانی که دندان تیز کرده و مثل همیشه در کمین نشسته اند، از این وضعیت سوء استفاده نکنند. اگر مردم، سران حکومت، احزاب، گروههای مدنی، به خصوص نسل تحصیلکردهی این سرزمین شرایط بسیار شکننده و حساس امروز را درک نکنند؛ دشمنان و بدخواهان افغانستان بار دیگر بر همه چیز مسلط خواهند شد.