نویسنده: دیوید زوچینو
ترجمه: اسدالله جعفری پژمان
نیویورک تایمز: ۶ می، ۲۰۲۱
رییسجمهور بایدن، با اظهار این که ایالات متحده، مدتها پیش مأموریتاش برای سرکوب تروریستها و نابودی پناهگاه امنشان در افغانستان را به پایان رسانده بود، در ۱۴ اپریل، اعلام کرد که همهی نیروهای امریکایی، تا ۱۱ سپتمبر کشور را ترک میکنند. نیروهای ایالات متحده در ۲۵ اپریل، خروجش از این کشور را آغاز کرد. آقای بایدن، اذعان کرد که پس از ۲۰ سال جنگ و طولانیترین استقرار امریکاییها در خاک کشور خارجی، روشن است که نیروهای ایالات متحده، نمیتوانند افغانستان را به یک دموکراسی مدرن و پایدار تبدیل کنند. بایدن در سخنرانی خود از ساختمان معاهدات نظامی در کاخ سفید، گفت: «جنگ در افغانستان هرگز به معنای اقدام چندنسلی نبود.» بایدن گفت که تقریباً ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ نظامی امریکایی باقیمانده را تا بیستمین سالگرد حملهی ۱۱ سپتمبر در سال ۲۰۰۱ -رویداد متزلزلی که حملهی اولیه نظامی را تسریع کرد-، به خانههایشان باز میگرداند. اکنون همانطور که رییسجمهور به ادامهی حمایت از افغانستان تعهد سپرد، با به بنبست رسیدن گفتوگوهای صلح، هدف پایدار جنگ دو دهه، بدون تغییر باقی مانده است؛ با اطمینان از این که دیگر هرگز از افغانستان برای اهداف و راهاندازی حملات تروریستی، استفاده نخواهد شد.
چرا ایالات متحده به افغانستان حمله کرد؟
هفتهها پس از حملهی القاعده بر ایالات متحده در ۱۱ سپتمبر، رییسجمهور جورج دبلیو بوش، اعلام کرد که نیروهای امریکایی، حملاتی را علیه گروه تروریستی و اهداف طالبان در افغانستان آغاز کرده اند. رییسجمهور بوش، گفت: «این اقدامات که با دقت هدفگذاری شده، برای ایجاد خلل در استفاده از افغانستان به عنوان پایگاه عملیاتی تروریستها و حمله به ظرفیت نظامیان رژیم طالبان، انجام شده است.» آقای بوش گفت؛ طالبانی که در آنزمان بیشتر مناطق افغانستان را اداره میکردند، درخواست او را مبنی بر تحویلدادن رهبران القاعده که حملات را از پایگاههای داخل افغانستان برنامهریزی کرده بودند، رد کردند. بوش گفت که قصد دارد رهبران القاعده را به محاکمه بکشاند و افزود: «اکنون طالبان این هزینه را پرداخت خواهند کرد.»
در آنزمان، رییسجمهور هشدار داد که عملیات آزادی پایدار، نیازمند یک سلسله فعالیتهای طولانیمدت و برخلاف سایر مواردی است که ما دیده ایم. در دسمبر ۲۰۰۱، اسامه بنلادن، رهبر گروه القاعده و دیگر فرماندهان ارشد آن، به پناهگاه امنی در پاکستان، در کشور متحد ظاهری امریکا، فرار کردند. در ابتدا، نیروهای امریکایی، آنها را تعقیب نکردند و سرانجام پاکستان به پناهگاهی امن برای فرماندهان و جنگجویان طالبان تبدیل شد که در سالهای بعد برای حمله به نیروهای امریکایی و افغانستانی، از مرز عبور کردند. در داخل افغانستان، با پایانیافتن سال ۲۰۰۱، نیروهای امریکایی به سرعت حکومت طالبان را سرنگون کردند و نیروهای جنگی آن را درهم شکستند. در ماه می سال ۲۰۰۳، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع امریکا، از پایان عملیاتی گستردهی جنگی در این کشور خبر داد.
مأموریت در افغانستان چگونه دگرگون شد؟
ایالات متحده و ناتو، پس از سرکوب طالبان، برای بازسازی کشوری شکستخورده و ایجاد دموکراسی به سبک غربی، میلیاردها دالر صرف تلاش برای بازسازی کشور فقیری کردند که قبلاً در دو دهه جنگ ویران شده بود؛ نخستینبار در زمان اشغال شوروی در دههی ۱۹۸۰ و سپس در جریان جنگهای داخلی. این موفقیتهای اولیه بود، دولتی غربگرا ایجاد شد، مکاتب، شفاخانهها و امکانات عمومی جدید ساخته شد، هزاران دختریکه تحت حاکمیت طالبان از تحصیل منع شده بودند، وارد مکاتب و مدارس شدند. بیشتر زنانیکه توسط طالبان در خانههایشان محصور بودند، به دانشگاه رفتند، به نیروی کار پیوستند، در دستگاهای پارلمانی و دولتی خدمت کردند. فساد اما بیداد میکرد و صدها میلیون دالر برای بازسازی و سرمایهگذاری به سرقت میرفت، یا اختلاس میشد. دولت ثابت کرد که نمیتواند اساسیترین نیازهای شهروندانش را تأمین کند. در بیشتر موارد، دستورات و احکام دولت، به سختی از کابل به دیگر شهرهای بزرگ افغانستان میرسید. در سال ۲۰۰۳ با حضور هشت هزار سرباز امریکایی در افغانستان، ایالات متحده شروع به تغییر روند عملیاتی جنگ در عراق کرد که در ماه مارچ همانسال آغاز شد.
در میدان جنگ چه اتفاقی افتاد؟
با وجود حملههای مداوم نیروهای امریکایی و ناتو، طالبان، با نیروهای نظامی خود را که قبلاً تحت کنترلشان بود و میخواستند با وعدههای چربی مانند بازسازی مکاتب، مراکز دولتی، جادهها و پل بر مردم افغانستان پیروز شوند، تواناییهای جنگیشان را تقویت کردند. با تهدید طالبان برای افزایش نیروهای نظامی، باراک اوباما، رییسجمهور امریکا، هزاران سرباز دیگر را نیز به عنوان بخشی از قوا به نام نیروهای «موج» به افغانستان اعزام کرد که در میانهی سال ۲۰۱۰ به صد هزار نیرو رسید؛ اما طالبان با وجود قدرت جنگی و حملات هوایی امریكاییها، تلفات سنگینی را بر نیروهای امنیتی افغانستان وارد كردند و نیرومندتر هم شدند .در ماه می ۲۰۱۱، یک تیم عملیاتی از نیروهای ویژه دریایی ایالات متحده، اسامه بنلادن را در منطقهی ابیتآباد پاکستان، جایی که او سالها در نزدیکی یک مرکز آموزش نظامی پاکستان زندگی میکرد، کشت.
در ماه جون، اوباما اعلام کرد که بازگشت نیروهای امریکایی را به کشورش آغاز میکند و مسؤولیت امنیتی را تا سال ۲۰۱۴ به افغانستانیها میسپارد. در آنزمان، پنتاگون به این نتیجه رسیده بود که جنگ را نمیتوان از راه نظامی به پیروزی رساند و تنها راه حل این است که از راه مذاکره به این درگیریها پایان داد و این سومینبار در سه قرن گذشته است که یک قدرت جهانی درگیر آن است. جنگجویان و مبارزان افغانستانی، ارتش انگلیس را در قرن نوزدهم و ارتش روسیه را در قرن ۲۰ شکست دادند. با به بن بست مواجه شدن جنگ در این کشور، اوباما در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴، عملیات گستردهی جنگی را پایان داد و به آموزش و کمک به نیروهای امنیتی افغانستان روی آورد.
تقریباً سه سال بعد، رییسجمهور دونالد ترامپ، گفت که اگرچه اولین نیت او این بود که همه نیروها را بیرون کند؛ اما در صورت نیاز، به تعقیب جنگ ادامه خواهد داد. او، تأکید کرد که هرگونه عقبنشینی و خروج نیروها، بر اساس شرایط جنگی و نه براساس جدولزمانی از پیش تعیینشده انجام میشود؛ اما دولت ترامپ از سال ۲۰۱۸ با طالبان گفتوگو کرد و این گفتوگوها منجر به مذاکرات رسمی شد که دولت افغانستان به رهبری اشرف غنی را، از گفتوگوها تحریم و محروم کرد.
وضعیت گفتوگوهای صلح چگونه است؟
در فبروی ۲۰۲۰، دولت ترامپ، توافقنامهای را با طالبان امضا کرد که بر اساس آن، [طالبان] خواستار ترک همه نیروهای امریکایی و ناتو از افغانستان تا اول ماه می ۲۰۲۱ شدند. در عوض، گروه طالبان متعهد شد که روابطاش با گروههای تروریستی مانند القاعده، دولت اسلامی یا داعش در افغانستان را قطع کند، خشونت را کاهش داده و با «دولت افغانستان مورد حمایت امریکا» گفتوگو کند.
پس از امضای توافقنامه، طالبان حمله بر سربازان امریکایی را متوقف کردند و از بمبگذاریهای بزرگ تروریستی در شهرهای افغانستان خودداری کردند؛ ایالات متحده، حمایت هوایی از نیروهای دولتی را کاهش داد و آن را به مواردی مشروط کرد؛ این که اگر نیروهای افغانستانی در معرض خطر و یا تهاجم قرار بگیرند، به آنها حمایت هوایی خواهند کرد. اهداف اصلی توافق در سال ۲۰۲۰ این بود که رهبران افغانستان و طالبان در مورد راه حل سیاسی برای ایجاد دولتی جدید و قانون اساسی، گفتوگو کنند، خشونت را کاهش دهند و در نهایت آتشبس دایمی و پایدار برقرار شود.
دولت اما؛ طالبان را به ترور مقامهای دولت افغانستان و اعضای نیروهای امنیتی، مدافعان جامعهی مدنی، روزنامهنگاران و کارمندان حقوق بشر متهم کرد، از جمله چند زنی که در روز روشن به آنها تیراندازی شد و ترور شدند. طالبان به دلیل موقعیتهای مستحکم خود در میدان نبرد و خروج قریبالوقوع نیروهای امریکایی، در گفتوگوها با دولت افغانستان که از ماه سپتمبر در دوحهی قطر آغاز شده بود، دست بالایی داشته است و اما این گفتوگوها از آنزمان تا حالا متوقف شده است. بنا بر این، پنتاگون گفته است که جنگجویان طالبان به تعهداتش عمل نکردند و به کاهش خشونت یا قطع روابط با گروههای تروریستی، احترام نگذاشتند.
پس از آن كه جو بایدن در ماه اپریل از خروج نیروهای امریكایی خبر داد، ناتو گفت كه هفت هزار سربازش در افغانستان را همزمان با خروج نیروهای امریکایی، از کشور خارج میکند. با اینحال، دولت بایدن میگوید که به حمایت از گفتوگوهای صلح ادامه میدهد؛ اما به نظر میرسد که طالبان تمایل آنچنانی به گفتوگو ندارند. آنها همچنان به گونهی صریح نگفته اند که با تقسیم قدرت در دولت موافقت میکنند یا نه؛ در عوض، این معنا را میرساند که قصد دارند در پی انحصار قدرت باشند.
آیا نیروهای امنیتی افغانستان، میتوانند بدون سربازان امریکایی مانع حملهی طالبان شوند؟
در ماههای اخیر، نیروهای امنیتی افغانستان، دهها قرارگاه و پوستهی امنیتی را در برابر حملات طالبان از دست دادند. قرارگاههای ارتش و پلیس با فرار از خدمت، ضعف در میزان استخدام مجدد، روحیه و رهبری ضعیف، دزدی پول و اشیا توسط فرماندهان نظامی، تخلیه و متروکه شده است. آنها با تلفات سنگینی روبهرو استند که به گفتهی فرماندهان امریکایی، سخت است و قابل تحمل نیست. نیروهای امنیتی، پوستههای بازرسی را در چند شاهراه اصلی رها و به طالبان واگذار کردند؛ طالبانی که در هر گوشهای از کشور، زنجیرهای بازرسی ایجاد میکنند و از خودروها، رانندگان و مردم، مالیات میگیرند و به آنها رسید مالیاتی رسمی و معتبر میدهند. شبهنظامیان محلی هم در حومهی شهرهای بزرگ ایستهای بازرسی ایجاد کرده اند و این هراس را به وجود آورده اند که؛ پس از خروج نیروهای بینالمللی، آنها تلاش دارند که کنترل شهرها را از دست دولت بیرون کنند.
ایالات متحده، سالانه کمازکم ۴ میلیارد دالر برای ارتش افغانستان هزینه كرده که از زمان شروع جنگ تا حالا به ۷۴ میلیارد دالر میرسد. دولت بایدن متعهد شده كه پس از خروج نیروهای امریكایی، به پشتیبانی نیروهای افغانستانی ادامه میدهد. در ارزیابیهای استخباراتی طبقهبندیشده که در بهار امسال به دولت بایدن ارایه شد، گفته شده كه افغانستان میتواند در ظرف دو یا سه سال پس از خروج نیروهای بینالمللی، زیر كنترل طالبان در آید.
طالبان، مبنی بر این که حملات سالانهی خود در فصل بهار را متوقف خواهند کرد یا نه، هیچ اعلامیهی رسمیای نداده اند؛ اما آنها، به گونهی معمول با گرمشدن هوا، عملیات جنگیشان را آغاز میکنند. از گزارشها و ارزیابیهای تهدیدآمیز، این نتیجه به دست میآید که گروه طالبان اطمینان دار که میتواند به پیروزی نظامی دست یابد. در این گزارش، میافزاید: «طالبان احتمالاً در میدان جنگ دستآوردهایی خواهند داشت؛ اما در صورت حمایت نیروهای ایتلاف پس از خروج، دولت افغانستان میتواند طالبان را مهار و کنترل کند.»