خطر دولت نیمه‌طالبانی را احساس می‌کنیم؟

بشیر یاوری
خطر دولت نیمه‌طالبانی را احساس می‌کنیم؟

صلح با طالبان امیدواری و نگرانی از آینده را برای مردم افغانستان به‌وجود آورده است. نگرانی از پی‌آمد صلح سنگین‌تر از امیدواری‌هایی که است وجود دارد. اگر تلاش‌های صلح نتیجه ندهد وضعیت تغییر نمی‌کند و جنگ با شدت بیش‌تر از گذشته ادامه پیدا خواهد کرد. نگرانی اصلی، نتایج روندی به نام صلح است که برای مردم افغانستان روشن نیست که پی‌آمد آن چه خواهد بود و در نهایت چه را به دست می‌آورد و چه را از دست می‌دهد.

 بده‌بستان در میز مذاکرات صلح مطرح است. مشخص شدن خواست‌ها، موضوع مذاکرات صلح را روشن می‌کند. هر طرف مذاکره برای این ‌که به نتایج دلخواه برسد، تلاش می‌کند که خواست خود را به طرف مقابل بقبولاند.

جنگ طالبان تنها برای گرفتن قدرت نیست؛ طالبان از سنت‌گرایی در افغانستان است نمایندگی می‌کنند. در آغاز قرن بیستم، سنت‌گرایان در برابر دولت‌داری مدرن ایستادند؛ دولت مدرن را به شکست مواجه کردند، یک قرن افغانستان را به عقب بردند و زمینه‌ی تغییر و پیشرفت این جامعه را گرفتند.

 پس از سقوط حکومت امان الله خان، دولت‌های شاهی برای تقویت حکومت‌داری مدرن و پیشرفت  افغانستان کاری نتوانستند. شاهان و حاکمان افغانستان پس از امان الله خان، سلطه‌ی خاندانی و قومی را ترجیج دادند و به انحصار دولت پرداختند، با رویکرد محافظه‌کاری حکومت کردند و از امکانات ملی برای خوش‌گذرانی‌شان استفاده‌ کردند و مالیات سنگین و متنوع بر مردم وضع می‌کردند. تقویت معارف می‌توانست، جامعه‌ی به شدت سنتی افغانستان را متحول کند. تاثیر آن گسترش سواد، رشد فرهنگی و پرورش ظرفیت اجتماعی و اقتصادی جامعه بود. حالا  افغانستان کشوری نبود که بزرگ‌ترین مشکل آن سنت‌گرایی باشد.

 طالبان از بستر سنت‌گرایی تولید شده و بزرگ‌ترین چالش را برای زندگی مردم و تقویت دولت خلق کرده‌اند. آنان بزرگ‌ترین مانع پیشرفت افغانستان محسوب می‌شوند.

مردم افغانستان در مذاکرات صلح با این گروه طرف است. طالبان به چیزی کم‌تر از امارت اسلامی و شرایطی‌ که در زمان حاکمیت این گروه تجربه شد، قناعت ندارند. در نشست‌هایی که برگزار شده هیأت طالبان در باره‌ی نظام سیاسی آینده، صفات و شرایطی را گفته‌اند که اگر پذیرفته شوند، پذیرفتن امارت طالبانی است.

 طالبان می‌خواهند امارت اسلامی و استبدادی مذهبی را بر مردم افغانستان تحمیل کنند. در زمان حاکمیت طالبان زنان حق آموزش و کار کردن نداشتند. حجاب برای زنان اجباری بود. آزادی بیان و آزادی‌های اجتماعی وجود نداشت. حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی نقض می‌شد. انسان‌ها به خاطر مذهب، قومیت و اعتقاد سیاسی‌شان، کشته می‌شدند. قطع دست ، سنگسار و شکنجه کردن الگوهای مجازات طالبان بود. نظام امارت طالبان، نمونه‌ی کامل از یک نظام متحجر قرون وسطایی بود.

 در سایه‌ی حاکمیت طالبان گروه‌های تروریستی در افغانستان اجازه‌ی فعالیت داشتند. این گروه‌ها در سراسر جهان فعالیت‌ می‌کردند. طالبان به غیر از امنیت افغانستان، امنیت جهان را تهدید می‌کردند. حمله‌ی یادهم سپتامبر به‌عنوان بزرگ‌ترین حمله‌ی تروریستی، توسط القاعده انجام شد که اسامه بن لادن رهبر آن برای طالبان یک مجاهد بزرگ بود و با رهبری این گروه مناسبات خویشاوندی بر قرار کرده بود.

به غیر موقف نظامی طالبان که برای این گروه امتیاز تلقی می‌شود، بازیگران بین‌المللی صلح و جنگ افغانستان، خطر قدرت‌گیری دوباره‌ی طالبان را در افغانستان نادیده می‌گیرند. امریکا در چارچوب صلح خود با طالبان تضمین دادن این گروه را به‌عنوان راهکارِ جلوگیری خطر این گروه گنجانیده؛ اما این تضمین برای این است که طالبان در تبانی با گروه‌های تروریستی برضد امریکا و کشورهای دیگر عمل نتوانند.

در چارچوب صلح امریکا با طالبان و راهبرد صلح دولت افغانستان، به خطری که طالبان برای دموکراسی، حقوق شهروندی و آزادی‌های اجتماعی به‌وجود می‌آورند، توجه نشده است.

نظر امریکا و قدرت‌های منطقه‌ای این است که مسأله‎ی طالبان با امتیاز دادن حل شود. روند صلح به این نطقه می‌رسد. شرایطی که طالبان دارند. گروه‌های جهادی از این گروه حمایت می‌کنند. اگر دولت افغانستان نقش قدرت‌مند در روند صلح نگیرد، گروه‌های سیاسی به حفظ دست‌آوردهای هجده ساله‌ی افغانستان و حفظ نظام سیاسی اهمیت ندهند، روند صلح با طالبان در نهایت نظام مذهبی نیمه‌طالبانی خواهد بود؛ در آن صورت نتیجه‌ی صلح با طالبان از دست دادن دست‌آوردهای افغانستان در بخش دولت‌داری، پیشرفت‌های اجتماعی و آزادی‌های اجتماعی خواهد بود. افغانستان نظام دموکراتیک نخواهد داشت و روند تجدد و پیشرفت حمایت نخواهد شد. سنت‌گرایان و مجاهدین، حامی این نظام خواهند بود. لیبرالیست‌های محافظه‌کار به این نظام تن خواهند. مسأله این است که خطر برگشت طالبان با نام صلح وجود دارد؛ اما صلح با این گروه چنان بزرگ‌نمایی شده که این خطر را کسی متوجه نمی‌شود. اگر نتیجه‌ی صلح برگشت طالبان و نظام نیمه‌طالبانی شود، سرنوشت دست‌آوردهای مردم و دولت افغانستان چه خواهد شد.