چرا تیم‌های انتخاباتی پا در کفش حکومت می‌گذارند؟

عبدالله سلاحی
چرا تیم‌های انتخاباتی پا در کفش حکومت می‌گذارند؟

پاکستان، درست در زمانی که قرار است رییس جمهور افغانستان در این کشور سفر داشته باشد، از مخالفان سیاسی و رقبای او در انتخابات ریاست جمهوری، دعوت می‌کند تا در نشستی زیر نام «روند لاهور» اشتراک کنند و در رابطه به آینده‌ی افغانستان گفت‌وگو کنند. این نشست بر علاوه‌ی این که از مقامات بلندپایه حکومت افغانستان کسی را در خود ندارد، از سران طالبان نیز نماینده‌ای را دعوت نکرده است.

نظر به آنچه گفته شد، ساختاری که نشست لاهور بر آن پایه‌گذاشته شده است، ساختاری است که تا به حال کشورهایی چون روسیه پیش گرفته‌اند. روسیه، پیش از این سعی کرده بود تا برای صلح افغانستان زمینه‌سازی کند و توانسته بود سران طالبان را با سیاسیون افغان در گرد یک میز جمع کند؛ ولی نماینده‌ی خاصی از حکومت افغانستان در آن نشست‌ها حضور نداشت.

اما در روند لاهور، نمایندگان طالبان نیز حضور ندارند و این موضوع، این روند را با نشست‌های قبلی در کشورهایی چون روسیه دچار تحول کرده است. در روند لاهور، سیاسیون افغانستان با پاکستانی‌ها نشسته‌ و در مورد روابط و مشکلات دو کشور صحبت کردند. طوری که پیشنهادهایی از سوی عطامحمد نور یکی از اشتراک کنندگان این روند، در رابطه به خط دیورند مطرح شد و گفت که این مشکل را می‌توان با  مراجعه به اراده‌ی مردم حل کرد.

در رابطه به روند لاهور دو مورد بسیار حساسیت‌برانگیز وجود دارد که می‌تواند در تحلیل‌های رسانه‌ای به آن پرداخته شود. نکته‌ی اول این است که سیاسیونی نامزد در ریاست جمهوری افغانستان با اشتراک در چنین نشست‌هایی، هرگز نمی‌توانند دست‌آورد قابل اجرا برای افغانستان داشته باشند؛ زیرا این افراد دارای موقعیت رسمی در حکومت افغانستان نیستند و توافقات ایشان -بر فرض اگر توافقاتی صورت بگیرد- برای کشورهای میزبان، ضمانت اجرایی ندارد. این یعنی کشورهای میزبان و تسهیل کننده‌ی صلح، اگر بخواهند منافع خودشان را همزمان با برنامه‌های صلح افغانستان تعیین کنند، باید با مراجع قانونی و دارای صلاحیت افغان گفت‌وگو کنند.

پاکستان، با این نوع برخورد، سعی می‌کند به سیاسیون مخالف دولت امتیاز بدهد و در برابر این امتیاز موقعیت حکومت افغانستان را در جریان صلح تضعیف کند. تضعیف حکومت می‌تواند صرفا دست‌آورد تیمی برای سیاسیون و نامزدهای انتخاباتی اشتراک‌کننده در روند لاهور محسوب شود و هیچ پیشرفت ملی و مردمی‌ای را در پی ندارد.

بنا بر این، سفرهای این‌چنینی از سوی احزاب، نامزدان و تیم انتخاباتی‌شان برای صلح افغانستان و موقعیت مردمی در این گفت‌وگوها خطرساز است.

طوری که در گذشته و در نشست مسکو، تیم‌های انتخاباتی باعث به مشروعیت رسیدن نسبی گروه تروریستی طالبان شدند و این موضوع تا حدی پیش رفت که گروه طالبان با کشورهای زیادی نشست‌های مختلفی را برگزار کردند و در مورد آینده‌ی کشور به شکل یک‌جانبه و در غیاب نمایندگان حکومت تصمیم‌گیری صورت گرفت.

عطامحمد نور، یکی از اشتراک کنندگان در روند لاهور، در سخنرانی خودش گفت؛ ایستادن کشورهای مختلف در یک ردیف که طالبان نیز در آن حضور دارند و تلاش‌ها برای گفت‎‌وگو با طالبان از سوی این کشورها به دلیل نبود برنامه‌ی منظم در مورد صلح افغانستان، سبب به مشروعیت رسیدن این گروه شده است.

اما چگونه باید این نکته را از زبان فردی که خود نقش خاصی در مشروعیت‌بخشی به طالبان داشته است، جدی گرفت؟ آیا آقای نور تاثیرات سفرهایش را همراه با تیم انتخاباتی مورد حمایتش، به مسکو نمی‌بیند و فکر نمی‌کند که شروع مشروعیت سیاسی طالبان در نشست‌ها و گفت‌وگوها، از همان سفرها بوده است؟

عطا محمد نور یکی از سیاست‌مداران پرتناقض در کشور است. وی تا قبل از تشکیل تکت‌های انتخاباتی، یکی از مخالفان سرسخت حنیف اتمر، رهبر تیم مورد حمایتش، بود؛ ولی پس از تشکیل تکت‌های انتخاباتی، از حمایت‌گران سرسخت وی شده است.

پاکستان به‌عنوان کشوری که همواره در سیاست‌های افغانستان مداخلات جدی داشته است در رابطه به افراد اشتراک کننده در روند لاهور نیز، بارها مورد سوءظن قرار داشته است طوری که چندی پیش، رحمت‌الله نبیل در رابطه به سفر اعضای تکت انتخاباتی صلح و اعتدال به ایتالیا، گفته بود که این افراد نشستی با استخبارات پاکستانی‌ها نیز داشته‌اند. این نشست‌ها برای بسیاری از آگاهان امور سیاسی در افغانستان نیز نگران کننده بوده.

در روند لاهور نیز، پاکستان قبل از سفر رییس جمهوری افغانستان، افراد مشخصی را که در رقابت و در مخالفت با حکومت قرار دارند، دعوت به گفت‌وگو کرده است که می‌تواند تعبیرات مختلفی را از خود به وجود بیاورد. در این نشست، نه اعضای طالبان حضور دارند و نه اعضایی از حکومت افغانستان و این یعنی، مشروعیت‌بخشی به یک یا چند تکت‌ انتخاباتی که نه حرف‌های‌‌شان ضمانت اجرایی دارد و نه این صلاحیت در دست آنان است.

عطا محمد نور، در تقابل با حرفی که در مورد طالبان زده است، خودش نیز در تلاش گرفتن مشروعیت از سوی کشورهایی چون روسیه و پاکستان در جریان‌های مرتبط به آینده‌ی افغانستان است و این فعالیت‌ها به شکل تیمی صورت می‌گیرد.

در واقع، همه‌ی این مشروعیت‌های قابل نقد، به دلیل به حاشیه رفتن، حکومت افغانستان از محور گفت‌وگوها صورت گرفته است که در ضمن ضعف مدیریت دولت، بی‌پروایی‌های سیاسیون افغان را در رابطه به حکومت افغانستان و منافع ملی نشان می‌دهد. اعضای تیم‌های انتخاباتی، به این دلیل که ادامه‌ی کار رییس جمهور غنی را پس از اول جوزای سال جاری، غیر مشروع می‌دانند، تلاش می‌کنند خودشان را به مشروعیت نسبی برسانند و سفرهای مشابه با یک تیم با صلاحیت را به‌عنوان نمایندگان مردم افغانستان انجام می‌دهند.

گفت‌وگوهایی که در عدم حضور دولت، انجام می‌شوند، ارتباط زیادی با خواسته‌ی طالبان دارد که نمی‌خواهند حکومت افغانستان را به رسمیت بشناسند و در گفت‌وگو با آن دور یک میز قرار بگیرند. اجرایی کردن این نشست‌ها بدون داشتن دغدغه‌ی حضور حکومت، به معنی هم‌فکری با خواست طالبان است. این شباهت در روند لاهور نسبت به نامزدان ریاست جمهوری و تکت‌های انتخاباتی افغانستان از سوی پاکستان صورت گرفته است.

عطا محمد نور در سخنرانی‌اش از مشکلاتی که در رابطه به مرز، آب و راه‌های ترانزیتی، میان افغانستان و پاکستان وجود دارد اشاره کرد ولی این گفته‌ها نشان می‌داد که ممکن است گفت‌وگوهایی در این زمینه‌ها با افراد اشتراک کرده در این نشست صورت گرفته باشد. این احتمال، اگر درست باشد، چنین نشست‌هایی را از سوی سیاسیون زیر سوال خواهد برد و طوری به تعبیر می‌رساند که آنچه مطرح می‌شود، نه بحث‌های ملی بلکه توافقاتی است که بین گروه‌های سیاسی و دولت‌های دیگر در حال انجام است.

گفتن این که برای حل مشکلات موجود بر سر خط دیورند باید به اراده‌ی مردم مراجعه کنیم (همه‌‌پرسی برگزار کنیم) به نحوی انعاطف‌پذیری افغان‌ها را در این زمینه نشان می‌دهد. چرا که از زمان بسیار طولانی‌ای، خط سرخ افغانستان در مقابل پاکستان به‌عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات کشور با همسایه جنوبی‌اش، همین خط بوده است؛ ولی امروز که تعدادی از سیاسیون به‌عنوان نمایدگان مردم افغانستان، چنین ابراز نظر می‌کنند، چیزی نیست جز، دادن وعده‌هایی به حکومت پاکستان.

ولی این وعده‌ها، آیا واقعا به نفع افغانستان سنجیده شده و یا این که برای پیروزی در انتخابات و داشتن حمایت پاکستان به خاطر سنگین کردن وزنه به نفع تیم‌های انتخاباتی مشخص است؟

در هر صورتش، آنچه نامزدان ریاست‌ جمهوری افغانستان در حال انجام آن استند، عمل‌کرد موازی با قدرت حکومت است و این امر ناشی شده از آن است که این نامزدان بیش از آنچه که توقع می‌رفت بر سر نامشروع بودن حکومت پس از اول جوزای سال جاری پافشاری کردند؛ تا حدی که بحث‌های کلان ملی را بدون اجماع سیاسی و در نظر گرفتن دولت، با حکومت پاکستان مطرح می‌کنند.