رییس جمهور امریکا، گفته است که اگر نظامیان خارجی از افغانستان خارج شوند، این کشور، به دانشگاهی برای تروریستها تبدیل خواهد شد. این سخن از سوی آقای ترامپ، هشدار جدیای برای جهان به حساب خواهد میآمد و به گونهای میتواند زمینهی این باشد که حکومت افغانستان و مردم این کشور سعی کنند تا از کشورهای قدرتمند و دخیل در تسهیلسازی زمینهی گفتوگوهای صلح افغانستان، تدابیر لازم را در مذاکراتشان، بخواهند.
این سخن از زبان ترامپ، بیشتر به شکل یک نگرانی مطرح شده است و با این که با تأکید گفته است که «قصد دارم نظامیان امریکایی را از افغانستان خارج کنم؛ اما نگران این استم که بدون آنها، افغانستان بهعنوان پایگاهی برای حملات تروریستی علیه امریکا تبدیل شود، نگرانم که این کشور، به دانشگاه تروریستها تبدیل شود.»
با این که آقای ترامپ از این نگرانی یاد کرده است؛ ولی باید به یاد داشته باشیم که وی بنا بر سیاستهای مشخصی که از خود نشان داده است، ممکن است بر سر خروج نیروهایش از افغانستان توافق کند و دنبال تضمینی باشد که امریکا از سوی طالبان مورد تهدید قرار نگیرد. او، بارها از این که جنگ افغانستان مصارف زیادی بالای کشورش تحمیل کرده است، یادآور شده و در عین حال نظر به وخامت رابطهاش با ایران ممکن است، تمرکز نظامی امریکا را متوجه مباحث خارج از افغانستان کند. در این صورت خروج نیروهای امریکایی از افغانستان امر دوری به نظر نمیرسد و باید برای نگرانی مطرحشده از سوی امریکا در گفتوگوهای صلح راه چاره یافت.
به نظر میرسد تنها فرصتی که میتوان بر آن حساب باز کرد و تضمینی برای آیندهی افغانستان به دست آورد، گفتوگوهای صلح با محوریت حکومت افغانستان باشد؛ در غیر این صورت این که افغانستان، مرکزی برای پرورش گروههای تروریستی شود، تصور بعیدی به نظر نمیرسد. نظر به آنچه در گفتوگوهای صلح به رهبری زلمی خلیلزاد با گروه طالبان گذشته است، پافشاری این گروه به خروج نیروهای خارجی از افغانستان، برجستهترین بحث بوده است. به نظر میرسد برای به تعادل رساندن این گروه در این گفتوگوها، نیاز است تا قاطعیت کامل از سوی کشورهای حمایتکنندهی نیروهای افغان، برای حمایت بیشتر، شدت یابد؛ زیرا حتا در صورت اجرایی شدن وعدههای نشست با حکومت افغانستان از سوی طالبان، موقف حکومت در نزد آنان به درجهای نیست که خواستههای مردمیای که استوار بر نظام مردمسالارانه است، امکان مطرح شدن را به دست آورد.
این در حالی است که زلمی خلیلزاد، تاریخ برگزاری گفتوگوهای بینالافغانی را اعلام کرده و گفته است که «از آلمان و قطر بهخاطر میزبانی گفتوگوی بینالافغانی به تاریخ ۷ و ۸ ماه جولای تشکری میکنم. این گفتوگو، یکی از چهار بخش مهم روند صلح میباشد و یک گام مهم در راستای پیشرفت روند صلح افغانستان به شمار میرود.»
حالا این گفتوگوها، در صورتی که با حمایت قاطع کشورهای دیگر و پافشاری آنان بر موضع حکومت افغانستان باشد، یگانه فرصتی خواهد بود که تهدیدهای موجود از سوی طالبان را، تضمین کند؛ زیرا آنچه مردم افغانستان از حکومت، بهعنوان نمایندهی خودشان میخواهند، حفظ ارزشهای نظام دموکراسی و دستآوردهای مدنی است و اصلیترین موردی که حکومت باید بر سر آن چانهزنی کند نیز همین است.
افغانستان بهعنوان کشوری که سالها جنگ را با گروههای مختلف تروریستی سپری کرده است، نباید دوباره لانهی این گروهها شود؛ زیرا در این سالها خطری که مردم افغانستان را تهدید کرده و از آنان قربانی گرفته است، مربوط به اکثر کشورهای جهان بوده است. خروج نیروهای خارجی از افغانستان به اعتبار طالبان حرف معقولی به نظر نمیرسد و باید تضمینی که جهان از جغرافیای افغانستان بهعنوان یکی از خطرات جدی، برای امنیت جهانی میگیرد، تضمینی استوار بر یک نظام مردمسالار باشد؛ برای تضمین امنیتی امریکا و همپیمانانش، تضمین امنیتی مردم افغانستان شرط نخست است.
فرهنگ مردم افغانستان، به دلیل حضور نسل تحصیلکرده و جوان، زمینهی فکری برای حضور دوبارهی طالبان نیست؛ ولی اگر حمایتهای کشورهای دیگر از افغانستان با رفتن نیروهای خارجی قطع شود و این کشور به سالهای قبل که از دید جهان دور مانده بود برگردد، نظام طالبانی دوباره بذر کهنهفکریها و افراطیت دینی را در این خاک پرورش میدهد.