به نظر میرسد کشور به بن بست سیاسی تمام عیار نزدیک میشود. در فضای سیاسی کنونی واقعیتهای آشکار و پنهان زیادی وجود دارد که بر وجود بنبست سیاسی و گرفتارشدن کشور در چرخهی باطل و بیسرانجام دلالت میکند. التفات به واقعیتهای زیر، گوشههایی از این بن بست سیاسی را برای ما مستدل میکند.
مهلت قانونی حکومت غنی به سرآمده است. سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری هنوزهم در ابهام و تردید است. گذشته از مسایل امنیتی و جنگ، تیمهای انتخاباتی نه به حکومت اشرف غنی اعتماد دارند و نه به نهادهای انتخاباتی. این بدگمانی و تردید برای همگان قابل درک است. حکومت غنی در مورد برگزاری انتخابات کارنامهی قابل تحملی ندارد. برگزاری انتخابات مجلس نمایندگان بعد از سالها تاخیر، رویدادی است که به سادگی قابل چشم پوشی نیست. متن و حاشیههای انتخابات پارلمانی هم مردم را نسبت به انتخابات ناامید و سرخورده کرده است و هم گروهها و چهرههای سیاسی را. وقتی یکی از مهمترین نهادهای ملی کشور، از طریق انتخاباتی که هیچ نسبتی با قوانین و آرای مردم ندارد، تشکیل میشود و بهعنوان یک نهاد مشروع قانونگذار پذیرفته هم میشود، هیچ تضمینی وجود ندارد که اشرف غنی با به راه انداختن یک بازی به درجات بدتر و غیر قابل دفاعتر از انتخابات پارلمانی، رقبای سیاسی خود را حذف نکند و به یک انتخابات شفاف و مطابق با قوانین کشور تن بدهد؟ در تجربهی انتخاباتهای افغانستان ثابت شده است که «رای مردم» جایگاه و ارزش چندانی ندارد. این امر آن قدر روشن و برآفتاب است که مردم، گروههای سیاسی، حکومت، نهادهای خارجی و حامیان بینالمللی همه بر آن واقف است. کمترین خسارت انتخاباتهای گذشته، تشدید بی سابقهی شکاف میان حاکمیت و مردم، گروهها و جریانهای سیاسی است. اکنون کمتر کسی به برگذاری انتخابات شفاف که از خواست و ارادهی سیاسی مردم صیانت کند، باورمند است.
ابهام در سرنوشت گفتوگوهای صلح و غیبت حکومت افغانستان بهعنوان یکی از طرفهای اصلی جنگ از گفتوگوها، بر دشواری و شکنندگی وضعیت سیاسی میافزاید. بنابراین انتخابات، جنگ و صلح و ادامهی حکومت غنی در پایان فرصت قانونی آن و پارلمانی که با فساد و تقلب و زورگویی آغاز شده است، خیلی بعید به نظر میرسد که در ادامه خود را از دام فساد و درگیری های بیحاصل رها کند و به یک نهاد مؤثر و کارآمد ملی مبدل شود، چیزهایی است که وضعیت کنونی ما را نگران کننده میکند.
در این میان عقلانی این است که گروههای سیاسی مخالف غنی و تیمهای انتخاباتی به جای درگیرشدن به مسایل دیگر، بر انتخابات به عنوان یک اولویت سیاسی تمرکز کنند. عبور از بن بست سیاسی کنونی از طریق انتخابات ممکن است. انتخاباتی که به صورت نسبی و حداقلی ماهیت قانونی داشته باشد. تا دیر نشده است و بیش از ازین فرصت های باقیمانده از دست نرفته است، جستجوی راهها و سیاستهایی که بتواند به برگزاری یک انتخابات قابل قبول منجر شود، فوریترین چیز است.