پاکستان و امریکا، تصمیم‌گیرندگان اصلی جنگ ‌و صلح افغانستان است

صبح کابل
پاکستان و امریکا، تصمیم‌گیرندگان اصلی جنگ ‌و صلح افغانستان است

طالبان هم‌واره تلاش کرده ‌اند، در بسیاری از مسایل با حکومت افغانستان به برابری برسند؛ این تلاش از سوی طالبان، حمایت‌های غیرمستقیم زیادی را نیز در پی داشته است. یکی‌ از اساسی‌ترین موارد در این قضیه، سیاسی‌شدن طالبان بود که اولین‌بار در قطر طرح‌ریزی شد و اما در این اواخر دیده شده که گروه طالبان، توانسته نگرش‌های جهانی را نسبت به فعالیت‌های تروریستی اش نیز وارد بعد سیاسی کند.
از اظهارنظرهای مختلفی که در چند روز پسین در مورد افزایش تلفات غیرنظامیان، خوانده و شنیده ایم، چنین بر می‌آید که جنگ طالبان و حکومت از سوی سازمان‌های جهانی و افراد برجسته‌ی کشورهای مختلف که در رابطه با مقام‌های حکومتی افغانستان استند، به یک چشم دیده می‌شود.
حکومت افغانستان با هر کشوری رابطه‌ی سیاسی و فرهنگی دارد؛ اگر قرار باشد چنین رابطه‌ای با طالبان نیز به وجود بیاید، مستقیما به حکومتی موازی در برابر حکومت افغانستان، اشاره خواهد داشت.
زلمی‌خلیل‌زاد، فرستاده‌ی ویژه‌ی امریکا در امور صلح افغانستان، گفته است که دولت او سعی می‌کند، بر طالبان و حکومت برای کاهش تلافات غیرنظامیان و در کل کاهش خشونت‌ها، فشار وارد کند. توجه آنان به بالا‌بودن سطح خشونت‌ها، یک موضوع؛ اما برابر‌دانستن دولت و طالبان در افزایش خشونت‌ها به شکل هم‌سان، موضوعی دیگر است. آیا ایالات متحده و آقای خلیل‌زاد، نمی‌دانند که بیش‌تر تلفات غیرنظامیان به اثر حمله‌هایی است که گروه طالبان آن را عملی می‌کند یا هم نمی‌دانند که هر تلاش نظامی‌ای از طرف نیروهای امنیتی افغانستان، بیش‌تر دفاعی است تا تهاجمی؟
بیش‌ترین شکایت‎‌های شهروندان نسبت به امور امنیتی، هم‌واره تاکید بر حمله‌ی قاطعانه بر طالبان از سوی نیروهای امنیتی داشته است؛ به این معنا که نیروهای امنیتی، به خاطر محدودیت‌های وضع‌شده جهت رعایت قوانین بین‌المللی در مورد جنگ، با چالش‌های گوناگونی روبه‌رو استند.
طالبان، گروهی است که هیچ تعهدی به امور یادشده ندارند و تنها محدودیتی که به تازگی بر آنان وضع شده- که آن را هم رعایت نمی‌کنند- توافق‌ آنان با امریکایی‌ها است.
گفته‌ی خلیل‌زاد در مورد فشار بر دو طرف جنگ در افغاستان، امتیازدهی به طالبان است؛ امتیازی که جنگ آنان را بدون تعهد آنان به قوانین بین‌المللی با فعالیت‌های نیروهای امنیتی افغانستان، که از متعهدان به قوانین جهانی اند، یک‌سان جلوه می‌دهد.
حکومت افغانستان نیز در مورد چنین اظهارنظرهایی، منفعل است؛ از دلیل‌هایی که می‌توان در رسیدن طالبان به یک هویت نسبتا سیاسی، برشمرد، همین رفتار منفعلانه‌ است. حکومت، نه تنها در قبال خارجی‌ها که حتا در مورد رفتارهای سیاسی‌های داخلی نیز عکس‌العل درخوری ندارد.
گفته‌ی گلبدین حکمتیار پیرامون صلح افغانستان نیز، از موارد حساس است. گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، روز یک‌شنبه (۴ عقرب)، در یک نشست خبری گفت که گروه طالبان، حکومت برحال را نمی‌پذیرد و به همین دلیل، حکومت موقت تنها راه حل است.
پیشنهاد آقای حکمتیار، نزدیکی زیادی به گفته‌ی خلیل‌زاد دارد؛ هردو سخن، به دوطرف مورد بحث (طالبان و حکومت افغانستان) به یک چشم می‌بینند؛ یکی‌ خواستار حکومت موقت به دلیل نبود پذیرش شرایط از سوی طالبان و دیگری خواستار کاهش خشونت از سوی هردو طرف و رفتار موازی است.
سفر حکمتیار به پاکستان در قدم اول، موقف آقای عبدالله عبدالله را به عنوان رییس شورای عالی مصالحه‌ی ملی با پرسش مواجه کرد و زمانی که او مدعی آوردن صلح به افغانستان از طریق حکومت پاکستان شد، این پرسش همه‌ی ساختار حکومت؛ ارگ و ریاست شورای عالی مصالحه‌ی ملی را در بر گرفت.
اکنون، پاکستان نسبت به دولت افغانستان است، در مور صلح این کشور یک پا پیش‌تر است. جلو‌زدن این کشور از مقام‌های حکومتی افغانستان، دلیلی ندارد، مگر انفعالیت آنان در قبال سوی ‌نیت‌ها و عدم واکنش‌های جدی در مورد اظهارنظرهایی که باعث امتیازگیری گروه طالبان در جنگ و صلح می‌شود.