ابعاد سیاسی توافق‌نامه تجاری-ترانزیتی افغانستان و پاکستان

صبح کابل
ابعاد سیاسی توافق‌نامه تجاری-ترانزیتی افغانستان و پاکستان

نویسنده: داکتر حسین یاسا

بخش سوم
جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در دیدار با همتای هندی خود هم یادآور شد و گفت؛ «ایران از حکومت نریندرا مودی انتظار داشت که در برابر زورگویی‌های واشنگتن ایستادگی بیشتری از خود نشان دهد، آن هم در زمانی که مودی از طریق پروژه چابهار برنامه‌های بزرگ اتصال منطقه و (از آن طریق) در مسایل ثبات و امنیت نقش به سزای کشورش را در نظر دارد که بدون شک پیامدهای بزرگی دارد.»
این اظهارات جواد ظریف، عمق مایوسی در بالاترین تراز رهبری ایران را در برابر هند نشان می داد. پشت کردن هند به ایران در این اوضاع حساس ظرفیت و اراده سیاسی هند را برای پیگیری سیاست های خارجی، به عنوان یک کشور مستقل مورد تردید قرار داده بود اما محدودیت و ملاحظات هند در این مورد قابل درک بود؛ زیرا مشارکت آن با ایالات متحده آمریکا برای مهار چین، یک معامله جذابتر است.
نگرانی ایران هنگامی جدی‌تر شد که اندکی پسان‌تر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در ۲۹ فبروری ۲۰۱۹م در بازدید دو روزه‌اش از دهلی نو، اعلام کرد که عربستان سعودی در هند سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیارد دالری را در نظر دارد و این سرمایه‌گذاری در عرصه‌های انرژی، تأسیس پالایشگاه، پتروشیمی‌ها، زیر ساخت‌ها، کشاورزی و استخراج معادن وغیره صورت خواهد گرفت.
این تغییر استراتیژیک در سیاست هر دو کشور، هند و عربستان نگرانی‌های تازه‌ای را در چین، ایران و پاکستان پدید آورد و طبیعی بود که در برابر این گام استراتیژیک، یک حرکت متقابل هم صورت می گرفت.
در ماه اگوست ۲۰۲۰م خبری در رسانه‌ها درز کرد که نه تنها سیاست‌گذاران هندی را بل کشورهای غربی را هم بهت‌زده کرد که حاکی از پیمان ۴۰۰ میلیارد دالری و همکاری راهبردی ۲۵ ساله میان چین و ایران بود. اکنون دیگر ایران نیاز به سرمایه‌گذاری محافظه کارانه و همکاری مالی هند در بندر چابهار، خط مهم راه آهن ۶۵۰ کیلیومتری چابهار – زاهدان که بعد از آن تا زرنج نقطه مرزی افغانستان ادامه پیدا می‌کند و همچنان برای انکشاف و بهره‌برداری از«میدان گاز فرناز B»، نداشت. هند از این گام بزرگ ایران به نگرانی عمیق فرو رفت که گویا دیگر ابتکار عمل را در پروژه دسترسی به افغانستان و آسیای میانه و مناطق دورتر از آن، از دست داده است.
این بار هند التماس‌گونه از ایران خواهش کرد تا چین را از چابهار دور نگه دارد. گرچه پاسخ ایران به هند بسیار دیپلماتیک و نرم بود؛ اما یکی از کارمندان بلند پایه پیشین وزارت خارجه ایران که در هند هم وظیفه انجام داده بود ( و از هند آشنایی قوی داشت) گفت؛ «روابط فزاینده دهلی نو با امریکا و اسراییل تحت حکومت نریندرا مودی برای ایران زیاد خوشایند نبوده است. به نظر او دیگر برای احیای مناسبات آن‌چنانی ایران و هند به میزان اولی کمی دیر شده بود.
زاویه مهم دیگر:
به نظر می‌رسد که همه پیمان‌های چندجانبه به‌خاطر منافع اقتصادی سیاسی و امنیتی متنوع کشورهای دخیل در آن، همیشه توام با مشکلات و چالش‌های غیر پیش‌بینی‌شده می باشد. توافقنامه تجاری-ترانزیتی افغانستان و پاکستان هم در این راستا کدام امر استثنایی نیست. اکنون پرسش این است که چگونه باید به این مشکلات فایق آمد و چگونه این توافقنامه می تواند عامل مهمی برای منافع جیوپلیتیکی/ اقتصادی و نیز تضمین‌کننده رفاه مردم هر دو کشور باشد.
اگرچه پاکستان به دلیل فوق الذکر از صادرات هند به افغانستان جلوگیری کرد، اما راه برای صادرات کالاهای افغانستان به هند از طریق مرز زمینی واگه، همیشه باز بوده یعنی طبق این توافقنامه، افغانستان در صادرات خود به هند از طریق پاکستان مشکل ندارد.
نکته مهم دیگر این است که برای میوه و سبزی ‌تازه افغانستان که یک بخش مهم صادرات افغانستان است، پاکستان یک بازار مطمین بوده است. بر اساس گزارش سکتور میوه و سبزی تازه که یکی از نشرات وزارت تجارت و صنایع افغانستان است، بیش از ۹۰ درصد میوه‌ها و سبزی افغانستان در پاکستان به مصرف می‌رسد و در سال‌های آینده تا ۴۵ درصد افزایش خواهد یافت. طبق گزارش نشر‌شده صادرات میوه و سبزیجات افغانستان به پاکستان به ارزش حدود ۷۱.۵ میلیون دالر در سال بوده است. افزون بر این پاکستان بازار بزرگ برای زغال سنگ افغانستان هم است. بطور نمونه تنها یک شرکت پاکستانی به نام «سمنت فوجی Fauji Cement Company Ltd.))» سالانه حدود ۳۲۴۰۰۰ تن زغال سنگ از افغانستان نیاز دارد. حالا کمی به دو مساله مهم دیگر می‌پردازیم که دارای اهمیت ویژه است و تاکید بر ضرورت تمدید مجدد این توافق‌نامه دارد.
۱٫ بی‌گمان بندر چابهار از بندرهای مهم در منطقه است و افغانستان و هند بدون گذر از پاکستان هم می‌توانند، به مبادلات کالا با هم دوام دهند؛ اما بازهم باید یادآور شد که این همکاری‌های متقابل به چگونگی روابط ایران و هند بستگی دارد که تا هنوز با همه ناهمآهنگی‌ها در سیاست منطقه، آسیب ندیده است. البته، در آینده مسیر تحولات در منطقه قابل پیش‌بینی نیست. همان‌گونه که در گذشته یادآوری گردید، یکی از اهداف هند از طریق بندر چابهار دسترسی به افغاسنتان است. اما هند هدف بزرگ‌تر از افغانستان را در نظر دارد که آن عبارت از دسترسی به آسیای میانه، روسیه و اروپا است.
در این رابطه باید یادآور شد که در سپتامبر ۲۰۰۰م میان روسیه، هند و ایران در شهر سان پترزبورگ، یک سازش‌نامه دیگر بازرگانی-ترابری – زیر نام «دهلیز حمل و نقل بین‌المللی شمال-جنوب(The International North-South Corridor- INSTC) » به امضا رسیده بود. این مسیر زمینی و دریایی، هند را به همه مناطق یاد شده بدون گذشتن از افغانستان، پیوند می دهد.
اکنون پرسش عمده این است که چرا هند از افغانستان به‌عنوان یک مسیر ترانزیتی استفاده کند، در حالی که ایران دارای زیرساخت‌های بهتر، جاده‌ها و بزرگراه‌های بهتر، خطوط راه آهن منظم و ارگان‌های مدیریتی بهتر است؛ و همچنان مسیر ترانزیتی ایران در همه فصل های سال قابل استفاده است و نه تهدید امنیتی دارد و نه از مناطق دشوار‌ کوهستانی می گذرد.
۲٫ یک سازش‌نامه دیگر بازرگانی -ترانزیتی چهار جانبه زیر عنوان «سازش‌نامه چهار جانبه حمل‌ونقل ترانزیتی (The Quadrilateral Traffic in Transit Agreement-QTTA)» میان پاکستان، چین، قرغیزستان و قزاقستان به تاریخ ۹ مارچ ۱۹۹۵م به امضا رسیده که حدود یک‌ونیم دهه پیش‌تر از «اپتا-APTTA» نهایی شد. این مسیر با دور زدن افغانستان و از طریق بزرگراه قراقرم که پاکستان (گلگت بلدستان) را با چین (سینکیانگ) وصل می‌کند، پیوند دهنده این چهار کشور است. گرچه این نزدیک‌ترین مسیر نیست اما راه مطمین تجاری-ترانزیتی پاکستان به چین و آسیای میانه و مناطق دورتر از آن است.
این مسیر هم در فصل زمستان مشکلات معین خود را دارد که کمتر از مشکلات کوه‌های سالنگ در مسیر میان کابل و مزار شریف نیست. این جاده از سال ها به این سو فعال است و جز پروژه «سی پیک- CPEC » به شمار می‌رود. در سال ۲۰۱۷م تاجیکستان هم تمایل خود را به پیوستن به این پروژه اعلام کرد و در ۸ می ۲۰۲۰م معاون نخست ازبیکستان، «سردار عمر زاقف» نیز از درخواست رسمی آن کشور به عضویت این توافق‌نامه خبر داد. این دهلیز قرغیزستان، تاجیکستان، قزاقستان و ازبیکستان را قادر می سازد تا به بازارهای چین و پاکستان و نیز همزمان به بندرهای دریایی پاکستان هم دسترسی پیدا کنند.
برآیند :
۱٫ جدا از مناسبات ناهم‌گون و توام با فراز و نشیب میان افغانستان و پاکستان، خیر و صلاح دو کشور در حل مشکلات دو جانبه نهفته است و گرنه این مناسبات درشت و نامطلوب و غیر دوستانه همه عرصه‌های زندگی در هر دو کشور را زیر سایه برده و ثبات سیاسی و اقتصادی هر دو کشور، به ویژه افغانستان به شدت ضربه می‌بیند.
۲٫ اگر توافق‌نامه تجاری-ترانزیتی دو جانبه تمدید نگردد، تأثیرات و پیامدهای آن برای افغانستان بیشتر خواهد بود و به جز از مسایل امنیتی، افغانستان دیگر با درنظر داشت موقعیت جغرافیایی خود، ظرفیت ادغام منطقه را از دست خواهد داد. یعنی خودداری افغانستان از امضا برای تمدید این توافق‌نامه، حیثیت آن را بحیث نکته وصل کننده کشورهای منطقه از دست خواهد داد که طبعاً قدرت نفوذ افغانستان را کاهش می دهد.
کشورهای همسایه افغانستان که از ثبات سیاسی و اقتصادی بهتر برخوردارند، پویایی‌های تجاری-اقتصادی‌شان را بدون افغانستان می توانند دوام دهند. دو نمونه از پروژه‌های «دهلیز حمل و نقل بین‌المللی شمالی و جنوب- INSTC » و «توافق‌نامه چهارجانبه ترانزیتی-QTTA» به ترتیب به رهبری روسیه و چین مورد بحث قرار گرفته است.
۳٫ بدون شک جمهوری هند یکی از کشورهای مهم منطقه است اما فشار بیش از حد افغانستان برای شمولیت آن در توافق‌نامه-APTTA تحقق پیدا نخواهد کرد. روابط خصمانه میان پاکستان و هند، جنبه‌های سیاسی و امنیتی تاریخی دارد که بدون شک حل و فصل آن برای همگرایی، همآهنگی و یکپارچگی منطقه یک امر ضروری است اما تا زمانی که مشکل هند و پاکستان حل نگردیده، توافقنامه-APTTA باید بدون هند دوام پیدا کند.
حکومت پاکستان گرچه هند را از راه خاک خود اجازه صادرات را نمی‌دهد؛ اما برای صادرات کالاهای افغانستان به هند، اجازه ویژه داده شده است که این یک امتیاز بزرگ در سیاست تجاری افغانستان به شمار می‌آید.
۴٫ افغانستان به خاطر شمولیت هند در این توافق‌نامه نباید قمار بزرگ‌تر از حد یک پیمان ترانزیتی بزند و از سوی دیگر هند برای دست‌یابی افغانستان و آسیای مرکزی راه متبادلی (الترناتیو) را در اختیار دارد و افغانستان نگران منافع اقتصادی کشور بزرگ هند نباید باشد.
۵٫ غیر از مسایل تجاری و ترانزیتی از کوتاه‌ترین مسیر، پاکستان برای افغانستان در عرصه دیگر یک همسایه مهم است و یا اگر این طور گفته شود که رمز قفل صلح پایدار، اگر چهار رقمی باشد، دوی آن در اختیار پاکستان است.
تأمین صلح و ثبات پایدار در افغانستان بدون همکاری‌های صمیمی پاکستان دور از امکان است؛ بنابرین حکومت کابل نباید دست به فعالیت‌های تحریک‌آمیزی بزند که مردم افغانستان تا سال های سال بهای گزاف آن را بپردازند.