به بهانهی صدمین سالگرد رابطهی سیاسی افغانستان و روسیه، وزارت خارجهی این کشور، بار دیگر زمینهی نشست مشترک طالبان و مخالفان حکومت غنی به رهبری حامدکرزی را فراهم کرد. کسانیکه در نشست قبلی در ماه عقرب سال گذشته به مسکو رفته بودند، این بار همان چهرهها به اضافهی محمدکریم خلیلی، رییس شورای عالی صلح و تعداد دیگر، به مسکو رفتهاند تا با طالبان برای رسیدن به صلح، گفتوگو کنند.
این گروه ناراضی از حکومت غنی و متمایل به طالبان را، حامدکرزی رهبری میکند. اعضای اصلی این گروه به دو پایگاه سیاسی و اجتماعی، رهبران قومی ـ جهادی و تکنوکراتهای لیبرالِ قومی وابستهاند که در دورهی حکومت حامدکرزی، در موقفهای مختلف دولتی بهعنوان معاون رییس جمهوری، وزیر، مشاور و دیگر عنوانها، نقش داشتهاند. کسانی که رهبران قومی شناخته میشوند و سابقهی جهادی دارند، پیش از حاکمیت طالبان بازیگران اصلی سیاست کشور بودند و در فصل جدید، پس از کنفرانس بن، هرچند این نقش را با شعار نمایندگی قومی و جهادی حفظ کردند؛ اما در هجده سال گذشته، تغییراتی در موقف سیاسی و میزان محبوبیت آنها بهجود آمده است. تعدادی از آنها نقششان را حفظ کردهاند و تعدادی از سیاست و دولت در حاشیهی قرار گرفتهاند.
امتیازی که این دو گروه، در هجده سال گذشته، برخوردار شدهاند؛ این است، که دیگر تنها رهبران جهادگرا نیستند. زمینهایی که غضب کردهاند، پولهایی که از دولت و منابع خارجی به دستآوردهاند، جایگاه شان را در افغانستان، به عنوان سرمایهداران بزرگ تغییر داده است.
به غیر چند چهرهی لبیرال دموکراتِی مانند رنگین دادفر سپنتا، همهی کسانیکه در نشست مسکو شرکت کردهاند، چنان استند که گفته شد.
چه عاملی «گروه کرزی» را با طالبان نزدیک کرد
مخالفت جدی اشرف غنی با رهبران قومی و تکنوکراتهایی که در زمان حکومت کرزی در دولت بودند، رابطهی آنها را با حامدکرزی نزدیک کرده است. حامدکرزی که این گروه را رهبری میکند از لحاظ نسبت قبیلهای در جامعهی پشتون، مربوط به قبیله پوپلزایی از دودمان ابدالی است. اشرف غنی که حالا در قدرت است، مربوط دودمان غلجایی است. ابدالیها و غلجاییها، از گذشته تا حالا با هم رقابت داشتهاند. اختلاف تاریخی این دو قبیله، سبب شده است که آقای کرزی بزرگترین رقیب، برای اشرف غنی تبارز کند. اکثریت رهبران طالبان از کندهار بوده و نسبت آنها به قبیلهی درانی میرسد. ملابردار معاون سیاسی طالبان هم پوپلزایی و همقبیلهی حامدکزی است. این اشتراک، موضع طالبان و حامدکزی را از لحاظ رقابت قبیلهای نزدیک کرده است. همچنان آقای کرزی، گرایش قبیلهای با طالبان دارد که نود و نه درصد اعضای این گروه، پشتون است.
مشترکات طالبان با حامدکرزی، فرصتی را برای آنها فراهم کرده که بتوانند قدرت را از غنی بگیرند. رهبران جهادی که رهبری حامدکرزی را در این بازی پذیرفتهاند، از نظر ایدیولوژی مذهبی با طالبان مشترکاتی قوی دارند. نقطهی وصل طالبان و رهبران قومی و جهادی، تشکیل یک دولت اسلامی است.
این اشتراک برای طالبان، برگ برنده است؛ به همین دلیل، در اعلامیهی طالبان که دیروز منتشر شد گفته شده « این هیأت با چهرههای سیاسی کشور در مسکو گفتوگو میکنند.» ملا برادر، معاون رهبری طالبان و رییس دفتر طالبان در قطر، در نشست دیروز احساس رضایتمندی خود از باهم بودن با رهبران جهادی ابراز کرد. رهبران و عناصر جهادی نیز از داشتن رابطهی خوب با طالبان گفتند. دولت اسلامی، خواست مشترک آنها با طالبان است. عطا محمد نور، محمد محقق و حامدکرزی در نشست دیروز، از تشکیل دولت اسلامی و دفاع از ارزشهای دین اسلام سخن گفتند و به آن تاکید کردند که میتواند طالبان را با آنها نزدیک کند.
نقش برتر روسیه و بن بست تلاشهای خلیلزاد
روسیه به دلیل اختلافی که با امریکا دارد و در سالهای اخیر تهدیدهایی که از حضور امریکا در منطقه احساس کرد، نقش حامی سیاسی طالبان را گرفته است. رابطهی حامدکرزی که در سالهای اخیر حکومت وی با امریکا سرد شد، سبب شد که به روسیه اتکا کند. نقش روسیه در بازی صلح با طالبان، حالا برتر از امریکا است. روسیه حامدکرزی رقیب اشرف غنی، رهبران جهادی و گروه طالبان را با خود دارد. نقطه توافق طالبان، گروهکرزی و روسیه در این است که با حضور امریکا در افغانستان مخالفاند.
خلیلزاد با هشت ماه تلاش و مذاکرات پشت پرده با طالبان، زمینهی نشستی مانند نشست مسکو را فراهم نتوانست. دو موضع اختلافی امریکا با طالبان، توافق بر سرجدول خروج نیروهای خارجی و تعهد دادن طالبان با امریکا، حل نشده است.
با آنکه در آغاز و پس از هر دور مذاکرات امریکا با طالبان، گفته میشد که دولت افغانستان با امریکا هماهنگ است؛ اما این موضوع نیز درست از آب در نیامد. انتقادها و نگرانیهایی رویا رحمانی، سفیر افغانستان در امریکا و عمر داوودزی رییس دبیرخانهی شورای عالی صلح، پس از دور ششم نشست امریکا با طالبان که هردو تاکید کردند مذاکرات یکجانبهی امریکا، دولت افغانستان را به حاشیه برده و خلیلزاد جزئیات را پنهان کرده است. بن بست تلاشهای امریکا و منزویتر شدن نقش حکومت آقای غنی را نشان میدهد.
سرانجام به کجا میرویم
نزدیکی طالبان با گروه کرزی، انزوای دولت و غیبت مردم در مذاکرات صلح یک واقعیت است. از آن به این نتیجه میرسیم که برنامهی صلح با طالبان؛ اگر با این وضعیت ادامه پیدا کند، بازیگر اصلی این روند روسیه، طالبان و گروهکرزی است. حکومت آقای غنی که با مخالفت گسترده مواجه است، قدرت این را ندارد که برنامهی صلح با طالبان را طوری دیگر مدیریت کند که میخواهد.
از طرف دیگر، اگر نشستها و نزدیکی گروه کرزی با طالبان با موفقیت پیش برود و امریکاییها با طالبان در مورد خروج نیروهای خارجی توافق کنند؛ درحالی که دولت افغانستان، زنان، جوانان و نیروهای دموکرات در روند صلح نقش ندارند. این واقعیتها به ما میگوید که سرانجام سناریوی صلح خوشایند نخواهد بود. اگر طالبان در این فرایند به صورت کامل به قدرت نرسند، قدرت تحمیل خواستهای شان را دارند. به دلیل این که گروههای جهادگرا و مذهبی، در روند صلح به نفع طالبان نقش بازی میکنند.