نویسنده: همیش فولکنر و محمد موسا محمدی
منبع:world politics review
برگردان: ابوبکر صدیق
یک ماه بیشتر از آغاز گفتوگوها میان دولت افغانستان و طالبان سپری میشود؛ اما پیشرفت این روند خیلی آهسته است. متغیرها نشان میدهند که امریکا در آیندهی طولانی افغانستان دخیل خواهد بود.
آیا روند صلح بنا به تفاوت دیدگاهها در افغانستان دوباره مورد بحث قرار میگیرد؟ این پاسخ در دست برندهی انتخابات امریکا است که در هفتههای اخیر تعیین خواهد شد و طالبان نیز چشم امید (به برندهشدن ترامپ) دوخته بودند. این گروه با تاختوتاز به سیاست امریکا، انتظار برندهشدن دونالد ترامپ را برای دور دوم میکشیدند تا تبریکی بگویند و به کام خویش برسند. نیت طالبان از برندهشدن ترامپ روشن بود.
صلح بینتیجه و روند طولانی آن، منجر به عصبانیت ترامپ شد و در آخرین تویت خود از برگشت نیروهای امریکایی تا ماه کریسمس وعده داد.
تنها یک روز بعد (فرستاده ویژهی امریکا) زلمی خلیلزاد خواهان حوصلهمندی بیشتر در روند صلح شد. خلیلزاد حقبهجانب است. فشار بیش از حد، نتیجهی قابل انتظار از گفتوگوها را نمیتواند در پی داشته باشد. نمایندگان طالبان خواهان ایجاد نظام « امارت»ی استند که از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ در افغانستان حاکم بود؛ چیزی که با مخالفت سخت هئیت گفتوگوکنندهی دولت افغانستان مواجه است.
در حالی که دیدگاهای متفاوت در رابطه به نظام کنونی نیز وجود دارد، واشنگتن هنوز بازیگر کلیدی در افغانستان است و کسی که کرسی قصر سفید را اشغال کند، نقش اساسی در نوعیت نظام آیندهی افغانستان دارد. در آغاز گفتوگوهای صلح میانههای ماه سپتامبر؛ دولت افغانستان آتشبس را پیشنهاد کرد؛ اما طالبان به دلیل اینکه سهم بیشتر در میز مذاکره به دست بیاورند و نیروهای امریکایی را وادار به خروج از افغانستان کنند، توجه به آن نشان ندادند. گفتوگوها همزمان با گسترش حملات مواجه بود. در آخرین حملات به مراکز آموزشی، دست کم ۰۵ تن کشته شدند. داعش مسوولیت آن را به عهده گرفت. این گروه در بخشهایی از کشور فعالیت دارد.
در حملهی ماه گذشتهی طالبان به مرکز ولایت هلمند، نیروهای دولتی و طالبان تلفات سنگینی را متقبل شدند و نزدیک به هزار خانواده به اثر این جنگ بیجا شدند. اگر حملات طالبان به همین شکل ادامه پیدا کند، دولت افغانستان از نیروهای بینالمللی خواستار کمک خواهد شد.
تاریخ لحظات را به یاد دارد که نیروهای «اتحاد جماهیر شوروی سابق» از افغانستان بیرون شدند و حکومت داکتر نجیب به دست مجاهدان سقوط کرد و در نتیجه طالبان ظهور کردند. طالبان و جریانهای مرتبط به این گروه، به امارتی باور دارند که توسط ملا عمر -رهبری سنتی طالبان- بنیان گذاشت شد. دولت افغانستان به عنوان نهادی کثرتگرا برای همهی اقوام است. طالبان روند گفتوگوها را به صورت جدی دنبال نمیکنند و باید تلاش شود تا از فریبکاریها در این روند جلوگیری شود.
گزارشهای درز کرده از داخل صفوف طالبان به بیرون، نشان میدهد که بیشتر فرماندهان جنگی این گروه به این عقیده اند که روند مذاکرات یک روند سیاسی اغفالکننده است. در میان طالبان بحثهای مختلف و متفاوتی در رابطه به شریکشدن در قدرت سیاسی آیندهی افغانستان، به ویژه در رابطه به حضور زنان و دختران و اقلیتهای «قومی» که در این کشور زندگی میکنند وجود دارد. طالبان با پذیرش ریسک افزایش تلفات غیرنظامیان، در تلاش لنگرانداختن به قدرت سیاسی استند؛ روندی که این گروه پس از تنش سالهای ۱۹۹۰ در پیش گرفت. این وضعیت در میان طالبان ادامه دارد. استثنا این است که برخی از گروههای داخلی مرتبطه به طالبان گفته اند که به چنین روشی که طالبان خواهان آن استند؛ یعنی حاکمیت مطلقه« توسط یک گروه خاص» برای سایر گروههای قومی و مردم افغانستان قابل پذیرش نیست. به صورت عموم، جنگجویان غیرپشتون طالبان – که بخش بزرگی از افغانستان را تشکیل میدهند- توسط فرماندهان شان تهدید شده اند.
این رویکردها برای یک کشور کثرتگرا خیلی دردآور است و برای یک دولت مردمسالار نگرانی جدی را ایجاد کرده است؛ کاری که برای حکومت اقتدارگرا عادی است؛ اما در گفتوگوهای اخیر هیچ صدایی از آن بلند نشده است.
افزایش حملات در آغاز هفتهی گفتوگوهای دولت افغانستان و طالبان، پیامدهای ناگوار زنستیزانه و ایجاد حکومت تکروانه داشت. برخی از همسایههای افغانستان؛ مانند پاکستان و ایران طرفدار امضای توافق با طالبان استند. هند مخالفت طولانیمدت با طالبان دارد و چین اقدام بیپیشنه را برای ایجاد یک حکومت کثرتگرا در افغانستان روی دست گرفته است. با این همه، حکومتی با تفکر طالبانی، افغانستان را در منطقه بیثباتتر و خشنتر روی صحنه خواهد آورد. هنوز این روشن نیست؛ در صورتی که طالبان به قدرت دست بیابند روند مبارزه با تررویزم و کاهش خشونت را که در دهههای پسین که همه بخشهای حکومتهای از بین برده است، روی دست خواهند گرفت؟ حکومت طالبان میتواند حمایتهای امریکا و شرکای بینالمللی را با خود داشته باشد؟ زلمی خلیلزاد ـنمایندهی ویژهی وزارت خارجهی امریکا در امور صلح افغانستان- ابراز نگرانی کرده است که طالبان نیت بریدن از گروههای تروریستی را ندارند.
کارشناسان در هردو نهاد؛ وزارت خارجهی امریکا و سازمان ملل متحد روی این نکته توافق دارند که طالبان هنوز رابطهی نزدیک با شبکهی القاعده دارند. بهقدرترسیدن امارت طالبان، به معنای شکست فجیع ایالات متحدهی امریکا و شرکای ناتو پس از نزدیک به ۲۰ سال جنگ و هزینهی تریلیونها دالر است. این ممکن منجر به ازدستدادن حضور دیپلماتیک امریکا در منطقهای استراتیژیک شود؛ جغرافیایی که قرار است که بازی دومی امریکا آنجا اجرا شود.
نه ترامپ و نه جوبایدن طرفدار حفظ نیروی در افغانستان نیستند؛ اما این مهم است که برنده است، روند صلح میتواند ادامه یابد -اگر به قهقرا برده نشود–. در ۲۰ جون یکی از این دو (دونالد ترامپ یا جو بایدن) به قصر میروند و چالش افغانستان هنوز در بخشی از سیاست و منافع امریکا مورد بحث خواهد بود و یک توازن بنا به منفعت کابل در نظر گرفته خواهد شد؛ ایجاد اجماع منطقهای و واردکردن فشار روی طالبان تا روند مصالحه را جدیتر بگیرند؛ حمایت از حکومت افغانستان و نیروهای امنیتی که بتوانند در میدان جنگ مقاومت بکنند و حمایت از حکومت محلی مشترک آینده (میان دولت افغانستان و طالبان) و نظامی با ارزشهای مردمسالاری و کثرتگرایی نه نظام اقتداگرا و تکرو.