حنیف اتمر که در راس تیم صلح و اعتدال یکی از تیمهای انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان قرار دارد، پیش از این بهعنوان مشاور امنیت ملی در دولت وحدت ملی کار میکرد. او در زمان مشاوریت، تاثیرگزاری زیادی در سیاستهای دولت اشرفغنی گذاشته بود تا جایی که بسیاری او را همهکارهی دولت میدانستند و بسیاری از رفتارهای دولت را در قبال مسایل مهم کشوری، نتیجهی مشورههای او میگفتند.
آقای اتمر در دوران حکومت حامد کرزی در پست وزارت فعالیت داشت؛ اما در حکومت وحدت ملی به جای دادفر اسپنتا که پست مشاوریت امینت ملی را در حکومت قبلی به عهده داشت، قرار گرفت. در حکومت وحدت ملی، اعتراضات زیادی اتفاق افتاد که از لحاظ امنیتی این دولت را به چالشهای بسیار کشاند. از آن جمله اعتراضات جنبش روشنایی بود که در نهایت با انفجار و انتحار به پایان رسید.
قربانیان بسیاری در حکومت وحدت ملی از میان مردم بودهاند که به شکلی میتوان آن را نتیجهی فعالیتها و مشورتهای حنیف اتمر، بهعنوان یکی از تاثیرگزارترین افراد در حکومت و تصمیمات امنیتی محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان دانست.
در دورانی که او در پست مشاوریت امنیت بود، مردم شکایتهای بسیاری داشتند و حتا او را به دست داشتن در ناامنیها و انفجاراتی که رخ داد شریک میدانستند. مشاوریت امنیت ملی کشور، در آن زمان به رفتار فاشیستی متهم بود و چنان تصور میشد که او با برخوردهای قومیای که دارد، موجب تنشهای زیادی در میان مردم شده است؛ تا حدی که سعی میکند برخلاف اقوام دیگر حتا از تروریستها استفاده کند.
در اینجا به چند اتهام از سوی افراد و گروههای مشخص، اشاره میکنم که مدعی استند، محمد حنیف اتمر، با صلاحیتهایی که دارد دست به جنایتهای تروریستی از طریق گروههای هراسافگن زده است:
احمد بهزاد، نمایندهی پارلمان و عضو شورای عالی جنبش روشنایی، امنیت ملی افغانستان را متهم به دست داشتن در بمبگذاری دوم اسد ۱۳۹۵ کرد. جنبش رستاخیز تغییر نیز که در اعتراض به افزایش ناامنی در افغانستان تشکیل شده بود، خواستار برکناری وی بود. ظاهر قدیر نمایندهی مردم ننگرهار و عبدالکریم متین والی اسبق پکتیکا و غزنی، حنیف اتمر را متهم به داعشسازی و حمایت از داعش در افغانستان کردند. عبدالرشید دوستم معاون اول ریاست جمهوری افغانستان، حنیف اتمر را متهم به تلاش و تبانی برای ترور وی در حملهی طالبان به نیروهای وی در ولسوالی غورماچ ولایت فاریاب افغانستان کرد.
با در نظرداشتن این ادعاها، نمیتوان به این فکر افتاد که ممکن است همهی اینها صرفا ادعا باشد و یا هم اگر حتا چنین تصوری داشته باشیم، ممکن نیست که نقش آقای اتمر را، در بدنامی حکومت وحدت ملی و در واقع در از بین بردن مفهوم ملیگراییای که یک دولت در سدد ایجاد آن در میان مردم است، دور از واقعیت بدانیم. حنیف اتمر، اگر هیچ نکرده باشد، موجب این بوده است که معنای فاشیستی در نسبت به فعالیتهای دولت محمداشرف غنی به وجود بیاید. اگرچه سند مشخصی برای اثبات ادعاها بر علیه او تا به حال رو نشده است؛ ولی وجود این اتهام، یعنی؛ شخصیت این فرد سیاسی کشور، یک شخصیت مرموز و ناشناخته است.
حالا وی در انتخابات ریاست جمهوری کشور به عنوان کاندیدا ظاهر شده است و نظر به تواناییهایی که در تنظیمسازیها و ادارهی گروههای مختلف دارد، توانسته است افراد زیادی را که در دوران حضور او در حکومت وحدت ملی، بر علیه او سخنرانی میکردند، دور خودش جمع کند. در آن دوران یکی از مخالفان وی؛ آقای عطامحمدنور، گفته بود که محمد حنیف اتمر در کنار معصوم استانکزی، سعی میکند تا امنیت ولایت بلخ را از بین ببرد. این حرفش را زمانی که والی بلخ بود گفته بود: «مشاور محترم شورای امنیت ملی (آقای حنیف اتمر) و رییس محترم عمومی امنیت ملی (آقای معصوم ستانکزی)! با طرح پروژههای توطئهآمیز، بلخ را که از امنیت و آرامش نسبی برخوردار است، ناآرام نسازید.» این گفتهی آقای نور، حالا به موضوع عجیبی برای من مبدل شده است؛ اگر شخصی برای به دستآوردن اهداف سیاسی خودش، بتواند از امنیت مردم در یک ولایت مایه بگذارد، چگونه میتوان به او و وعدههای او اقتدا کرد؟
آیا همتیمی شدن با فردی که مدعی دستداشتن او در فعالیتهای ضد مردمی بودهایم، به معنی چشمپوشی از منافع ملی و مردمی به نفع گروه و حزب نیست؟
نه تنها آقای نور، بلکه بسیاری از افرادی که امروز در کنار اتمر قرار دارند، در گذشتهی نه چندان دور، او را از افرادی میدانستند که برای امنیت مردم خطرناک محسوب میشد. در آن زمان، آقای اتمر، بهعنوان مشاور امنیت فعالیت میکرد؛ اما حالا با حمایتی قاطع از سوی تیمش که اعضای آن مخالفان قدیمی او استند، یکی از مدعیان ریاست جمهوری است.
از زمانی که اقای اتمر، وارد حکومت وحدت ملی شد و تا زمانی که از آن خارج شده و به اپوزیسیون پیوست، همواره اتهامهایئمشابه به اتهامهای دوران مشاوریت، با او بوده است. گذشته از این که هیچ یک از ادعاهای گذشته از سوی مخالفان آن دوران به اثبات نرسید، آقای اتمر به شکل غیر قابل باور، همان مخالفان را از موافقان و حامیان سرسخت خود در مبارزات انتخاباتی آینده ساخته است. این خود نشان میدهد که حنیف اتمر، بازیهای سیاسی را به شکل بسیار مرموزی به پیش میبرد و تاثیر بسیاری بالای اطرافیانش دارد.
اما همانطور که گفتم یکی از شاخصههای حنیف اتمر در کنار سیاست مرموز او، همراهی همیشگی اتهامات، با او است. اتهاماتی که اگر درست باشد، حضور آقای اتمر را در میدان سیاسی افغانستان تبدیل به یک خطر بزرگ میکند. با حضور او در میان کاندیداهای ریاست جمهوری، باز هم شاهد ادعاهایی استیم که نشان میدهد حنیف اتمر دست به سیاستهای مرموزی زده است.
با این که هیچ سند موثقی پیرامون فعالیتهای ایشان که برخلاف منافع ملی باشد تا به حال ارائه نشده است؛ اما وجود هموارهی اتهامات سبب این شده است که نگرانیها در این مورد، به شکل جدی وجود داشته باشد.
چندی پیش، اقای رحمتالله نبیل، یکی دیگر از کاندیداهای ریاست جمهوری، در یک نشست خبری ابراز داشت که سفرهای تیمهای انتخاباتی به خارج از کشور جنبههای کمپاینی دارد و در این سفرها معاملههایی نیز صورت میگیرد. او اشاره به سفر تیمی به ایتالیا داشت و گفت تیمی که به آنجا رفته بود با مسؤولین استخباراتی پاکستان دیدار داشته که در این دیدار وعدههایی نیز از سوی دو طرف به هم داده شده است. آنگونه که از گزارشها استناد میشود، این تیم، تیم حنیف اتمر بوده است.
دیدار یک تیم انتخاباتی با مسؤولین استخباراتی یک کشور، جدا از جنبهی کمپاینی، نگرانیهای دیگری را نیز با خود دارد که در اثر آن، ممکن است صدمههای جبرانناپذیری به امنیت کشور برسد. آقای نبیل همچنان در یک مصاحبهی تلویزیونی با شبکهی تلویزیونی طلوع، گفته بود که در زمان ریاست او در امنیت ملی کشور، رییس «آی اس ای» به افغانستان آمده بود. به گفتهی اقای نبیل، در آن زمان اسنادی بر علیه باغبان سفارت پاکستان که یک افغان بود به دست امنیت ملی افتاده بود و این فرد در اثر پیگیریهایی که این ارگان در مورد او داشت، بازداشت شده بود. آنگونه که آقای نبیل در این مصاحبه یادآور میشود، رییس «ای اس آی» برای پیگیری این موضوع به افغانستان آمده بود.
او بر این موضوع اضافه میکند که حنیف اتمر برایش گفته بود: «رییس ای اس آی به افغانستان سفر میکند؛ اما با خودت نمیبیند و همچنان نمیخواهد که تو در مجلس باشی.» به گفتهی نبیل، رییس جمهور، نیز این مسأله را تایید کرده بود. او به نقل از حنیف اتمر که خطاب به خودش گفته است میگوید: «ما میخواهیم صفحهی جدیدی با پاکستان باز کنیم و خودت در این بحث نباش.»
این موضوع در حالی اتفاق افتاده بود که آقای نبیل به عنوان همتای رییس «آی اس ای»، باید با او دیدار میکرد و سفرش به افغانستان بیشتر از هر چیزی به رییس امنیت تعلق داشت.
با در نظر داشتن این مسایل و ادعاهای موجود، در نسبت به دیدارهای تیم آقای اتمر با استخبارات پاکستان، چنین استدلال میشود که اتمر هنوز هم همان فرد مرموز است و اتهامات وارده بر او میتواند نگرانکننده باشد. تنها چیزی که عوض شده است، پیوستن عدهای از مخالفان او به تیم انتخاباتیاش است که نگرانکنندهتر از قبل است؛ اگر ادعاهای نبیل درست باشد و حنیف اتمر، معاملات استخباراتی داشته باشد، اقتدا به او (در هر شکلی، چه بهعنوان یک کاندیدا و چه بهعنوان یک سیاستمدار مورد تاثیرگزار در سیاست کشور) با ما چه خواهد کرد؟!