مجلس نمایندگان و آینده‌ی پیش رو

داوود عرفان
مجلس نمایندگان و آینده‌ی پیش رو

می‌­توان گفت که در دموکراسی نیم‌­بند افغانستان، انتخابات پارلمانی – سوای از اتهام تقلب و ضعف مدیریت انتخابات-  نسبت به انتخابات ریاست­جمهوری، تمثیل بهتری از حضور نیروهای اجتماعی، اقوام و مذاهب جغرافیای رنگین‌­کمانی افغانستان است. حضور نماینده­‌های طیف­‌های مختلف مردم در پارلمان، به‌­خوبی توانسته حضور همگانی را در خانه‌­ی ملت نمایش دهد. انتخابات پارلمانی در دوره‌­های گذشته، به­سان انتخابات ریاست­جمهوری با اتهام تقلب همراه بوده است و حتا انتخابات ولایتی چون غزنی در دو دور انتخابات گذشته مسأله­‌ساز شده است؛ طوری­که قرار شده است که انتخابات پارلمانی این ولایت در اخیر، با انتخابات ریاست­‌جمهوری به صورت هم­زمان برگزار شود. صرف نظر از حواشی به‌­وجودآمده پیرامون انتخابات مجلس نمایندگان، مسأله‌ی مهم دیگر، انتخاب هیأت رییسه‌­ی این نهاد مهم قانون‌گذاری بوده است که با رقابت احزاب، گروه‌­ها و اقوام افغانستان گره خورده است. در دوره­ی گذشته رقابت بین عبدالرب رسول سیاف و  محمد یونس قانونی به جایی نرسید که کبوتر اقبال بر شانه‌­های عبدالرؤوف ابراهیمی نشست. ریاست ابراهیمی؛ اما همیشه با انتقادهایی روبه‌رو بود. به هر صورت این دوره با تمام فراز و نشیب­هایش به پایان رسید و پارلمان هفت ماه پس از برگزاری انتخابات افتتاح شد. نتایج انتخابات جدید که چهره­‌های جدیدی را به مجلس نمایندگان معرفی کرده است؛ امیدهای تازه­ای را خلق کرد که شاید این دور پارلمان، با نمایندگانی مسئولیت­‌پذیرتر و آگاه­‌تر مواجه خواهیم بود و این قوه­ی مهم خواهد توانست به درستی در مقابل وضعیت شکننده‌­ی کشور ادای دین کند. هرچند هنوز خیلی زود است که درباره­‌ی عمل‌کرد پارلمان جدید قضاوت کنیم؛ اما کاندیداهای دور اول ریاست پارلمان نشان داد که پارلمان جدید، نخستین قدم را محکم برنداشته است. حضور چهره­‌های ضعیف در انتخابات ریاست پارلمان، بیانگر این است که پارلمان جدید از حضور چهره­‌های آگاه و مطمین رنج می­برد و یا حداقل می­توان گفت که چهره­‌های مطرحی جرأت کاندیدا شدن را نداشته­‌اند. پرواضح است که رییس پارلمان نقش به­‌سزایی در معرفی پارلمان کشور و تعیین جایگاه آینده­‌ی این قوه در مسایل مهم ملی دارد. حضور رییسی ضعیف و بدون برنامه می‌­تواند که جایگاه قوه‌ی مقننه را به شدت خدشه­دار کند. افکار عمومی مردم در شبکه­‌های اجتماعی نشان می­‌دهد که اکثریت کاربران این شبکه‌­ها، کاندیداهای کنونی را فاقد ظرفیت، درایت و شایستگی ریاست این قوه­ی مهم می­‌پندارند. تقسیم آراء بین چهار کاندیدای دور اول انتخابات ریاست پارلمان، واقعیت تلخی را نمایان می­سازد که سیاست کشور به صورت خطرناکی تباری شده است. چنین وضعیتی از دو منظر می­تواند به وجهه‌­ی پارلمان ضربه­‌های مهلکی وارد کند. از یک­سو، اختلاف دیدگاه­‌های تباری در پارلمان، خانه‌ی ملت را به محل درگیری و مناقشه­‌ی تباری مبدل خواهد ساخت و از طرف دیگر، اعمال نفوذ قوه‌­ی مجریه بر این قوه را افزایش خواهد داد.

در دوم انتخابات ریاست پارلمان، میر رحمان رحمانی، با ۱۲۳ رأی از رقیب خویش، کمال ناصر اصولی پیشی گرفت. هرچند این انتخابات هم با اعتراض کمال ناصر اصولی مواجه شده است؛ اما به نظر نم‌ی­رسد که این اعتراض در نتیجه­‌ی نهایی تأثیر داشته باشد. کمال ناصر اصولی که سابقه‌­ی حمله به برخی از اقوام افغانستان را در رسانه­‌های گروهی در کارنامه دارد، نتوانست که از نمایندگان پارلمان، رأی کافی اخذ کند و این مسأله باعث شد که موجی از خوشبینی در مورد پارلمان جدید در افکار عمومی کشور ایجاد شود. نتیجه­‌ی انتخابات ریاست مجلس نمایندگان، یک بار دیگر بارق‌ه­ای از امید را روشن کرده است که پارلمان کشور می­‌تواند بر فضای دو قطبی کشور، حداقل در درون پارلمان نقطه­‌ی پایان بگذارد و به محلی برای نقطه­‌ی وصل اقوام افغانستان مبدل شود.

مسأله­‌ی مهم دیگر، آینده­‌ی این پارلمان در صورت توافق با طالبان و ایجاد سامان سیاسی جدید است. اگر طالبان با امریکایی­‌ها و دولت افغانستان بر سر تقسیم قدرت به توافق برسند؛ سهم آنان از مجلس نمایندگان چگونه ادا خواهد شد؟ این پرسش هنوز جواب مشخصی ندارد. سکوت احزاب و گروه­‌های سیاسی در رقابت دور اول انتخابات ریاست پارلمان این شائبه را تقویت کرده است که شاید صنف سیاسی کابل، به آینده­‌ی پارلمان کشور به دیده‌­ی تردید می­‌نگرد. به صورت قطع نمی‌­توان گفت که در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح و توافق احتمالی طالبان با دولت، سرنوشت پارلمان چگونه رقم خواهد خورد؛ اما اگر فرض را بر این بگذاریم که پارلمان کنونی در آینده به نقش‌­آفرینی ادامه خواهد داد؛ باید چهره­ای جدید با رویکردی جدید از خود به نمایش بگذارد. نماینده­‌های پارلمان باید نشان دهند که خانه­‌ی ملت، محل وفاق و وحدت ملی مردم افغانستان است و تنش­‌های موجود فضای سیاسی کشور نباید در درون این خانه نفوذ کند. نسل جدید پارلمان افغانستان باید به این نکته توجه داشته باشند که در وضعیت شکننده­ی اجتماعی- سیاسی افغانستان، مسؤولیت بزرگی را برعهده دارند. پارلمان جدید، برعلاوه­‌ی مسؤولیت‌های قانونی خویش، مسؤولیت دیگری را هم بر دوش می­‌کشد. این پارلمان باید به نماد وحدت مردم افغانستان تبدیل شود و در آشفته‌­بازار سیاست افغانستان نماد قابل اتکایی برای همه­‌ی مردم افغانستان به­‌شمار آید. اگر نماینده­‌های مردم در پارلمان کشور، نتوانند همدیگرپذیری و وفاق را در درون خانه­‌ی ملت نهادینه سازند، در مقابل خدا، مردم و تاریخ این جغرافیای دردمند پاسخ‌­گو خواهند بود.