از نکات بحث برانگیز در مذاکرات امریکاییها با طالبان، از آغاز تاحالا این بوده که این مذاکرات در غیاب دولت مردم افغانستان صورت میگیرد و کسی نمیداند، به غیر از آنچه خلیلزاد و سخنگویان طالبان اعلام میکنند؛ دیگر کدام موضوع میان هیأت امریکایی و طالبان بحث شده و موضوعاتی هم هستند که امریکا با طالبان در موردش مذاکره کند و از دولت افغانستان پنهان بماند.
این نگرانی از آغاز این گفتوگوها وجود داشت؛ اما رهبران دولت افغانستان، آن را پنهان میکردند و با رویکرد محافظهکارانه به این مسأله برخورد میشود.
رهبران دولت این موضوع را به خورد جامعه میدهد که گفتوگوی امریکا با طالبان، بخشی از مذاکرات صلح است و هر موضوعی که در این گفتوگوها مطرح میشود، دولت افغانستان از آن خبردارد و زلمی خلیلزاد نیز همین موضوع را تکرار میکرد.
یکبار حمد الله محب مشاور امنیت ملی افغانستان، پیش از آغاز سال جدیدِ خورشیدی، این رویکرد محافظهکارانه را شکست. در سفرش به امریکا، به خبرنگاران گفت: «زلمی خلیلزاد در پیایجاد حکومت موقت در افغانستان است و میخواهد خودش در رأس این حکومت باشد.»
وزارت خارجهی امریکا این اظهارات را حمله به این وزارت تعبیر کرد و گفت مقامهای امریکایی با حمدالله محب، کار نخواهند کرد.
رویکرد دولت افغانستان پس از این اظهارات، نیز محافظهکارانه بود. سخنگویان ریاست جمهوری به رسانهها میگفتند که این مذاکرات در هماهنگی با دولت افغانستان انجام میشود و تمامی جزئیات آن با دولت افغانستان، شریک میشود.
شش دور گفتوگو میان امریکاییها و طالبان در قطر صورت گرفته است. اساسیترین موضوع در گفتوگوها میان طالبان و امریکاییها، خروج نیروهای خارجی از افغانستان و تعهد دادن طالبان به امریکا بوده که برضد این کشور و متحدانش عمل نکنند و با القاعده و سایرگروههای تروریستی ارتباط خود را قطع کنند.
مذاکرهی بینالافغانی و چگونگی دولت پس از مصالحه با طالبان، موضوعات دیگر گفتوگوهای صلح است. زلمی خلیلزاد میگوید، این دو موضوع به امریکا و طالبان ارتباط ندارد، باید افغانها در بارهی آن به توافق برسند.
با آنکه پس از دور ششم مذاکرات در قطر، دو طرف از پیشرفتهایی در بارهی جدول خروج نیروهای خارجی از افغانستان سخن گفتند؛ اما این دور مذاکرات نتیجهی مشخصی نداشت.
دولت افغانستان در ارتباط به مذاکرات صلح با طالبان با سه چالش مواجه است. یک چالش امتناع طالبان از مذاکرات صلح است. دومی؛ مخالفت چهرههای سیاسی، جهادی و قومی از نقش پررنگ حکومت در این مذاکرات. این موضعگیری مخالفان حکومت سبب پراکندگی و ناهماهنگی در بارهی چگونگی برخورد با طالبان شده است.
ضعیف شدن نقش حکومت، مهمترین خواست مشترک حلقات مخالف حکومت و گروه طالبان است. تفاوت در این است که طالبان نظام جمهوری اسلامی را نمیخواهند؛ و حلقات مخالف حکومت در ظاهر میگویند؛ باید نظام سیاسی و دستآوردهای آن حفظ شود.
چالش سومی، برای دولت افغانستان در حاشیهافتادن از مذاکرات امریکاییها با طالبان است. این موضوع که امریکا واقعاً از موجودیت نظام کنونی حمایت میکند روشن نیست.
حکومت افغانستان با توجه به این چالشها، احساس خطر کرده و به این دلیل به تازگی عمر داوودزی نمایندهی رییس جمهور در امور اجماع منطقهای صلح و رویا رحمانی سفیر افغانستان در امریکا، پرده از محافظهکاری برداشتهاند و از مذاکرات دولت امریکا با طالبان ابراز نگرانی کردهاند که دولت افغانستان را به حاشیه برده و نتیجهی آن قدرتگیری طالبان، در میدان جنگ شده است.
زلمی خلیلزاد که مذاکرات امریکاییها را با طالبان رهبری میکند؛ بارها در مصاحبههایش گفته که در بارهی نوعیت نظام سیاسی و مشارکت طالبان در قدرت حرف ندارد، باید افغانها در بارهی آن تصمیم بگیرند. این ظاهر مسأله است.
نسخهای را که امریکا به دنبال آن است، دولت اسلامی متفاوت از نظام فعلی است که طالبان احساس کنند در آن نقش دارند و بیگانه با ایدیولوژی آنها نیست. آنچه برای امریکا اهمیت دارد، این است که با طالبان به توافق برسد که دیگر برایش تهدید نباشد و دولت اسلامیای را که میخواهد هم به خاطری این است این گروه را وادار به مصالحه کند.
اظهارات سفیر افغانستان در امریکا و عمر داوودزی رییس دبیرخانهی شورای عالی صلح، ثابت میکند که دولت امریکا به دنبال اهداف خود است و دولت افغانستان از پیامد مذاکرات یکجانبهی امریکاییها با طالبان نگران است. به غیر از دولت، مردم افغانستان نیز نگران پیامد معاملهی امریکا با طالبان بوده و این واقعیت که مذاکرات یکجانبهی امریکا با طالبان تا حالا به نفع طالبان تمام شده است.
گروههای مخالفِ حکومت، با موضعی که گرفتهاند وضعیت را به نفع طالبان ساخته اند. این وضعیت نگران کننده است. امریکا اصرار دارد مسألهی طالبان را برایش حل کند. بنابراین؛ دو احتمال وجود دارد. یا برنامه صلح به بنبست میانجامد یا امریکا با طالبان کنار میآید و در نهایت مذاکرات با طالبان به دولت اسلامیای میانجامد که جمهوریت، حقوق شهروندی و ارزشهای حقوق بشری را نپذیرد.
اگر دولت افغانستان نقش خود را در مذاکرات صلح پیدا نکند و طالبان از طریق نظامی قدرت نمایی کنند و مخالفان حکومت با دولت کنار نیایند، تنها راه این است که انتخابات ریاست جمهوری موفقانه و بدون تقلب و جنجال برگزار شود و نتیجهی آن حکومتی باشد که مشروعیتِ بیشتر داشته باشد.