گفت‌وگوهای بین‌الافغانی؛ هزینه‌هایی که باید از امتیازهای طالبان کاسته شود

صبح کابل
گفت‌وگوهای بین‌الافغانی؛ هزینه‌هایی که باید از امتیازهای طالبان کاسته شود

نویسندگان: بهار مهر

بخش چهارم

در سه بخش قبلی روی این که طالبان زیربناهای اقتصادی و آثار باستانی افغانستان را از بین بردند؛ برای تروریزم در افغانستان بسترسازی کردند، اعمال انتحاری زیادی انجام دادند و تفکر انتحار را عمق و شدت بیشتری بخشیدند، امر دینی جهاد را آلوده کردند و با ترورهای هدف‌مندانه شان قربانی زیادی از مردم افغانستان گرفتند و باعث تعمیق این سیاست کثیف در افغانستان شدند؛ بحث کردیم. در ادامه، روی ترویج بمب و ماین‌گذاری، و باقی ماندن مواد منفجره خنثا نشده‌ی طالبان، مخدوش ساختن وجهه‌ی افغانستان در جهان، بسته‌تر و تک‌الگویی شدن جامعه‌ی افغانستان توسط طالبان بحث می‌کنیم.

ترویج بمب و ماین‌گذاری و باقی ماندن مواد منفجره خنثا نشده‌ی طالبان.

مسایل در حوزه‌ی اجتماع همیشه به صورت منفرد باقی نمی‌ماند؛ بلکه همیشه به مرور زمان پیچیده‌تر می‌شود؛ در صورتی که هر مسأله حل نشود، با دیگر مسایل اجتماع تداخل و هم‌پوشانی‌های زیادی را شکل داده و به مرحله‌ی بغرنج‌تر و حل ناشدنی‌تر می‌رسد. جنگ از پیچیده‌ترین مسایل اجتماع است؛ همانطور که عوامل زیادی در آغاز و تداوم جنگ در یک جامعه وجود دارد؛ بعد از مدتی، تداوم جنگ و شیوه‌های جنگ، خود به عامل‌های مسایل دیگری بدل می ‌شوند. جنگ همیشه باعث رشد شیوه‌های جنگی، ابزار و آلات جنگی، افزایش فرهنگ انتقام‌گیری و انواع روش‌های عقده‌گشایی می‌شود. در جنگ چهل ساله‌ی افغانستان نیز مسایل آنقدر پیچیده شده که جدا کردن آنها از همدیگر مثل پیامدهای فیزیکی و روانی جنگ، مشکل و زمان‌گیر شده است. یکی از چیزهایی در جنگ افغانستان، خود تبدیل به مسأله‌ی بزرگ و ضربه زننده به جامعه‌ی افغانستان شده استفاده از ماین‌ها، بمب‌گذاری و مواد منفجره به هدف‌ حذف طرف مقابل است. استفاده از انواع ماین‌ها در چهل سال جنگ در افغانستان، به شیوه‌ی بسیار رایج بدل شده است؛ اما بم‌گذاری و استفاده از انواع مواد منفجره هم به شیوه‌ی انتحاری و هم به شیوه جاگذاری کنار جاده و کنترل از راه دور را طالبان طی بیست سال پسین بسیار استفاده کرده‌اند و آن را تبدیل به یک تاکتیک معمول جنگ و خشونت ساخته‌اند. بمب‌گذاری کنار جاده و استفاده از انواع ماین‌های وسایط و ضد پرسونل طی بیست سال پسین، از رایج‌ترین تاکتیک‌های جنگی طالبان هم در میدان‌های جنگ و هم در شهرها و روستاها بوده است.

براساس اظهارات سازمان‌های ماین پاکی افغانستان، ماهانه ۱۸۰ تن توسط ماین‌ها و مواد منفجره‌ی خنثا نشده در اقصا نقاط افغانستان از بین می‌روند، عده‌ی زیادی هم زخم سطحی بر می‌دارند یا معلول دایمی می‌شوند. ماین‌ها و مواد منفجره این دشمنان کور، نه‌ تنها متوجه انسان‌ها است بلکه جان مواشی روستاییان فقیر را نیز می‌گیرد و از این ناحیه ضررهای زیاد جانی و مالی بر روستاییان فقیر خصوصاً دهقان‌ها وارد می‌کند. دولت افغانستان هزینه‌های بسیار هنگفتی را برای مبارزه و خنثا نمودن ماین‌ها و مواد منفجره‌ی باقی مانده از جنگ‌های گذشته و ماین‌ها و مواد منفجره‌ی کارگذاری شده توسط طالبان طی دو دهه‌ی اخیر پرداخته است؛ طوری که با تلاش‌های زیاد توانسته نزدیک به ۸۰% خاک افغانستان را از وجود ماین‌ها و مواد منفجره‌ی خنثا نشده پاک‌سازی نماید، اما هنوز بیش از ۲۰% خاک افغانستان از ماین‌ها و مواد منفجره پاک‌سازی نشده است؛ چون طالبان هر روزه مقدار زیادی از انواع متفاوت ماین‌ها و مواد منفجره را به هدف ضربه زدن به نیروهای دفاعی و امنیتی و مردم ملکی افغانستان کارگذاری می‌کنند.

یکی از مشکل‌ترین کار و پیکار نهادهای کشفی، استخباراتی و در کل نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان در جنگ با طالبان، کشف، خنثاسازی و جلوگیری از تعبیه ماین‌ها و مواد منفجره توسط طالبان در مناطق مسکونی، خصوصاً شهری طی دو دهه‌ی اخیر بوده است؛ اما با این وجود مقدار زیادی از این مواد هنوز خنثی نشده باقی مانده اند. طالبان توسط جاگذای ماین‌های کنار جاده، چسپکی/ مقناطیسی کنترل از راه دور ضد پرسونل و ضد وسایط، قربانی‌های بی‌شمار انسانی بر مردم ملکی و نیروهای دفاعی-امنیتی افغانستان وارد کرده اند که هیچ احصاییه‌ی رسمی و غیر رسمی در این زمینه وجود ندارد. شمار دقیق قربانیان ماین‌ها و مواد منفجره‌ی تعبیه شده توسط طالبان نیز معلوم نیست و همین‌طور هزینه‌های تخریب‌ راه‌ها، وسایط، تجهیزات و اکمالات نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم ملکی از مجرای ماین‌ها و مواد منفجره طالبان به میلیون‌ها دالر تخمین زده شده است.

بخش‌های کشفی و استخباراتی نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان طی سال‌های پسین از بسیاری از انفجار‌ها جلوگیری کرده‌اند؛ اما آمار رسمی میزان دقیق آن وجود ندارد. آنان انبارهای مهمات طالبان در بخش‌های مختلف کشور را کشف و ضبط کرده‌اند، افراد زیادی را نیز در پیوند به انتقال، جاسازی و انفجار ماین‌ها و مواد منفجره مختلف دستگیر نموده‌اند؛ سه مسأله‌ی مهم از دل این تلاش‌ نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان روشن شده است؛ اول این که ماین‌ها و مواد منفجره‌ی که توسط طالبان استفاده می‌شود، بیشتر آنها از بیرون کشور به خاک افغانستان وارد می‌شوند، نظامیانی که آگاهی و تجربه ساخت و استفاده‌ی ماین‌ها و مواد منفجره را دارند، به طالبان روش‌های ساخت دستی مواد منفجره را آموزش داده‌اند و دیگر از همه مهم‌تر این که استفاده از ماین را طالبان در افغانستان به یک رسم بسیار رایج و متداول تبدیل کرده‌اند، مقدار زیاد ماین و مواد منفجره در خاک افغانستان جاسازی شده باقی مانده و همینطور افراد زیادی به این مواد منفجره خطرناک دسترسی دارند و  احتمال این که از روش‌های دستی ساخت ماین و مواد مواد منفجره موجود توسط گرو‌های تروریستی دهشت‌افگن در آینده نیز در افغانستان استفاده شود وجود دارد و همینطور در دشمنی‌ و کدورت افراد از همدیگر از مواد منفجره استفاده صورت‌گیرد که این یک چالش جدی و دراز مدت در افغانستان خواهد بود. لذا مهم است که در این خصوص نیز در جریان گفت‌وگوهای بین‌الافغانی صحبت شود و از امتیازهای طالبان کاسته و منابع مبارزه و خنثاسازی ماین‌ها و مواد منفجره خنثا نشده باقی مانده از طالبان در خاک افغانستان افزوده شود.

بدنام و مخدوش شدن وجهه‌ی افغانستان در جهان توسط طالبان.

احتمالاً هر کسی در بیرون از افغانستان چیزهایی درباره افغانستان بداند، بخش مهم آن دولت بدنام، مردمان خشن، ناقض حقوق‌بشر و مرکز تروریزم بین‌المللی است که بدون تردید گروه طالبان عامل قسمت زیادی از این رسوایی و بدنامی بین‌المللی افغانستان اند. آیا این چیزی نیست که طالبان باید بهای آن را بپردازند؟ در فرمان ملا محمد عمر، پس از تصرف کابل نام نظام سیاسی افغانستان از دولت اسلامی به امارت اسلامی تغییر کرد و تمام کشورهای دموکراتیک جهان از به رسمیت شناسی سیاسی نظام طالبان در افغانستان سر باز زدند و به جز سه کشور پاکستان، امارات متحده‌ی عربی و عربستان سعودی، هیچ کشوری آنان را به رسمیت نشناختند و در اثر آن افغانستان به انزوای مطلق در سطح جهان در زمان سلطه‌ آن‌ها رفت، تخریب آثار باستانی و آبدات تاریخی، قتل عام مردم بی‌گناه، سخت‌گیری غیر انسانی بر زنان و با پناه دادن به اسامه بن لادن رهبر گروه تروریستی بین‌المللی القاعده در افغانستان، چهره‌ی بدنام و مخدوش از افغانستان به جهان ارایه کردند. آنها باعث گسستن روابط خارجی افغانستان با خیلی از کشورهای دموکراتیک جهان شدند و لطمه‌ی شدیدی بر وجهه‌ی افغانستان در میان اعضای جامعه‌ی بین‌المللی زدند و جایگاه افغانستان را در جامعه‌ی بین‌الملل تقریباً به صفر تنزل دادند. حتا بعد از سقوط رژیم طالبان و برچیده شدن رژیم­شان هم از افغانستان به عنوان کشور بعد از طالبان یاد می‌شود. طالبان جان افراد و دارایی دیپلماتیک نمایندگی‌های رسمی کشورها و سازمان‌های بین‌المللی در افغانستان را تهدید کردند و بعد از سال ۲۰۰۱ با حمله‌های متعدد بر دفاتر دیپلماتیک و نمایندگی‌های سازمان‌های بین‌المللی خطرهای جدی را متوجه آنها نموده و افغانستان را جزء بدترین کشورهای جهان برای افراد کمک رسان از جمله صلیب سرخ، پزشکان بدون مرز، خبرنگاران بدون سرحد و متحدین غربی افغانستان ساختند. این میزان بی‌اعتمادی و بدبینی ایجاد شده حتا سالها دوام خواهد آورد و طول خواهد کشید تا دوباره به حالت عادی برگردد.