از هم پاشیدگی احزاب جهادی؛ محمد سرور دانش از خلیلی انتقاد کرد

صبح کابل
از هم  پاشیدگی احزاب جهادی؛ محمد سرور دانش از خلیلی انتقاد کرد

در چهل سال گذشته احزاب مذهبی و جهادی در جنگ و سیاست افغانستان نقش داشته اند و نمایندگی از اسلام‌گرایان افغانستان کرده‌اند که مربوط به دو مذهب شیعه و سنی بوده و با شعار دفاع از اسلام در دهه‌ی پنجاه خورشیدی به‌وجودآمدند.

پس از سقوط حکومت نجیب الله، احزاب جهادی بر سر تشکیل دولت اسلامی دچار اختلاف شدند و جنگ‌‎های داخلی را به‌وجود آوردند. گروه طالبان نیز بقایای این احزاب‌ است که به کمک پاکستان با شعار «حاکمیت خدا  بر زمین خدا» قد علم کرد.

گروه‌های مجاهدین برضد این گروه قرار گرفتند و تا سقوط حاکمیت طالبان احزاب مجاهدین برضد طالبان جنگیدند. پس از سقوط حاکمیت طالبان و تشکیل دولت جدید، گروه‌های مجاهدین شامل دولت شدند.  این دور که فصل امتیازگیری سیاسی به نام حزب و قومیت بود، سبب شد که احزاب جهادی همبستگی خود را از دست بدهند. هریک از رهبران این احزب به نام‌شان حزبی با اضافه‌ی پسوند ملی و اسلامی به‌وجود آوردند تا در زمان انتخابات از آن‌ها استفاده ‌کنند.

تحرکات و گردهمایی‌های احزاب جهادی در زمان انتخابات و در شرایطی که رهبران آن‌ها امتیاز خود را از دست می‌دهند، بیش‌تر می‌شود.

یکی از احزاب پرنفوذ مجاهدین، حزب وحدت اسلامی است درسال ۱۳۶۸ در بامیان از احزاب هشت‌گانه‌ی شیعیان به رهبری عبدالعلی مزاری و محمد اکبری تشکیل شد. این حزب در آن زمان توانست احزاب پراکنده‌ی پیرو خط ولایت فقیه خمینی را زیر همین عنوان متحد کند. پس از سه سال در زمان جنگ داخلی این حزب به دو شاخه تقسیم شد. تا زمان سقوط حاکمیت طالبان حزب وحدت اسلامی به رهبری محمدکریم خلیلی قدرت‌مند و دارای تشکیلات گسترده و رهبری منسجم‌تر بود.

امتیازگیری سیاسی و دعوا برسر رهبری قومی، سبب شد که حزب وحدت اسلامی به چهارشاخه‌ به نام‌های مختلف تقسیم شود. محمد محقق، محمد اکبری، عرفانی یکاولنگی با اضافه کردن پیوندهای، مردم، اسلامی و ملی به وحدت، شاخه‌های جدیدی را به‌وجود آوردند و سید مصطفا کاظمی، حزب جدیدی به نام اقتدار ملی تاسیس کرد.

محمد کریم خلیلی و محمد محقق دو چهره‌ی سیاسی و با نفوذ حزب وحدت اسلامی در هجده سال گذشته در معاملات سیاسی و در دولت افغانستان نقش داشته‌اند. درکمپین‌های انتخاباتِ ریاست جمهوری، هر دو باهم، بر سر جایگاه رهبری و نفوذشان در جامعه‌ی هزاره رقابت می‌کنند. آن‌ها برای حفظ جایگاه سیاسی‌شان شامل تیم‌های انتخاباتی می‌شوند و نامزدان ریاست جمهوری از آن‌ها به‌عنوان بانک رای استفاده می‌کنند.

در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، محمد محقق و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، از عبدالله عبدالله و محمد کریم خلیلی و حزب وحدت اسلامی از اشرف غنی حمایت کرد. حزب وحدت خلیلی، سرور دانش معاون این حزب را به‌عنوان معاون دوم اشرف معرفی کرد. محمد محقق، خودش معاون دوم عبدالله شد. در پنج سال گذشته سرور دانش، به‌عنوان معاون دوم ریاست جمهوری و محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایی در دولت نقش داشته‌اند.

سیاست آقای دانش که در بیش‌تر موارد مورد انتقاد است، در این سال‌ها میان محمدکریم خلیلی و سرور دانش فاصله ایجاد کرد. پیش از ثبت نام نامزدان انتخابات ریاست جمهوری، سرور دانش بار دیگر در تیم انتخاباتی اشرف غنی به‌عنوان معاون او ثبت نام کرد. محمدکریم خلیلی و حزب وحدت پس از بسیار رای زنی و به توافق نرسیدن با آقای غنی، از عبدالله عبدالله حمایتش را اعلام کرد و اسدالله سعادتی را معاون دوم عبدالله عبدالله معرفی کرد.

جمعیت اسلامی که بزرگ‌ترین حزب جهادی است نیز انسجام گذشته‌‎ی خود را ندارد. رهبران و عناصر آن باهم متحد نیستند و هرگاهی منافع‌شان تهدید شود به این حزب دلبستگی و وابستگی نشان می‌دهند. اعضای شورای رهبری آن نیز در تیم‌های مختلف انتخاباتی تقسیم شده‌اند. حزب وحدت اسلامی و حتا حزب اسلامی که منسجم ترین حزب جهادی اند رهبری و انسجام قوی ندارند. تمامی احزاب جهادی بزرگ و کوچک را رهبران جهادی رهبری می‌کنند. رهبران جهادی از نام احزاب‌شان، استفاده و امتیازگیری سیاسی می‌نمایند. این احزاب ماهیت خود را از دست داده‌اند؛ اما با آن‌هم رهبران سنتی و عناصر با نفوذ این احزاب در انتخابات می‌توانند نقش ایفا کنند.

چند روز پیش حزب وحدت اسلامی به رهبری محمدکریم خلیلی درکابل، جلسه‌ی مشورتی دایر کرد. در آغاز این جلسه خلیلی گفت که می‌خواست این جلسه را در تالار خیمه‌ی لویه جرگه برگزار کند؛ اما با در خواست مکرر و گذشت یک ماه از جانب حکومت برای‌شان پاسخ مثبت داده نشد و حکومت در این زمینه همکاری نکرد. این درحالی است که سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری است.

اما آقای دانش پس از برگزاری این جلسه انتقاد کرده که در جلسه‌ی مشورتی حزب وحدت از او دعوت نشده و در قطعنامه‌ی این جلسه «موقف و سیاست کنونی استاد خلیلی بسیار خوب تنظیم شده است» و حتا اعضا و فعالان حزب وحدت، از ولایت‌ها به این جلسه دعوت نشده‌اند. سخنان دانش، ماهیت احزاب جهادی‌ای را که انسجام خود را از دست داده‌اند ثابت می‌کند. رهبران جهادی از احزاب برای رسیدن به اهداف سیاسی‌شان استفاده می‌کنند و در گذشته افرادی نزدیک و مورد اعتمادشان را به قدرت رسانده‌اند.

اما یک چیز در انتقاد آقای دانش که معاون اول این حزب بود و آن‌طوری که در نوشته‌اش نیز مشخص است، این است که او برای مدرن ساختن حزب وحدت اسلامی تلاش کرده است. آقای دانش یادآوری کرده زمانی که او مسؤولیت تنظیم و تهیه‌ی مرام‌نامه و اساس‌نامه‌ی جدید حزب را تهیه می‌کرد، پیشنهادهایی از سوی برخی از اعضای این حزب نیز وجود داشته که رنگ و بوی جهادی این حزب کم شود. او همچنان افزوده است که از تاریخ ۱۳/۶/۱۳۸۳ زمانی که اساس‌نامه به تصویب رسیده، به بعد، به دلایل نامعلوم جلسات شورای مرکزی، کنگره‌ی حزب وسایر ارکان تشکیلاتی حزب برگزار نشده است و این یعنی انسجام در احزاب جهادی در حال فروپاشی است.